به گزارش خبرگزاری مهر، "اعتماد به نفس" رويكرد يا نگرشي است كه به افراد اجازه مي دهد تا برداشت هاي واقعي و در عين حال مثبتي از خود و موقعيت هايشان داشته باشند. افرادي كه داراي اعتماد به نفس هستند و به توانايي هاي خود اطمينان دارند و بر امور زندگي خود تسلط داشته و معتقدند كه مي توانند آنچه را كه آرزو مي كنند يا آرزو دارند برنامه ريزي كرده و به مرحله اجرا درآورند. داشتن اعتماد به نفس به اين معني نيست كه افراد قادر به انجام هر كاري باشند. افراد برخوردار از اعتماد به نفس داراي انتظارات واقعي هستند، حتي وقتي برخي از انتظارات آنها برآورده شود، برداشت مثبت از خودشان را ادامه داده و خودشان را قبول دارند.
لازمه رسیدن به اعتماد نفس لازم این است که براي خود و فرزندتان هدف هاي آينده را مشخص كنيد، ببينيد هدف از زندگي چيست؟ هدف از آينده چيست؟ و براي رسيدن به هدف چه برنامه اي لازم است؟ مخصوصا فرزندانتان را نگذاريد بي هدف زمان را سپري كنند، چون هدف به انسان تلاش مي دهد و مي خواهد به آن برسد. وقتي از كودكي پرسيده مي شود در آينده مي خواهي چه كاره شوي؟ و او در جواب مي گويد مي خواهم درس بخوانم تا به كشور و مردم كشورم خدمت كنم، خيلي تفاوت دارد با دانش آموز پيش دانشگاهي و يا دانشجويي كه هنوز تصميم نگرفته، در حقيقت آن كودك با باور مثبت به پيش مي رود و شايد به هدف هاي بالاتر از تصميم فعلي اش پيش برود،لذا شما پدران و مادران سعي كنيد در كنار فرزندتان او را به هدفش برسانيد نه اين كه كارهايش را انجام دهيد.
بدون توجه به هيچ قيد و شرطي آنها را مورد محبت قرار دهيد
اين احساس كه مورد علاقه و توجه ديگران قرار مي گيرد،با يك فرد با ارزش و مورد پسند مي شود به احساس خوب بودن و ارزشمند بودن كودك كمك كند. با ارزش بودن و اهميت داشتن يكي از زير بنايي ترين و بنيادي ترين نگره هاي اعتماد به نفس است و اين امر در ساليان اوليه رشد بسيار حائز اهميت است.
"نه" گفتن را به او آموزش دهيد
متاسفانه از دید اکثر خانواده ها فرزند خوب كسي است كه حرف گوش كن باشد. به حرف بزرگ ترها گوش كند در مقابل پدر و مادرش انتقاد نكند، در كلاس حرف نزند، هر چه ديگران يا بزرگ ترها گفتند بله گويد و آرام و ساكت باشد و در حقيقت به او آموزش مي دهند كه همه چيز"بلي"است و هيچ وقت از خودش دفاع نكند. آيا واقعا درست است.
مثلا دوست نوجوان به او سيگارتعارف مي كند و در آن لحظه چون نه گفتن را نياموخته و نصيحت پدر و مادرش را به ياد مي آورد كه حرف گوش كن. پس خيلي از مشكلات فرزندان عزيز درجايي پيش مي آيدكه هر كاري را وظيفه دارند انجام دهند.پس يك جوان بايد بداند كه از احساسات خارج شود و ببيند در برابر گفتن"نه"چه مسائلي پيش رو خواهد بود و در برابر كلمه آري چه پيش مي آيد. نوجوان در نه گفتن بايد قاطعيت داشته باشد.
حس قدرت در كودك
كودك براي برخورداري از اعتماد به نفس به حس قدرتمندي نياز دارد. داشتن حس قدرت به آن معني است كه او داراي فرصت و قابليت تاثير گذاري بر شرايط زندگي خود باشد. كودك بايد اين فرصت را پيدا كند كه خودش انتخاب كند، تصميم بگيرد تا قابليت خويش را بشناسد و وظايفي كه به او سپرده مي شود با توانايي هاي خود و فق دهد، زيرا اين فرصت ها ابزار بسيار خوبي جهت تمرين و تجربه مي باشند. مثلا كمك كردن در منزل، لباس پوشيدن، وسيله اي را براي خريدن و...با افزايش اين كار او قادرخواهد بود كم كم كارهاي پيچيده و مهم تري انجام دهدو والدين بايد امكانات را در اختيار آنها قرار دهند تا همه قابليت ها را به مرحله ظهور برسانند.
تشويق وتحسين از كودكي كه عملي را انجام داده است بسيار خوب است و مي تواند موثر و مثمر ثمر باشد، اما هر چيزي كه از حد معمول و معقول بگذرد ممكن است نه تنها اثرات خود را از دست بدهد، بلكه مضر هم واقع شود بسياري از پدر و مادرها بر اين باورند كه وقتي فرزندشان را تحسين و تمجيد مي كنند به او اعتماد به نفس مي دهند ولي بايد گفت كه تمجيد كردن مي تواند دلسرد كننده باشد تمجيد در حقيقت نوعي پاداش است بر پايه رقابت و به دنبالش دلگرم كردن. تمجيد و تحسين تقريبا مثل تنبيه يك كنترل اجتماعي است كه اگر تاكيد برآن شود و زياد روي آن تكرار شود اثرات نابود كننده اي دارد.
گرايش به مذهب و دينداري را با آموزش صحيح در اعماق وجودش بريزيد
در آموزش دين نبايد از طريق نصيحت كردن توسط اوليا استفاده كرد. مسائل دين را با انعطاف، تجربه و تحمل و شيريني القا نمود تا به اين زودي ها از فكر او خارج نشود و اثرش براي هميشه در رفتار او باقي بماند. تفكر مذهبي، تقوا شجاعت و ...عملا به آنها آموزش داده شود.بايد دين و علم را با هم به فرزندان آموزش داد بايد بياموزند كه اگر دين علم و عقل با هم هماهنگ شوند بالهاي پرواز انسان مي شوند.
نظر شما