به گزارش خبرنگار مهر، «چرا اینجا روی زمین نشستهام» داستان شهر و محلهای است که با رانش زمین دست و پنجه نرم میکند. هر روز ترک و حفرهای تازه روی دیوار یا زمین ظاهر میشود یا ساختمانی فرو میریزد یا کسی در زمین فرو میرود و در کنار اینها، باغچهای که فقط به اندازه کاشتن یک تربچه جا دارد و با ذرهای آب دهان آبیاری میشود، دوست بیخانمانی که به سرنوشت اعتقادی عمیق دارد و قصهگوی خوبی است، یک کبوتر دستآموز که حاضر نیست پرواز کند و انبوهی از شخصیتهای رنگارنگ که هر یک به شیوه خود نسبت به وقایع پیرامون بیتفاوت هستند و ناخواسته در آن گرفتار میشوند، عناصر این داستان را تشکیل میدهند.
اگلوف رمان «چرا اینجا روی زمین نشستهام» را در سال 2003 نوشت. در آن زمان او در پاریس، به طور دقیقتر در محله مون مارتر، سکونت داشت. زمین این محله به دلیل معادن قدیمی گچی که در زیر آن گسترده شده، چندان مقاوم نیست. بهرهبرداری از معادن گچ مون مارتر از پایان قرن نوزدهم ممنوع شد و آنها را پُر و ایمنسازی کردند، اما به دلیل جا ماندن حفرهها و دالانهایی که دسترسپذیر نبودند، در قسمتهایی از این محله گه گاه رانش زمین رخ میدهد و باعث ایجاد ترکهایی روی ساختمانهای قدیمی یا حفرههایی در زمین میشود. همین حفرهها و ترکها که در واقعیت کماهمیت و بیخطر است، دستمایه رمان ژوئل اگلوف قرار گرفته است.
شاید موضوع این رمان با توجه به تجربههای مختلفی که در داستاننویسی به زبانهای مختلف غربی در قرن بیستم میلادی انجام شده، بدیع نباشد، اما اغلب منتقدان و خوانندگان اگلوف تصدیق کردهاند که شیوه روایت و سبک گفتگوها و نوع تعلیق در داستانهای او دقیق، غافلگیرکننده و تا حدی منحصر به فرد است.
کتاب 128 صفحهای «چرا اینجا روی زمین نشستهام» که از زبان اصلی یعنی فرانسوی به فارسی برگردانده شده، در شمارگان 1100 نسخه و با بهای 6500 تومان از سوی انتشارات کلاغ راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما