به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی سینمای رضا میرکریمی بعدازظهر امروز چهارشنبه 30 بهمن با حضور کلارا ژانت سانتوس مارتینس منتقد اسپانیایی و شبیری مدیر گروه زبان اسپانیایی دانشکده زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی و شادمهر راستین منتقد برگزار شد.
در ابتدای این نشست میرکریمی در خصوص آشنایی با سانتس توضیح داد: سفرهایی که با فیلم هایم به اسپانیا داشتم و سفرهایی که این منتقد برای تحقیق درباره سینمای ایران به کشورمان داشت باعث آشنایی ما شد. ما در جشنواره ابن عربی که در اسپانیا برگزار می شد در جلسه ای که آثار مرا مرور می کردند گفتگویی چند ساعته با هم داشتیم و آنجا پی بردم او جزئیات سینمای ایران را می داند.
وی افزود: نقد و تحلیل این بانوی منتقد برایم جالب بود بویژه که برخی از نظرات او را از منتقدان داخل کشور هم نشنیده بودم. بعدها در دانشگاه مادرید کارگاهی به نام سینمای ایران با حضور افرادی چون شادمهر راستین و فرشته طاهرپور برگزار شد و آنجا افرادی را دیدم که آنقدر به سینمای ایران علاقه داشتند که یک واحد تحصیلی برایش ایجاد کرده بودند.
کارگردان «یه حبه قند» با اشاره به اینکه سانتوس کتاب ارزشمندی به زبان اسپانیولی درباره سینمای ایران نوشته است، بیان کرد: نقش خانم شبیری در تدوین آن اساسی بود. باید از این فرصت برای معرفی سینمای ایران به عنوان مهمترین و استراتژیک ترین دستاورد فرهنگی ما در دهه های اخیر استفاده کرد.
میرکریمی که با فیلم «امروزي در سی و دومین جشنواره فیلم فجر شرکت کرده بود، یادآور شد: متاسفانه تا به حال پیش نیامده تجربیات خود از این سفرها را با دیگر همکارانم در میان بگذارم. ما اکنون با دنیایی روبرو هستیم که حوزه فرهنگی آن در حال نزدیک تر شدن به هم است ولی نسخه های فرهنگی که ما برای تعامل با جهان می نویسیم دیگر قدیمی شده اند.
وی تصریح کرد: برخی از فیلم هایی که بومی بودند و بسیاری تاکید داشتند که این آثار نمی تواند برد جهانی داشته باشد اتفاقا بیشترین ظرفیت را در تعامل با فرهنگ های دیگر داشت و من در حالی که مدام شنیده بودم تنها یک ایرانی فقط می تواند مفاهیم آنها را درک کند. اکران «یه حبه قند» در تالار اصلی خانه سینمای مسکو در میان 1500 نفر بود که 5 دقیقه کف زدن پیاپی آنها را بدنبال داشت. این موضوع برای ما مجهول است و از آن غافلیم. اکنون علاقه مشترک و دلبستگی های فرهنگی که مرزها را با هم پیوند می زند هر روز پررنگتر و فاصلهها هر روز کمتر میشود.
در ادامه سانتوس با تشکر فراوان از میرکریمی و برگزارکنندگان این نشست به معرفی خود و رزومه کاریاش در دانشگاهها پرداخت و گفت: من سه سال روی سینمای میرکریمی کار کردم و متوجه پیامهای کوتاهی شدم که او در آثارش به مخاطبان ارائه میدهد.
این منتقد اسپانیایی سپس متنی را که حاصل 10 روز تلاش مداوم و تماشای مکرر فیلم های میرکریمی بود، قرائت کرد و شبیری به ترجمه آن پرداخت.
وی در این متن به استفاده از عنصر صدا در آثار میرکریمی تاکید کرد و گفت: او در فیلم «کودک و سرباز» با استفاده از صدا دلواپسی را برای مخاطب ایجاد می کند یا در فیلم دیگرش «به همین سادگی» از صدای پیغامگیر تلفن، رادیو و تلویزیون نمادهایی را برای نشان دادن تنهایی شخصیت اصلی نشان می دهد.
از آن رو که متن سانتوس همزمان با آغاز نشست در اختیار شبیری قرار گرفته بود وی از تسلط کافی برای ترجمه آن به ویژه اصطلاحات سینمایی برخوردار نبود به همین دلیل به خواست میرکریمی، شادمهر راستین نیز روی سن آمد و برخی از موارد مبهم را شرح داد.
راستین در توضیح بخش هایی از مقاله سانتوس اظهار کرد: او در این متن آورده آنچه در فیلم میرکریمی می بینید و صدایی که می شنوید دو موضوع جدا را بررسی می کند که هر دو به یک پدیده می رسند. در واقع منظور او این است که در آثار میرکریمی کاراکتر اصلی مسائلش را روایت نمی کند بلکه عناصر دیگری آنها را بازگو می کند.
در ادامه شبیری در ترجمه متن سانتوس گفت: در آغاز فیلم «یه حبه قند» شستن فرش و نشان دادن تصاویری از دنیای مدرن و رادیو و اینترنت به نحوی ارتباط دنیای سنتی با دنیای جدید را نشان می دهد.
راستین نیز در توضیحات تکمیلی بیان کرد: به اعتقاد سانتوس، تعریف جدیدی که میرکریمی از نشانه شناسی می دهد این است که زندگی را با عناصر سینمایی روایت می کند و قواعد و زبان سینمایی را برای بیان مسائل انتخاب می کند. در واقع راوی آثار او خود سینماست.
سانتس یادآور شد: در هفت فیلم بلند میرکریمی زیربنای عرفانی و تاملات جامعه شناسانه ساختار فرهنگ ایران را تعریف می کند و سنتها، اسطوره ها و سمبل هایی چون نوروز نیز مورد توجه قرار می گیرد.
شادمهر راستین نیز در سخنانی گفت: این منتقد اسپانیایی تاکید دارد که میرکریمی به جای این که مستقیم حرف بزند با نشانه ها جهان فیلم را خلق می کند و در این جهان از تمام عناصر سینما استفاده می شود. در واقع مسائل را کشف شده به مخاطب ارائه نمی دهد.
در ادامه نقد سانتوس آمده بود زمان در فیلم های میرکریمی به شدت اندازه گیری شده است. مثلا او در فیلم «به همین سادگی» یک روز را روایت می کند یا در فیلم جدیدش یعنی «امروز» زندگی یک راننده تاکسی را بیان می کند. سینمای میرکریمی هم به شهر و هم به روستا می پردازد و چارچوب فرهنگی ساخته و پرداخته ای دارد. در آثار او با اقوام مختلفی روبرو می شویم و به شناخت مناطق مختلف ایران دست پیدا می کنیم. میر کریمی محیط روستایی و سمبل ها و ارزشها را بازگو می کند و مسئله شهرگریزی در آثار او مشهود است. در فیلمی چون «یه حبه قند» از لهجه گرفته تا عروسی و عزا مورد اشاره قرار می گیرند و این سینماگر در فیلم «اینجا چراغی روشن است» به ببیننده اجازه می دهد به اسطوره های خود رجعتی دوباره داشته باشد.
این منتقد اسپانیایی تاکید کرد: میرکریمی تعریف جالبی از تهران ارائه می دهد مثلا در فیلم «کودک و سرباز» با رسیدن شخصیت اصلی به میدان آزادی از یک دنیای پاک به دنیایی خشن که فقر در آن قرار دارد، می رسیم. در فیلم «زیر نور ماه» نیز همین طور است؛ گرچه تهران با مسائلی چون تجاوز، فقر و مواد مخدر نشان داده می شود. این فیلمساز مذهبی تعاریفی از خداوند ارائه می دهد او حتی به بازگویی تاریخچه حوزه علمیه می پردازد و به مخاطب اجازه می دهد با او از در حوزه علمیه حرکت کرده و به دنیای متافیزیکی که آسیبپذیر هم هست برسد.
پرداختن به سنت های ادبی و شاعرانه از جمله مسائلی بود که سانتس در آثار میرکریمی کشف کرده بود: حافظ، نظامی و قرآن در آثار او مورد توجه قرار می گیرند و او در موقعیت های مناسبی مخاطب را با فرهنگ ایرانی آشنا می کند. چالش های مذهبی و پرداختن به مسائلی چون روستایی و شهری بودن یا اعتقاد و بی اعتقادی در سکانس برخورد شخصیت اصلی «خیلی دور خیلی نزدیک» با روحانی در دشت صورت می گیرد. آثار او در سنت ایرانی و فرهنگ غنی این کشور ریشه دارد و قوم شناسی، جامعه شناسی و موارد روانشناسانه نیز در آثارش به چشم می خورد.
سانتوس تصریح کرد: امروز در دهکده جهانی هر لحظه اقتصاد بسته تر و فرهنگ ها به هم نزدیک تر می شود و همه یکدیگر را درک می کنند هر ملتی می تواند در این دنیای پرجدال از ارتباط استفاده کند و در حالی که تکنولوژی روز به روز پیپچیده تر می شود فرهنگ ها به هم نزدیک تر می شوند و ما برای تحمل یکدیگر و احترام به هویت دیگران باید به سینما تکیه کنیم.
این بانوی منتقد در پایان خاطرنشان کرد: سینمای ایران در جایزه های بسیاری که گرفته نشان داده که حرف برای گفتن دارد و سینمای تجاری نیز بلکه پر از محتواست به سینمای ایران تبریک میگویم و جذابیت این سینما نزدیک بودن به فطرت انسان است نه اینکه از سوپراستارها استفاده کند.
راستین نیز در جملات پایانی خود گفت: این منتقد به نشانه شناسی توجه بسیاری دارد و برای نقد 20 دقیقه اول فیلم ها که اصولا زبان هر اثر در آن زمان شکل می گیرد، وقت می گذارد.
میرکریمی نیز در پایان تصریح کرد: توجه این منتقد به مسائل بومی و فرهنگی مختص ما، حتی لهجه ها و جغرافیا درس خوبی است تا بدانیم نباید نگران ارتباط فرهنگی با دیگران باشیم. ما نباید برای این ارتباط چیزی از خودمان را حذف کنیم تا به مشترکاتی برسیم بلکه اگر همان چیزی را که داریم و برای دیگران قابل فهم است صادقانه بگوییم و به این وسیله فرهنگ خود را ترویج خواهیم کرد.
شبیری نیز اعلام کرد: سانتوس در حال نگارش کتابی درباره سینمای میرکریمی است. در پایان این مراسم فیلم سینمایی «یه حبه قند» به زبان اسپانیایی برای دانشجویان اکران شد.
نظر شما