به گزار خبرنگار مهر، اسمش را که می بری اشک در چشم ها حلقه می شود و دستها به نشانه ی ادب روی سینه ها می رود زیر لب السلام عیلکی زمزمه می شود و تعظیم در پی آن می آید به هر طرف که نگاه می کنی شهر پر شده از نمادهایی که خبر از فرا رسیدن موسم عزا در کشور را می دهد کشور که نه! این روزها همه دنیا ماتم خانه است اما ایران حال و هوای دیگری دارد مردم ایران هر ساله در مراسم فرا رسیدن شهادت سرور و سالارشان دور هم جمع می شوند خون می گریند از فراق شاه ایران زمین هر سوی شهر کسی در خانه ای، مسجدی، محله ای مراسم گرفته از فراق یار است.
اتحاد عجیبی حکم فرما شده گویا ناخود آگاه همه برای یک مقصود حرکت می کنند آنهایی که می توانند به سمت بارگاه ملکوتیش می شتابند عده ای زائر حرم مطهر خواهر گرامیش حضرت معصومه می شوند عده ای راه به سمت حرم شاهچراغ برادر آن حضرت می گیرند مردم قزوین نیز به سمت خردسالی می روند که سالیان دراز است پیوند داده بین امام هشتم و مردم این شهر ، کودکی که این روزها عزا دار پدرش رضاست.
امام علي بن موسيالرضا عليهالسلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاك رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مكرم اسلام ميباشد. ايشان در سن 35 سالگي عهدهدار مسئوليت امامت و رهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختيها و رنج بسياري را بر امام رواداشتند و سرانجام مامون عباسی ايشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند.
حجت الاسلام عباس نظری معاون فرهنگی پژوهشی آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی استان قزوین در خصوص این امام بزرگوار می گوید: نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان "رضا" به معناي"خشنودي" ميباشد. امام محمدتقي عليهالسلام امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل ميفرمايند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بودهاند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور ( به خاطر خلق و خوي نيكوي امام ) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بودند".يكي از القاب مشهور حضرت " عالم آل محمد " است. اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان است
وی افزود: پدر بزرگوار ايشان امام موسي كاظم (عليه السلام ) پيشواي هفتم شيعيان بودند كه در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسي به شهادت رسيدند و مادرگراميشان " نجمه " نام داشت و حضرت رضا (عليه السلام ) در 11 ذيقعده الحرام سال 148 هجري در مدينه منوره ديده به جهان گشودند.
نظری بیان کرد: مدت امامت امام هشتم در حدود 20سال بود كه ميتوان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد: دوره ی اول 10سال اول امامت آن حضرت، كه همزمان بود با زمامداري هارون، دوره دوم پنج سال بعد از آن كه مقارن با خلافت امين بود و دوره سوم پنج سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامي آن روز محسوب می شود.
این کارشناس مذهبی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: خصوصيات اخلاقي و زهد و تقواي آن حضرت به گونه اي بود كه حتي دشمنان خويش را نيز شيفته و مجذوب خود كرده بود. با مردم در نهايت ادب تواضع و مهرباني رفتار مي كرد و هيچ گاه خود را از مردم جدا نمي کرد.
يكي از ياران امام مي گويد:". هرگز نديدم به کسي ازخدمتکارانش بدگوئي کند. خنده او قهقه نبود بلكه تبسم مي فرمود. چون سفره غذا به ميان مي آمد همه افراد خانه حتي دربان و مهتر را نيز بر سر سفره خويش مي نشاند و آنان همراه با امام غذا مي خوردند. شبها كم مي خوابيد و بسياري از شبها را به عبادت مي گذراند. بسيار روزه مي گرفت و روزه سه روز در ماه را ترك نمي كرد.
به قدرت و اراده الهي امام جواد ( عليه السلام ) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان, بدن مطهر ايشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پيکر پاك ايشان با مشايعت بسياري از شيعيان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گرديد و قرنهاست كه مزار اين امام بزرگوار مايه بركت و مباهات ايرانيان است.
قرن هاست که ایرانیان پناهی بجز رضا و خدای رضا ندارند و تابش این خورشید تابان سالیان درازیست که گرما ده خانه ی ایرانیان است.
هر ساله عده زیادی از شیعیان سراسر دنیا مهمان خانه ها ایرانیان هستند شیعیانی که امیدی جز امامشان ندارند.
مردم قزوین نیز هر ساله هم سو با دیگر شیعیان به سوگواری و عزاداری در غم شهادت امامشان می پردازند امازاده حسین حرم مطهر فرزند این امام بزرگوار در قزوین یکی از مان های است که عمدتا برای برکزاری این مراسم انتخاب می شوند هیئت های زیادی در قزوین به نام این امام بزرگوار در قزوین نام گذاری شده است و هر ساله مردمی که به قول خودشان همه هستی شان را از این امام دارند در هر گوشه ای از شهر به برگزاری مراسم سوگواره می پردازند و در داغ مولایشان می گریند.
خیابانهای نور، به گلدسته های خورشید رسیدهایت ختم میشوند. تو آرامش دلهای زخمی و بیقراری هستی که طنین ناله هایشان، در جان ضریحت میپیچد. از آن سوی آبنه نگاهمان کن؛ که سخت آرزومند توایم و نیازمند.
امروز، تنها نه خیابانهاى خراسان که تمام رگهاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى شود.
خاطره سوزاندن جگرت، تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نمى رود. السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی، امروز به نیابت از آن حضرت مردم قزوین با حضور در امامزاده حسین(ع) با فرزندش وداع می کنند و سر به استان مقدسفرزندش می ایند تا به نیابت از امام هشتم داغدار مولای خود باشند.
گزارش: مریم کشاورز
نظر شما