انقلابي ديگر در ايران

اين امر صرف نظر ازاين كه به عنوان تجلي اراده ملت ايران براي دست يابي به حق طبيعي خود در زمينه تكنولوژي هسته اي صلح آميز تلقي مي شود، به مفهوم يك حركت نمادين از سوي همه كشورهاي جهان سوم براي مقابله با پديده انحصار فن آوري،  بشمار مي آيد.

آمريكا وغرب دريك تلقي مشترك ناشي از تفكرات استعماري خود تلاش مي كنند تا فناوري هسته اي را تنها در انحصار خود داشته واز بومي شدن آن بشدت وحشت دارند.

اين تفكركه بعد ازجنگ دوم جهاني شكل گرفت كشورهاي مستقل جهان بويژه كشورهاي جهان سوم را به عنوان مجموعه اي مصرف كننده كه حق دست يابي به استقلال ذاتي اقتصادي وتكنولوژي را ندارند تصور مي كند.

به همين دليل 3 كشور اروپائي فرانسه، آلمان و انگليس برغم اختلافات فرهنگي و سياسي خود، در يك نقطه با آمريكا اتفاق نظر دارند وآن محروم ساختن كشورهاي جهان سوم از دست يابي به فناوري هسته اي صلح آميز مي باشد.

اين تفكر درحقيقت درچارچوب تلقي خاص اين كشورها از وضعيت جهان، پس ازجنگ دوم جهاني شكل گرفته و امروز ديگر چنين منطقي نمي تواند بر دنيا حاكم باشد.

همه كشورهاي جهان بويژه كشورهائي كه موافقت نامه " ان پي تي " را امضا كرده اند و پايبندي خود را به پروتكل هاي آژانس انرژي هسته اي اعلام داشته اند برخورداري از فناوري هسته اي را حق مشروع وطبيعي خود مي دانند.

اين فن آوري در بعد فني وسياسي داري دو چهره است. چهره اول بهره گيري نظامي از اين فناوري است كه اين امر درحقيقت مي تواند امنيت جهان را مورد تهديد قرار دهد.

نمونه آشكارچنين وجهي رژيم صهيونيستي است كه با داشتن 9 نيروگاه اتمي نظامي و250 كلاهك هسته اي نه تنها امنيت منطقه خاورميانه را تهديد مي كند بلكه غيراستاندارد بودن كارخانه هاي هسته اي اين رژيم ، محيط زيست منطقه را نيزبشدت آلوده ساخته است.

متاسفانه معيارهاي دوگانه اي كه غرب وآمريكا در اين زمينه اعمال مي كنند موجب شده تا اسرائيل به بزرگترين زرادخانه اتمي جهان تبديل شود كه اين زرادخانه مي تواند همه كشورهاي اسلامي را از اندونزي در شرق آسيا تا موريتاني در آفريقا مورد تهديد جدي قرار دهد.

اسناد منتشرشده نيز نشان مي دهد كه آمريكا، انگليس وفرانسه درطول دهه 60 ميلادي از قرن گذشته در شكل گيري تاسيسات اتمي غيرصلح آميز رژيم اسرائيل نقش مستقيمي داشته اند كه دراين زمينه كشورهاي اسلامي مي بايستي عليه فرانسه، آمريكا وانگليس دردادگاه هاي بين المللي اقامه دعوي بكنند .

ازسوي ديگر جمهوري اسلامي ايران در چارچوب سياست راهبردي خود دو موضوع را در فرايند فعاليت هسته اي خود مورد توجه قرار داده است .

رويكرد اول كه همه مسئولان ايران بر روي آن اجماع دارند اين است كه سلاح اتمي نه تنها امنيت كشوررا تامين نخواهد كرد بلكه به عنوان خطري جدي كه در درجه اول امنيت كشوررا به مخاطره مي اندازد تلقي مي شود .

نگهداري سلاح هاي اتمي اساسا به يك فناوري بسيارظريف ودقيقي نياز دارد كه با توجه به هزينه هاي سنگين آن بطور طبيعي مقرون به صرفه نيست .

به همين دليل ايران تحت هيچ شرايطي به دنبال سلاح هسته اي نخواهد رفت واين جزئي از راهبرد ملي جمهوري اسلامي ايران است .

دربعد فناوري صلح آميزهسته اي تصميم ايران براي رسيدن به اين تكنولوژي كارآمد وحياتي، يك تصميم ملي وغيرقابل برگشت است واين نقطه اي است كه مي توان در مورد آن با اتحاديه اروپا به تفاهم رسيد.

به همين دليل جمهوري اسلامي ايران در طول دو سال گذشته نهايت سعي خود را بكار گرفت تا اعتماد جامعه جهاني را در مورد صلح آميز بودن فعاليت هسته اي خود جلب كند .

طبيعي است جدول زماني دو ساله براي وصول به يك نقطه مشترك ميان ايران و3 كشور اروپائي طرف مذاكره بايد كافي باشد اما به نظرمي رسد اين 3 كشور مايلند تا ملت ايران را براي هميشه درگروگان خود داشته باشند.

درهرحال تصميم ايران براي پايان دادن به بازي " تام و جري " كه آغازگر آن اروپائيان بودند يك انقلاب ملي عليه باج خواهي و زياده طلبي انگليس، فرانسه و آلمان به شمار مي آيد  زيرا ملت ايران تحت هيچ شرايطي ازاين تصميم عدول نخواهد كرد.

سخن آخر اينكه تهديد غرب وآمريكا براي ارجاع پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سلاح فرسوده اي است كه هرگز ملت ايران را نخواهد ترساند.