۲۷ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۳۹

رسانه‌ ملی و محرم-1

مخاطب می‌خواهد از هر مناسبت‌ در زمان آن بشنود/ کشور ما استراتژی فرهنگی ندارد

مخاطب می‌خواهد از هر مناسبت‌ در زمان آن بشنود/ کشور ما استراتژی فرهنگی ندارد

حاصل یک نشست با حضور برخی فعالان در رسانه ملی با موضوع بررسی و نقد عملکرد رسانه‌ها در مناسبت‌های تقویمی چون محرم ما را بدانجا رساند که مخاطب انتظار ندارد درباره یک مناسبت با فاصله از آن حرف زده شود ولی باید برای پرداختن به هر مناسبت از قبل برنامه‌ریزی داشت.

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: حاصل تماس با علی درستکار برای گفتگویی درباره محرم، به قرار در دفتری انجامید که این مجری - کارشناس تلویزیون به همراه دوستانش گهگاه در آنجا دور هم جمع می‌شوند و درباره طرح‌ها و ایده‌های جدید گپ می‌زنند. قرار شد از این ظرفیت استفاده کنیم و به جای گفتگوی دو نفره یک میزگرد داشته باشیم با موضوع "محرم و رسانه".

در بدو ورود به دفتر سیدجلال چاوشیان تهیه‌کننده‌ای که ساخت سریال‌هایی چون "امپراطور عشق" درباره زندگی بلال حبشی و "فضه" درباره زندگی کنیز حضرت فاطمه (س) را در دستور کار دارد، علی شاه‌حاتمی را می‌بینم که تله‌فیلم جنگی "ژنرال" را در همین دفتر ساخته و کم‌کم جمع دیگر دوستان هم جمع می‌شود. امیرحسین شمس‌زاده مدیر کارآفرینی که به عنوان کارشناس ثروت‌آفرین در یکی از برنامه‌های صبحگاهی تلویزیون حضور دارد و هیراد حاتمی خبرنگاری که اکنون مدیر روابط عمومی گمرک شده است، از راه می‌رسند. علی درستکار هم که گل سرسبد مجلس است.

همان اول راه شاه‌حاتمی از میان ما می‌رود و گفتگوی پنج نفره‌مان بدون حضور او شکل می‌گیرد. گفتگویی که در آن به تعاریف جدیدی از کارکرد رسانه در حوزه محرم می‌رسیم و کلی‌تر از این در خصوص مناسبت‌ها و عملکرد کلی جامعه اعم از مردم و مدیران بحث می‌کنیم.

بخش نخست این گفتگو از نظرتان می‌گذرد:

* در حالیکه جایگاه و زمان ماه محرم و واقعه عاشورا در تقویم مشخص است ولی هنوز رسانه‌های ما به ویژه رسانه ملی که تاثیرگذارترین رسانه در کشور است در مواجهه با چنین مناسبتی به شکل دقیقه نودی برنامه‌سازی می‌کند. نظر شما در این‌باره چیست و تا چه میزان می‌توان انتظار تغییر در این رویکرد را داشت؟

حاتمی: اتفاقا این کار خوبی است. مثلا اگر قرار باشد پرداخت به موضوعات بیشتر و طولانی‌تر باشد که دیگر مناسبت نداریم.

شمس‌زاده: اصلا اینطور نیست. عاشورا و محرم بخش جدانشدنی زندگی ما است و مثلا پنجشنبه شب‌ها که دعای کمیل روی آنتن می‌رود، گریزی به این موضوع زده می‌شود. جمعه عصرها هم همینطور. در سخنرانی‌های مذهبی هم به این موضوع پرداخته می‌شود و اینطور نیست که رسانه فقط در محرم و صفر به این موضوعات بپردازد. بلکه این موضوع در تمام سال حس می‌شود. در زندگی عادی ما هم این چنین است. وقتی مراسم مذهبی، عزاداری یا ختم کسی برگزار می‌شود و حتی فراتر از آن در پایان مولودی‌ها نیز گریزی به عاشورا زده می‌شود. بنابراین من با اصل سوال شما مخالفم و آن را قبول ندارم. این موضوع در بطن مردم است.

