به گزارش خبرگزاری مهر، یکی از شیرین ترین لحظات زندگی تولد فرزندان است، اما در روزهاي اول تولد كودك، مادر به عنوان مراقب او، احساست گيج كننده و غير قابل انتظار تجربه مي كند. از غمگيني و اندوه غير قابل توضيح گرفته تا لذت و شادي. اين تغييرات، اغلب به لزوم سازگاري مجدد با تغييرات هورموني نسبت داده مي شود. بعضي زنان به اختلال هاي رواني پس از زايمان دچار مي شوند. آنها در هفته ها و ماههاي اول بعد از زايمان، بعضي از نشانه هاي جدي افسردگي و روان پريشي را نشان مي دهند. اما براي اكثر زنان، موضوع هايي كه هيجان ايجاد مي كند، پيرامون شك به خود، از دست دادن احساس هويت، ملامت، استرس برقراري ارتباط با اعضاي خانواده به ويژه با همسر یا ناكامي در مورد بازگشت به كار دور مي زند.
ترسهاي اوليه و خود ترديدي، در هفته هاي اول زايمان، زماني كه مادر براي اولين بار به مسئوليت خود در مقابل همه جوانب زندگي كودك پي مي برد يا گمان مي كند كه احساس مادرانه طبيعي ندارد، احساس عدم كفايت، ترس يا وحشت زندگي مي كند. در جوامع سنتي مادران جديد، به كمك بزرگترها، مراقبان مجرب يا بعضي آموزش هاي كودك ياري، با نقش جديد خود آشنا مي شدند. امروزه بسياري از زنان صدها يا هزاران كيلومتر دور از خويشاوندان خود وضع حمل مي كنند و نظام حياتي مناسبي در دسترس ندارند، مگر حمايت رواني با نامه و تلفن.
مادران امروزي، ممكن است با درك اين واقعيت كه هيچ انساني، به هنگام تولد، نمي دانست كه چطور كهنه هاي فرزند را عوض كند، گريه هاي ناشي از دل درد او را ساكت كند و يك نوزاد لغزنده را بشويد، احساس راحتي كنند. آنها مي توانند اين مهارت ها را بياموزند و تمرين كنند.
دوره پس از زايمان، اغلب 6 هفته پس از تولد نوزاد يا چند ماه يا حتي بيشتر تا يك سال طول مي كشد. طول اين دوره به ويژگي هاي شخصي هر زن بستگي دارد، ويژگي هايي كه روي همه مسائل عاطفي، اجتماعي و جسماني كه بعد از تولد يك نوزاد رخ مي دهند، اثر مي گذارند. البته همه اين مسائل الزاما مشكل محسوب نمي شود. افسانه محبت تازه مادر، خيال نيست. اكثر مادراني كه از تولد كودك بسيار خوشحال مي شوند ممكن است از اينكه فرزندي به دنيا آورده اند و مي توانند او را تربيت كنند احساس افتخار كنند.
همچنين بسياري از زنان بعد از تولد اولين فرزند خود، ممكن است نسبت به مادر خود يا عشق به او، احساسات جديدي پيدا كنند. اما ورود يك فرد جديد به خانواده در شيوه زندگي، عادت ها و روابط مادران جديد تغييراتي ايجاد مي كند. اگر چه اين شرايط الزاما بدتر از شرايط قبلي نيست، طي اين دوره مادر معمولا تنش ها يا ناراحتي هاي مختلف جديدي تجربه مي كند.
دوره پس از زايمان براي يك زن، خصوصا در هفته ها و ماههاي بعد از زايمان، مي تواند زمان مناسبي براي آسيب پذيري جسماني و عاطفي باشد. به هم خوردن چرخه هاي خواب، يادگيري روش هاي اساسي مراقبت از نوزاد، به ويژه عوارض ناشي از زايمان يا جراحي سزارين، به مادر اجازه استراحت نمي دهند. تغذيه با شير مادر،با تمام مزايايي كه دارد،يك انتظار اضافي از مادر است و مي تواند خسته كننده باشد. مخصوصا اگر مادر تغذيه و استراحت كافي نداشته باشد حتي زماني كه كودك با يك برنامه خواب منظم شبانه به استراحت مي پردازد كه ممكن نيست زودتر از 6 ماهگي اتفاق بيفتد، برآورده كردن بسياري از نيازهاي يك نوزاد يا يك كودك نوپا ادامه دارد،تا زماني كه از نظر جسماني تقويت شود.
زناني كه كودك يا كودكاني بزرگتر از نوزاد دارند، ممكن است بيشتر دچار خستگي شوند. آنها نه تنها براي يك خواب كوتاه فرصت ندارند، بلكه مجبورند نيازهاي ديگر كودكان را نيز برآورده كنند. بُعد كلاسيك دوره پس از زايمان كه بارها و بارها پزشكان، پرستاران، ماماها و افراد ديگر تكرار كرده اند، اين است كه مادران به اندازه كافي به نيازهاي خود توجه نمي كنند.
ممكن است در اولین تولد زنان در هماهنگ كردن خود با نقش جديد مادري و نقش هاي قبلي دچار مشكل شوند. ممكن است زن براي اولين بار در زندگي، كاملا نيازهاي خود را ناديده بگيرد. او معمولا روزهاي پر مشغله را براي ارضاي نيازهاي فرزندش صرف مي كند، در حالي كه احساس مي كند هيچ كاري انجام نمي دهد. كارهاي روزانه، خواندن روزنامه، آشپزي و دوش گرفتن به ندرت فعاليت هاي اصلي زندگي او را تشكيل مي دهند، البته اگر فرصت كافي براي انجام همه آنها را داشته باشد در واقع، نيازهاي كودك، نقشه هاي زندگي شغلي و عادات يك زن را تحت الشعاع قرار مي دهند.
نظر شما