به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، اين سه متفكر اين مطلب را در كتابي با عنو ان "ديدگاههاي آرمانشهر" بيان مي كنند.
به نظر آنها هرچند آرمانشهرهاي غربي بسيار متفاوت بوده اند همه در دو- سه ويژگي مشترك هستند.
اول آنكه همه آنها در ابتدا مقبول افتاده اند و بعداً شكست خورده اند و دوم اينكه آنها به دنيا و جهاني نظر داشته اند كه كاملاً فراتر از تواناييهاي انساني بوده و تحقق آن با توجه به واقعيات موجود ممكن نبوده است. هرچند كه ارائه كنندگان اين جهانها نمي خواسته اند تن به اين واقعيت بدهند.
به نظر اين سه پژوهشگر مهمترين ضعف اين آرمانشهرها هرچند عدم واقع بيني آنها است اما اين معضل بيش و پيش از هر جا در انسان شناسي هاي اين آرمان شهرها خود را نشان مي دهد. چرا كه اين آرمانشهرها تصويري از انسان ارائه مي دهند كه فراتر از انساني است كه موجود است .
اين تصوير اشتباه ، آنها را به جهاني رهسپار مي كند كه موهوم است و نشان و نسبي از جهان واقعي ما ندارد.
اين پژوهشگران البته مي پذيرند كه انسان موجودي آرمان خواه است و اين آرمان خواهي مي تواند به راه و مسيري درست رهنمون شود و بنابراين نيازي نيست كه اين آرمان خواهي را كمرنگ كنيم تا جلو مضرات آرمانشهرهاي غربي را بگيريم بلكه بايد به فكر ايجاد مكانيسمهايي باشيم كه اين ميل و نياز درست، بدان نتايج اشتباه منجر نشود.
نظر شما