"آسیاب های بادی نشتیفان" یکی از بزرگترین مکان های تاریخی خراسان رضوی است که به دلیل بی توجهی های مسئولان میراث فرهنگی جایگاه و هویت واقعی اش شناخته نشده و اکنون دیرزمانی است که ردپای گردشگر و توریستی در این نقطه از زمین پیدا نیست.
سالهاست که به خاطر همین بی مهری ها، روزهای طلایی این میراث باستانی در حال غروب کردن است طوری که به اذعان ساکنان این منطقه حتی پرنده هم در اطراف نشتیفان پر نمی زند.
هم اکنون غروب نشتیفان با تکاپوی مسئولان برای ثبت جهانی این میراث کهن دوران صفویه مصادف شده و این امر در حالی رخ می دهد که مدیران میراث فرهنگی به جای کمک و شناساندن هر چه بیشتر این اثر تاریخی در نزد مردم این استان و یا سراسر کشور تنها به دنبال تکمیل کارنامه افتخارات خود هستند.
نگاه متولیان امر نسبت به حفظ و معرفی آثار تاریخی تکلیف مدارانه و از سر دغدغه ذهنی نیست و این موضوع موجب شده تا نشتیفان به عنوان دیاری بی سرپناه بر روی نقشه جغرافیایی این استان گم شود.
در امتداد نوار ساحلی دریای خزر در فاصله 7 کیلومتری شهرستان نوشهر و در حدفاصل منطقه مزگاه و چیلک این شهرستان تالابی قرار دارد که بدلیل برخورداری از جاذبه های زیست محیطی و طبیعی، چشم انداز دلنوازی را به این منطقه بخشیده است.
از نظر ساختار پوشش گیاهی تالاب کیسی نوشهر دارای سه ساختار درختچه زار از نوع توسکا، بوته زار و علفزار بوده که پناهگاهی امن برای زادآوری، مهاجرت و زمستان گذرانی پرندگان مهاجر بشمار می رود.
سوز سرمای چله زمستان، گرمسیر و سردسیر و شهر و روستا نمی شناسد و این روزها صبحی نیست که لایه های شیشه ای یخ، سطح کوچه ها و خیابانها را آذین نبندد.سامانه سرما هم زودتر از زمستان از راه رسید و از هفته گذشته در آسمان کهگیلویه و بویراحمد بیتوته کرده و هنوز پابرجاست و گویی تا پایان چله بزرگ قصد ندارد تکانی بخورد.
شهر لنده در کهگیلویه و بویراحمد هم اگرچه در تقسیمات جغرافیایی در منطقه گرمسیری قرار دارد و اسمش نیز برگرفته از موقعیتش در منطقه ای کم ارتفاع است اما از سرمای زمستانی در امان نیست.
سوز سرما، جانشین گرمای درس و بحث
اما این روزها 300 دانش آموز دو دبیرستان در این شهر به خاطر سهل انگاری مسئولین از سرما به خود می لرزند و سوز زمستانی جای گرمای درس و بحث را در کلاسهایشان گرفته است.
همین هفته گذشته بود که گاز یک مجتمع آموزشی شامل دو دبیرستان چمران و علامه حلی به دلیل آنچه مسئولان شرکت گاز این شهرستان، نداشتن پرونده اشتراک در این شرکت اعلام کردند، قطع شد.از آن روز تاکنون سرمای سوزناک صبح و عصر لنده، هم کلاسی دانش آموزان شده تا دستان یخ بسته آنان توان نوشتن بر تخته سیاه را هم نداشته باشد.
به گزارش خبرنگار مهر، آب رودخانه کشف رود در گذشته براي آبياري مزارع كشاورزي استفاده ميشد اما در نهایت به دليل ورود انواع فاضلابها به این رودخانه، آب پاکی روی دست کشف رود و کشاورزان ریخته شد و حال دیرزمانی است که پرونده موضوع آلودگی رودخانه کشف رود روی میز مسئولان امر خاک میخورد.
مرگ تدریجی رودخانه کشفرود
بسیاری از کارشناسان بر این اعتقادند که آلودگی کشف رود موجب مرگ تدریجی این رودخانه و یکی از بزرگترین ضربهها به کشاورزان مشهدی بوده است.
استان چهارمحال و بختیاری یکی از استانهای مرتفع کشور در رشته کوه زاگرس است که هر ساله شاهد بارشهای مناسب به صورت برف و باران است.
شهرستان کوهرنگ مرتفع ترین شهرستان استان است که برفگیر ترین شهرستان استان و کشور به شمار می رود. این شهرستان به واسطه بارشهای قابل توجه برف و داشتن مناظر زیبای و امکانات فراوان قطب ورزهای زمستانی کشور به شمار می رود و هر سال ورزشکاران اسکی باز و مسافران بسیار زیادی از شهرهای مختلف کشور و حتی مسافران خارجی بسیاری به این منطقه سفر می کنند.
پیست اسکی این شهرستان یکی از معروف ترین پیست ها و با سابقه ترین پیست های کشور محسوب می شود که در سال 1354 افتتاح شده است.این پیست اسکی از ابتدای افتتاح آن تا زمستان سال89 سابقه نداشته است که به خاطر کمبود برف تعطیل باشد اما در زمستان سال 90 این پیست اسکی برای اولین بار به علت نبود برف راه اندازی نشد.