درستکار: البته خانم عرفانیان ارزشگذاری و اعلام نکرد بد است یا خوب، بلکه وصف کرد و به صورت خاص هم روی موضوع محرم سخن گفت.

چاوشیان: اگر بخواهیم به موضوع محرم و رسانه نزدیک شویم و بدانیم مناسبت‌ها چه کارکردی دارند و رسانه چه برنامه‌ای باید برای آن داشته باشد، باید به این نکته دقت کنیم که درباره هر موضوعی باید همزمان با موضوعیت آن حرف زد. مثلا قرار نیست ما برای عید نوروز در اردیبهشت و خرداد و تیر و مرداد هم جشن بگیریم چراکه ظرف زمانی و موقعیت خاصی برای آن تعریف شده است. ولادت معصومان و شهادت آنها هم همینطور است و تقویمی برای آنها در نظر گرفته شده است.

این تقویم کارکردی تاریخی و فلسفه‌ای اجتماعی و فرهنگی دارد. از این طریق ما می‌توانیم نسبت به موضوعاتی تذکر و یادآوری داشته باشیم و از طریق توجه به تقویم می‌توانیم در آن ماجرا عمیق شویم و در اثر این یادآوری در درون خودمان به عنوان یک ملت و امت تاثیرات کافی را ببینیم. اگر فلسفه مناسبت‌ها چنین است باید این مرور تقویمی را حفظ کنیم و در مقطع خودش ما هم کارکرد آن مناسبت را ترویج و تثبیت کنیم و توسعه دهیم. جایگاه مردم به عنوان افراد، رسانه‌ها اعم از مکتوب و ...، تشکل‌ها و... در مناسبت باید درک شود. بنابراین طبیعی است که در مناسبت‌ها به مناسبت‌ها بپردازیم.

خود شما به عنوان یک رسانه اینکه در این زمان وارد این موضوع شده‌اید، بودن در ماه محرم و وجهه مذهبی و رسانه‌ای علی درستکار است. احساس می‌کنید اگر در غیر این ظرف زمانی این گفتگو و مباحثات انجام شود خیلی به جان مخاطب نمی‌نشیند و اثری را که باید نمی‌گذارد. می‌شود در میلاد امام رضا (ع) درباره معصوم دیگری صحبت کنیم؟ شدنش که می‌شود؛ ائمه نورالواحد هستند ولی قرار ما این است که خودمان را با فضای ایجاد شده تطبیق دهیم. نکته‌ای که در حرف‌های شما درست بود و این نقد نه تنها به رسانه بلکه به نظام فرهنگی ما وارد است و به سیاستگذاری در حوزه فرهنگ و رسانه وارد می‌شود این است که ما اساسا در حوزه نظام فرهنگی بی‌برنامه هستیم. هیچ وقت نیامده‌ایم موضوعات و مسائل فرهنگی خودمان را مشخص و معین کنیم و برای آنها سیاست و برنامه و کاری تعریف کنیم.

درستکار: این‌هایی که حالا وجود دارد چیست؟ برنامه نیستند؟ همین آثاری که به صورت مقطعی به آنها پرداخته می‌شود.

چاوشیان: ویژگی برنامه این است که ما بتوانیم منابع اعم از انسانی و مالی به اضافه اهداف و کارکردها را تعریف کنیم. پیش‌بینی این امور "برنامه" است و باید قابل ارزیابی باشد که ما توانسته‌ایم به چند درصد از آن اهداف برسیم تا قابل گزارش‌گیری باشد. ما غالبا این ویژگی را نداریم. ما برنامه‌های کوتاه مدت، دفعتا، فوری و فوتی داریم اما برنامه‌ریزی کلان و پیوسته‌ای که قابل نظارت باشد نداریم. اگر برنامه‌ای در ایام محرم پخش می‌شود حاکی از فکر و اندیشه‌ای است که دو روز پیش یا در بهترین حالتش دو سال پیش به انجام رسیده است. آن چیزی که ما در کشور نداریم برنامه کلان است.

درستکار: همان استراتژی، چشم‌انداز، راهبرد...

