به گزارش خبرنگار مهر رضا سراج کارشناس مسائل استراتژیک در گفتگو با خبرنگار مهر به بررسی نقش جریانات سیاسی در پیروزی انقلاب اسلامی، نقش روحانیت به عنوان نخبگان واسط امام و امت،ماجرای تشکیل "اردوگاه امام" توسط رهبری برای کمک به زلزله زدگان طبس، اعتراف نهضت آزادی به اصل ولایت فقیه، نسبت استقلال با آرمان های امام و خطرات پیش روی استقلال کشور و راههای مقابله با آن پرداخت. که در ادامه مشروح این گفتگو آمده است:
در نیم قرن اخیر چه جریاناتی در پیروزی انقلاب و شکوفایی آن نقش موثری داشتند؟
سراج: برای پاسخ به این سؤال باید انقلاب اسلامی را عمیقاً شناخت و آن را فهم نمود. انقلاب اسلامی صرفاً یک حرکت اعتراضی ساده که به سرنگونی رژیم گذشته انجامید، نبود. برخی به دنبال این بودهاند که تفاسیر غیر واقعی از چرایی وقوع انقلاب اسلامی ارائه دهنده که البته عمدهی این تفاسیر ناشی از گرایشهای سیاسی فکری آن مفسران بوده است. حال آنکه علت محدثه و مبقیهی انقلاب اسلامی را در مبانی معرفت شناختی و اندیشهای ان باید جستجو کرد.
انقلاب اسلامی حاصل مجاهدتهای جریان اسلام ناب محمدی (ص) در طی قرون متمادی بود که از زمان ائمه اطهار (ع) و بعد از آن در نواب خاص و عام آنان تداوم یافت. در طول این قرون موحدین و مستضعفین از داشتن یک حکومت الهی محروم بودند و البته همواره این ارمان را از نظر دور نداشتند.
در این چارچوب فکری و نظری میتوان فهمید که حکومت اسلامی آرمان طویلالمدت مکتب حق بود که امام راحل عظیمالشأن فرصت برپایی ان را از طریق همراهی مردم یافت. از این رو میتوان گفت در درجه نخست این امام (ره) و امت اسلامی ایران بودند که نقش اصلی را در پیروزی و شکوفایی انقلاب اسلامی ایران داشتهاند.
پس جریانات سیاسی مثل احزاب و گروهها و نیز روشنفکران و ... در این میان چه نقشی داشتهاند؟
سراج: اولاً برخی گروههای سیاسی و به طور مشخص احزاب چپ، فاقد پایگاه اجتماعی قابل توجهی در ایران بودند و این دقیقاً ناشی از رویکرد نهادینه و عمیق مردم ایران در تدین و خداباوری بود. ثانیاً اگر امام از ابتدای دوره احیای جنبش اسلامی در سال 1356، ساقط کردن رژیم سلطنت و تشکیل حکومتی بر مبنای اسلام را هدف اعلام شده خود قرار داده بود، مهمترین اقدام ملیگرایان عضو نهضت آزادی و جبهه ملی، از سرگیری فعالیت در قالب، جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر در سال 1356 بود. در واقع این گروهها اساساً به انقلاب به این معنا اعتقاد نداشتند.
حال سؤال اینجاست که اگر این جریانات سیاسی نبودند رابطه میان امام و امت چگونه انقلاب را هدایت کرد و به پیروزی رساند؟
سراج: اینجا باید به نقش شبکه روحانیت مبارز به عنوان نخبگان واسط امام و امت اشاره نمود. البته اثبات این که روحانیت، در انقلاب اسلامی یگانه تشکل منسجم و دارای پشتوانه تودههای عظیم و لایههای مختلف اجتماعی در سال 1357 بوده است، به جست و جوی تحقیق ویژهای نیازمند نیست. از اعترافهای سیاستمداران و نویسندگان آمریکایی و اروپایی و مقامات رژیم شاه گرفته تا آثار برخی از نویسندگان موسوم به دگراندیش به این واقعیت اذعان دارند. شبکه تشکیلات کهن روحانیت، استعدادی ریشه دار در ارتباط با قشرهای مختلف اجتماعی از شهری و روستایی به شمار میرفت. اگرچه برخی دستکاریها در درون حوزههای علمیه و ایفای نقش منفی از سوی جریانهایی وابسته به ساواک و نیز متحجران سیاست گریز از بروز کارکردهای تعیین کننده روحانیت جلوگیری میکرد.
دو روز پس از حماسه خونین جمعه 17 شهریور، اعتصاب سرنوشت ساز کارکنان شرکت ملی نفت از پالایشگاه تهران آغاز شد. در اندک زمانی موج اعتصابها، کارخانهها و ادارات دولتی و خصوصی زیادی را در برگرفت. اسناد ساواک گواهی میدهد که کارشناسان این دستگاه امنیتی روحانیت مبارز را عامل این اعتصابات قلمداد میکردهاند. یک هفته پس از جمعه خونین زلزله مهیبی در طبس به وقوع پیوست. رژیم سعی کرد از اخبار این واقعه برای تحتالشعاع قرار دادن 17 شهریور استفاده تبلیغاتی کند. اما متقابلاً نیروهای انقلاب به محوریت شهید هاشمینژاد و حضرت امام خامنهای با تشکیل «اردوگاه امام» در طبس به نیروی اصلی امدادرسان به زلزله زدگان تبدیل شدند. مشهور است که رهبر معظم انقلاب در اولین شب پس از وقوع این زلزله با خوابیدن در کف بار یک وانت، خود را از مشهد به طبس رسانده بودند. این در حالی بود که ایشان به تازگی از تبعیدگاه ایرانشهر بازگشته بودند.
شما ببینید این مطلب که مردم ایران عمیقاً به ولایت فقیه حتی قبل از پیروزی نهایی انقلاب باور داشتند، تا حدی واضح است که در اطلاعیهای که نهضت آزادی به مناسبت انتصاب مهدی بازرگان از سوی امام امت به عنوان نخستوزیر صادر کرده است تصریح نموده است: «از آن جا که به فرمان آیه شریفه «اطیعوا ا... واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» اطاعت از این امر را وظیفه شرعی و عقیدتی خود به شمار میآوریم و از آن جا که بر طبق اصول والای اسلام و به خصوص مذهب شیعه که مرجعیت عالی آن به عنوان نیابت از امام، حق عزل و نصب دارد، وظیفه خود میدانیم که به برادر ارجمند آقای مهندس بازرگان اطمینان دهیم که هرچه بیشتر در جهت رسالت مکتبی و تشکیلاتی که نهضت آزادی ایران بر دوش دارد، بر تلاش خود بیفزاییم.»
البته روشن است چنین جریاناتی حقیقتاً به ولایت فقیه اعتقاد نداشتند، اما برای کسب اقبال عمومی ناچار به طرح چنین مباحثی بودند که این خود از پایگاه اجتماعی اسلام ناب در جامعه خبر میدهد.
آیا امروز میتوان از تحقق کامل انقلاب سخن گفت؟
سراج: انقلاب اسلامی نهضتی مستمر بود که گام اول آن اسقاط نظام طاغوت بود. این انقلاب آرمانها و راه درازی در پیش رو دارد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب ارمان نهایی ما تحقق «تمدن بینالمللی اسلامی» است. این تمدن نقطه نهایی بارور شدن انقلاب و الگو شدن ان در تاریخ و جهان است. اما این راه مسیر پر پیچ و خمی است که دستیابی به چنین آرمانی هم البته نقشه راهی دارد. مرحله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی بود که با شکلگیری ارکان نظام انجام گرفت. مرحلهی بعد تشکیل دولت اسلامی است که هنوز به طور کامل محقق نشده است. مرحلهی بعد تشکیل کشور و جامعه اسلامی و نهایتاً تشکیل تمدن بینالملل اسلامی است. این 5 گام را میتوان نقشه راه حرکت انقلاب اسلامی برای تکامل و پیشرفت دانست.
نسبت استقلال با آرمانهای انقلاب چیست؟
سراج: استقلال که البته یک مسئله چندبعدی است و در حوزههای استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی معنا و مفهوم میابد جزء اصول برگشت ناپذیر انقلاب و برگرفته از معارف عمیق دینی ماست. خداوند متعال در سوره نساء، آیه 141 میفرماید: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً.» این مفهوم که به «نفی سلطه» مشهور است زیربنای توجه به اولویت استقلال جامعه اسلامی است.
اما اگر بخواهیم فهم دقیقی از مسئله استقلال پیدا کنیم باید آن را با تمام ابعادش بشناسیم. همانگونه که پیشتر اشاره کردم، این مسئله در حوزههای استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی و استقلال فرهنگی معنا مییابد و بدون هر یک از اینها استقلال بی معناست. ممکن است دشمن به خاک ما تجاوز نکند، اما بکوشد تا ادراک و اندیشه ما را تصرف کند تا آنگونه بیندیشیم که او میپسندد. فقدان هویت ملی اسلامی و خودباوری در کنار غرب باوری میتواند استقلال سیاسی ما را خدشه دار نماید. میتوان بالاترین هدف مستکبران و سلطهگران را حاکم سازی سلطه فکری و فرهنگی دانست. در این باره، قرآن مجید میفرماید: «وَلَنْ تَرْضَیََ عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَیََ حَتَّیََ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدَیََ وَلَئِنِاتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ.» (و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد مگر آن که از آیین آنها پیرویکنی، بگو هدایت هدایت الهی است، و اگر پس از دانشی که بر تو [فرود] آمده است، ازخواستههای آنان پیروی کنی، در برابر خداوند یار و یاوری نداری)
این تذکر راهبردی قرآنی باید در بسیاری از حوزهها مثل دیپلماسی و روابط خارجی ما نصبالعین گردد تا عدهای سادهاندیشانه به امید راضی کردن دشمنان به هر قیمت نباشند.
به مسئله استقلال اقتصادی اشاره کردید، با توجه به شرایط کشور و تلاش دشمن برای ضربه زدن به کشور از طرق اقتصادی، این مسئله تا چه حد اهمیت مییابد؟
سراج: اتفاقاً دقیقاً این موضوع، مسئله روز ماست. امروز بر اساس رهیافت هوشمند دشمن از جنگ نرم، بهره گیری از ابزار اقتصادی برای به زانو درآوردن ملت ایران در دستور کار نظام سلطه قرار گرفته است. متأسفانه به دلیل برخی غفلتها در گذشته برای تحقق کامل استقلال اقتصادی، دشمن راه رخنه را یافته و تلاش میکند از این طریق ضربه بزند.
البته هنوز دیر نشده است و باید در اسرع وقت راهبرد اقتصاد مقاومتی و پیشرفت درونزا و متکی به نیروی داخلی در حوزه اقتصادی در دستور کار مسئولان اجرایی قرار گیرد. اساساً نامگذاری امسال به عنوان «حماسه اقتصادی» از سوی رهبر معظم انقلاب از همین رو بوده است و بایستی مورد توجه دستاندرکاران ذیربط قرار گیرد.
نظر شما