استان کرمان یکی از زیستگاههای اصلی یوز پلنگ ایرانی محسوب می شود و از چند قلاده یوز محدودی که در ایران باقی مانده است تعدادی نیز در دشتهای این استان و به خصوص دشت راور به زندگی خود ادامه می دهند اما این روزها خبری جدید از حیات وحش کرمان به گوش می رسد که نشان می دهد ردپای بزرگترین گربه سان ایرانی در استان کرمان نیز بار دیگر دیده شده است.
شهرستان بافت در استان کرمان یکی از بکر ترین مناطق طبیعی استان کرمان است که تا کنون تمام مشاهده های پلنگ در کرمان در این منطقه ثبت شده نکته قابل توجه اینکه در این شهرستان روستایی است به نام پلنگ آباد که به گفته مردم محلی روزگاری تعداد قابل توجهی از این حیوان در این منطقه وجود داشته است اما به دلیل مداخله های انسان و خشکسالی رفته رفته از جمعیت این گونه حیات وحش در این روستا کاسته شده است و سالهاست دیگر خبری از مشاهده پلنگ در این منطقه به گوش نمی رسد.
بسیاری از مردم فصل تابستان را مناسب گردشگری می دانند در حالیکه این روزها با توجه به صنعتی شدن بیشتر زندگیها این تفکر چندان درست نیست و نباید پایان فصل تابستان را پایان فصل گردشگری دانست، بلکه با شروع فصل سرما بسیاری از ظرفیت های صنعت گردشگری شکوفا میشوند و برای فراخواندن گردشگران خودنمایی می کنند.
اسکی روی برف، اسنوموبیل، راهپیمایی برفی، ساخت مجسمههای یخی و جشنواره های زمستانی از جمله برنامه هایی است که می تواند در این روزهای برفی و سرد همدان، گردشگران را از اقصی نقاط ایران جذب خود کند اما متاسفانه با وجود بارش برف زمستانی هنوز همه چیز به خواب زمستانی فرو رفته و خبری از شور و شوق مردم نیست.
با توجه به تمام این جذابیتها هنوز برنامهریزی دقیقی برای بهره مندی از زیبایی های فصل زمستان در همدان دیده نشده به جز اینکه در سالهای اخیر در فرصت سه ماهه فصل زمستان تنها جشنواره ای مختصر آنهم در مدت حداکثر یک هفته در همدان برگزار می شود تا شاید طبیعت خشن و بیمحصول زمستان را به فصلی پرحاصل تبدیل کند، اما آنچه به نظر می رسد اینکه تاکنون چندان موفق نبوده است.
بُرقَع یا برقه پوششی است که برخی زنان مسلمان از آن استفاده میکنند. این پوشش بیشتر در افغانستان و پاکستان و منطقه هرمزگان ایران رایج است. در هرمزگان به پوشش نقاب مانند که تزیینات رنگی دارد نیز اطلاق میشود. نقابی مخصوص زنان سواحل خلیج فارس که آن را به عربی بُرقع (Borqe) به گویش محلی مناطق هرمزگان بُرکه (Borke)، در مناطقی از بندر لنگه بَتوُله (Batoole) و میان مردمان مناطق شمال بندر لنگه و جنوب استان فارس (لارستان) تَبیله (Tabile) می نامند.
زندگی با مردمان پر تلاش و خون گرم هرمزگان و مشاهده سنت های رایج منطقه اعم از پوشش های متنوع و چشم نواز، مراسم های مختلف، گویش ها و بسیاری از ویژگیهای اعتقادی و رفتاری مردمان این منطقه از بارزترین موضوعاتی است که توجه هر تازه واردی را به خود جلب می کند.
هنرهای سنتی و به خصوص صنایع دستی این استان از تمایزات بسیاری نسبت به هم نامان خود در سایر مناطق کشور دارد که از این جمله می توان به حصیر بافی، سفالگری، صنایع دستی چوبی، نساجی سنتی و از همه مهمتر رو دوزی یا همان دوختهای سنتی و تزئینی است که هنوز بر روی پوشش و البسه زنان بومی وجود دارد.
در دهه های گذشته در بیشتر شهرها و مناطق استان زرخیز هرمزگان تولید برقع رواج فراوانی داشت، اما امروزه به دلیل تغییر در سلائق و نوع پوشش امروزی در بیشتر مناطق استان استفاده از این پوشش بسیار اندک گشته و مراکز تولید آن نیز رو به کاهش است.
با این وجود هنوز هم در مناطق روستائی همچون سیریک، قشم، میناب، بشاگرد، سندرک و جاسک کار گاه های خانگی بسیاری وجود دارد که به تولید برقع می پردازند و تقریبا تمامی تولید کنندگان نیز بانوان هستند. در بحث زیبایی شناسی برقع های منطقه به دلیل نقوش تزئینی بکار رفته در آن تقسیم بندی می شوند لذا کار با دست جدای نقش آفرینی طرح و نقش روی اثر در فرآیند تولید نیز اهمیت خاصی دارد.
نظر شما