چاووشیان: در حقیقت ما یک تعریف مورد قبول همه جامعه و تقسیم وظیفه نداریم. در این میان رسانه ملی، وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، حوزه قانون گذاری و اجرا چه وظیفه‌ای دارند؟

درستکار: جامعه یعنی این نهادها؟ یا مردم؟

چاوشیان: جامعه را به مدیران جامعه و مردم تعریف می‌کنیم. ما در حوزه مدیریتی بحث برنامه‌ریزی را مطرح می‌کنیم. برنامه‌ریزی کلانی که جایگاه مردم در آن هم پیش‌بینی شده باشد و بدانیم مردم در چه جایگاهی قرار می‌گیرند و باید چه تعاملی داشته باشند.

درستکار: آیا می‌شود برنامه‌ای داشت که مورد توافق همه باشد؟

چاوشیان: مدیران باید برنامه‌های خود را اعلام کنند. ما اگر از سیاستگذاران بپرسیم برای مناسبت‌ها، قهرمان‌ها، وقایع و... چه طرح و ایده و کارکردی دارند، کدام یک از این‌ها اولویت دارند و کدام یک ها متعارض هستند و... به احتمال زیاد پاسخ روشنی نمی‌گیریم. اگر چنین برنامه‌هایی وجود دارند نیز در کتابخانه در حد فکر مدفون شده است.

درستکار: این پاسخ نداشتن به خصوص از سوی مدیرانی که امروزه منصوب شده‌اند، بیشتر است. به خصوص مدیران دولت یازدهم که اگر این سوال را از آنها بپرسیم می‌گویند ما که تازه آمده‌ایم. در حالی که باید به شکل دیگری باشد.

چاوشیان: این موضوع نشان می‌دهد چنین چیزی در اولویت و مهم نیست. در نظام فرهنگی تعریفی وجود ندارد که بدانیم مناسبت‌ها اولویت 10 ما هستند یا اولویت 100. در 6 ماهه اول باید به آنها پرداخت یا 6 ماهه دوم.

درستکار: روی چند کلمه از سوالی که پرسیدید حرفم را می‌زنم. خود شما هم به عنوان یک رسانه، یک خبرگزاری شب محرم برای تهیه گزارش آمده‌اید. اگر درباره برنامه‌های رادیو و تلویزیون حرف می‌زنید نقدِ توجه به مناسبت‌ها در رسانه نیست.

*منظور رسانه ملی است!

درستکار: چه کسی می‌گوید این رسانه ملی است؟ کجا ثبت شده؟ اگر هر رسانه دولتی ملی است برای شما هم ملی است. من روی پسوند ملی حرف دارم. رسانه رسمی کشور و گسترده‌ترین آنها که رادیو و تلویزیون است و در اختیار سازمان صدا و سیما قرار دارد. دوم اینکه اگر به شتاب‌زدگی و فست فودی بودن کارها اشاره می‌کنید این اشکال هم همه رسانه‌ها را در برمی‌گیرد. نکته سوم اینکه مناسبت نامش روی آن است؛ مناسبت، در خارج از مناسبت، مناسبت نیست! شما مگر سالروز تولد پدر و مادر یا خودتان را همیشه سال جشن می‌گیرید؟ نخیر. شب یا روز یا یک شب و روز این طرف و آن طرفش. حتی هر سه شبش را هم جشن نمی‌گیرید! کسی از خودتان مهم‌تر وجود دارد؟ تعریف مناسبت و اقتضای مناسبت بودن آن همین است.

شما به عجله‌ای و بی‌برنامه بودن اشاره کردید که درست است. پیش از این هم در برنامه "پارک ملت" شهیدی‌فرد با حضور آقایان گیل آبادی و سادات اخوی چنین بحثی داشتیم. یک سوال حق از نظر من وجود دارد؛ همه مسئولان می‌دانند دهه فجر و محرم و نوروز همواره وجود دارد و حتی اطلاع دارند مناسبت‌های مذهبی هر بار 10 روز جابجا می‌شوند و ممکن است محرم و نوروز با هم یکی شوند یا... برای این مناسبت‌های متضاد چه تدبیری دارند؟ بنابراین ما می‌توانیم به فقدان عنصر تدبیر در برنامه‌ریزی مناسبتی در رسانه‌ای مثل رادیو و تلویزیون که بیشتر از همه جلب توجه می‌کند اشاره کنیم. کما اینکه این موضوع در رسانه‌های دیگر هم وجود دارد.

گیل آبادی آنجا از نوروزی حرف زد که با دهه اول محرم مصادف شده بود و وصف مفصلی از اضطراب‌ها و امر و نهی‌هایی که صادر می‌شد و رفع می‌شد داشت. او می‌گفت با چه مصیبتی آن سال آنتن تنظیم شده بود؛ بسیاری از زنده‌ها تولیدی شد، گفته بودند تا این حد شادی یا غم ایرادی ندارد و بعد حرفشان را عوض کردند و...

من با این بخش موافقم. عمق نگاه و تحقیق و تامل کافی برای ارائه این بسته‌های مناسبتی نیز موضوعی است که می‌توان درباره‌اش بحث کرد. خیلی وقت‌ها مشاهده می‌شود این آثار تکرار مکررات است، آنقدر که اگر نوار سال‌های گذشته را دوباره پخش کنند هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اعم از مناسبت‌های سیاسی، غیر سیاسی، مذهبی، غیر مذهبی، ملی و غیرملی! اگر فکر می‌کنید مردم برنامه سال گذشته را به یاد دارند خب برنامه 10 سال پیش را پخش کنند. چه اشکالی دارد؟ بیش از 30 سال است حکومتمان اسلامی است دیگر. چیز غیراسلامی که نداشته‌ایم.

چاوشیان: اگر بشود چنین کاری کرد، باید قبول کنیم که ما هیچ توسعه و تحول فرهنگی در جامعه نداشته‌ایم.

شمس‌زاده: من فکر می‌کنم فرهنگ ما اینطور نیست که دراز مدت را ببینیم و برنامه ریزی کنیم.

درستکار: اصولا تربیت ما دوراندیشی نیست.

شمس‌زاده: مثال بزنم. خود ما برای فرزندان، پدر و مادر یا همسرمان آیا همان روز تولدش هدیه تهیه می‌کنیم یا نهایت یک هفته قبل؟ این نکته مهمی است. ما در مدرسه هم شب امتحانی بودیم و تکلیفمان را صبح زود می‌نوشتیم. برای کنکور دو ماه آخر درس می‌خواندیم.

درستکار: اگر کسی هم بیاید و از یک سال قبل به ما برنامه بدهد یا به او می‌خندیم یا مسخره‌اش می‌کنیم یا هر دو! می‌گوییم تو هم فکر می‌کنی ما خارج زندگی می‌کنیم؟

شمس زاده: این در تمام حوزه‌ها وجود دارد و ما به یک کار ریشه‌ای نیاز داریم تا این فرهنگ را عوض کنیم. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم همه جامعه یکجور است و حوزه فرهنگ طور دیگری است.

چاوشیان: این نافی مسئولیت مدیران نیست. در خدمت سربازی از بچه شمال شهر تا شهرستانی و باسواد و بی سواد و همه در یک مجموعه قرار می‌گیرند و مدیران این مجموعه هستند که بعد از 6 ماه این افراد را تربیت می‌کنند و آنها قواعد مجموعه را می‌آموزند. شما که خارج از کشور زندگی می‌کردید بگویید چرا همین ایرانی‌ها آنجا پشت چراغ قرمز می‌ایستند؟

شمس زاده: چون آنجا یک ساختار درست وجود دارد.

درستکار: اما این افراد تربیت شده آن نظام نیستند!

شمس‌زاده: مجبورند.

درستکار: به جبر چه؟

چاوشیان: قانون و مقررات.

شمس‌زاده: هزینه‌اش را باید بدهند.

چاوشیان: و فرهنگ. من آنجا احساس جبر نمی‌کنم وقتی پشت چراغ قرمز می‌ایستم.

شمس‌زاده: بگذارید مثال بزنم. در سیستم غربی به شما اعتبار می‌دهند و اگر پرداختتان را دیر انجام دهید، اعتبارتان از بین می‌رود و دیگر نمی‌توانید خرید کنید یا اعتبار بهتر بگیرید و نرخ بهره‌ای که برایتان حساب می‌کنند بیشتر است. وادارتان می‌کنند منظم باشید.

چاوشیان: مدیران جامعه مسئولیت دارند و نمی‌توانند بگویند تربیت من این چنین بوده است. باید بگوید من برای تغییر این رفتار یک برنامه فلان ساله دارم که هر سال می‌توانم بگویم این مقدار جلو رفته است.

شمس زاده: من یک سوال می‌پرسم. آیا مدیران ما تربیت شده‌اند که اینگونه فکر کنند و توانایی‌اش را دارند؟ آیا دانش افراد تئوری بوده یا عملی؟ شما دهه 60 را در نظر بگیرید که بسیاری از مدیران بزرگ صنعتی و فنی ما مرتبط با رشته کاری‌شان هیچ تجربه‌ای نداشته و حتی در علم مدیریت هم تخصصی نداشتند. بلکه خیلی تجربی عمل کرده‌اند و فرد استعداد و جنمی داشته و کار را دستش گرفته است.

حاتمی: جامعه ما کلا دقیقه 90 است. از طرفی خود من به عنوان یک فرد رسانه‌ای تا چیزی موضوعیت نداشته باشد، آن را تعریف نمی‌کنم. مثلا نمی‌توانم به صرف ارتباط با یک خواننده، بی‌مناسبت با او مصاحبه کنم. مگر اینکه کار تازه‌ای منتشر کرده باشد،‌ تولدش باشد یا سالروز تولد یا درگذشت استاد او باشد؛‌ مثلا با مانی رهنما در سالگرد بابک رهنما مصاحبه کنیم. در حالت عادی چنین چیزی موضوعیت ندارد.

درستکار: پس فقط اشکال سر شتاب‌زدگی است و شایسته است ما برنامه ریزی داشته باشیم.

چاوشیان: البته باید یک چیز را در نظر بگیرید، مثلا درباره سریال‌های ماه رمضان به تازگی از یک سال قبل سفارش ساخت این آثار داده می‌شود اما اگر ما بتوانیم برای مناسبت‌هایمان یک سال قبل تولید داشته باشیم، کارمان را درست انجام داده‌ایم یا خیر؟ کار درست این است که یک سال قبل درباره یک مناسبت برنامه بسازیم یا فکر کنیم؟ یا جز اینکه کادر سیاه گوشه شبکه‌ها قرار بگیرد و از آنها مداحی پخش شود، قرار است چه کارکردی از برنامه‌های صدا و سیما توقع داشته باشیم؟ اگر در عید نوروز ما 24 ساعته ترانه‌های شاد و برنامه‌های جُنگ و طنز پخش کنیم، آیا وظیفه برنامه‌ریزی رسانه محقق شده و کافی است؟

به نظر می‌رسد چنین موضوعی نیز مغفول مانده است. ما باید همگام با مناسبت‌ها رشد کنیم و امسالمان با سال بعد فرق کند. هر سال باید درجه شعور خودمان نسبت به یک مناسبت را ارتقا دهیم و هر سال یک ارزیابی و انتظار وجود داشته باشد و بدانیم اگر موفقیت ما در سال 91، مثلا 60 درصد بوده این رقم باید در سال 92 بیشتر شود. رسانه و هیچ کجای دیگر در کشور برنامه‌ای برای رشد با مناسبت‌ها ندارد.

درستکار: اگر چنین چیزی حاکم باشد، با تغییر مدیران نیز مدیر جدید به چشم انداز و تدبیری که برای فلان مناسبت شده آگاهی دارد و خود را موظف می‌داند به همان راه برود. البته اصل نوسان اعمال سلیقه نیز در چنین چشم‌اندازها و استراتژی‌هایی باید وجود داشته باشد تا بر اساس اقتضائات روز برخی تغییرات اعمال شود اما اصول، مبانی و ستون فقرات نباید به هم بخورد.

ادامه دارد...

کد خبر 2172521

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha