پس ازحادثه 11 سپتامبر 2001 ميلادي آمريكا تلاش كرد تا به مسائل سياسي جهان بعد امنيتي ببخشد، به همين دليل وبه علت رويكرد امنيتي نسبت به مسائل مختلف، اوضاع جهان در طول 4 سال گذشته بيش از هر زمان ديگر دچار تنش شده وحوادث خونيني در منطقه خاورميانه ودر غرب روي داد.
انفجارهاي اسپانيا و انگليس و افزايش خشونت در اراضي اشغالي فلسطين،عراق و افغانستان وترورهاي مختلف ناشي ازنگاه امنيتي آمريكا به خاورميانه بود.
متاسفانه اروپا كه به تعبير دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا به قاره اي پير وبي خاصيت تبديل شده است بدون تدوين يك استراتژي مشخص ازمهار بحران هاي جهاني عاجز مانده وتنها دستورهاي خود را از آن سوي ساحل آتلانتيك دريافت مي كند.
دنباله روي اتحاديه اروپايي از سياست هاي امنيتي آمريكا نشان مي دهد كه اين اتحاديه ظرفيت هاي خود را براي حل مسائل خاورميانه از دست داده وآخرين سال هاي عمر سياسي خود را سپري مي كند.
اروپا كه ازجنگ اول جهاني تا پايان جنگ دوم در تمام مسائل مهم خاورميانه تاثيرگذار بوده است تا آن زمان هرگز به آمريكا به عنوان كشوري جوان وفاقد عمق استراتژيكي جهاني، اجازه دخالت در مسائل كلان سياسي نمي داد.
معمولا اروپا تا دهه 40 ميلادي از قرن گذشته درهمه كنفرانس هاي بين المللي ومسائل مهم خاورميانه بدون سپردن نقشي به آمريكاي جوان، به تنهائي تصميمات سياسي را اتخاذ مي كرد.
اكنون اوضاع به كلي دگرگون شده و تصميمات جهاني يك جانبه از سوي آمريكا گرفته مي شود و اتحاديه اروپايي به ابزاري براي اجراي سياست هاي آمريكا تبديل شده است.
تهديد اخيرژاك شيراك رئيس جمهوري فرانسه براي ارجاع پرونده هسته اي جمهوري اسلامي ايران به شوراي امنيت در اين راستا قرار دارد.
شيراك كه از يك سو تحت تاثير جامعه يهوديان فرانسه وازسوي ديگرتحت فشارلابي صهيونيستي قرار دارد، بدون توجه به منافع آينده فرانسه واروپا تنها در صدد جلب رضايت آمريكا ورژيم صهيونيستي مي باشد.
ايران وفرانسه كه نزديك به دو قرن از روابط سياسي وفرهنگي گسترده اي برخوردارند، به دليل ضعف تصميم گيري دولت فعلي فرانسه از يكديگر فاصله مي گيرند.
مسلما اگر فرانسه، آلمان وانگليس ازتوان وظرفيت هاي خود براي حل منصفانه پرونده هسته اي ايران استفاده كنند ،خواهند توانست تاثيرسياسي خود را درخاورميانه مجددا به دست آورند.
جمهوري اسلامي ايران درطول نزديك به دوسال گذشته تمام تلاش خود را براي ابرازحسن نيت خود واعتماد سازي به كار گرفت، اما نفوذ فزاينده آمريكا در تصميم گيري هاي تروئيكاي اروپا بيش از پيش اين پرونده را سياسي كرده است .
آنچه مسلم است تعامل غيرمنصفانه اتحاديه اروپايي با موضوع هسته اي ايران از ديد ملت هاي شرق بويژه ملت هاي مسلمان پنهان نخواهد ماند واين امر موجب مي شود تا كشورهاي اروپايي در آينده حداقل در خاورميانه دچار انزواي سياسي شوند.
اكنون ايران سياست جديد خود را براي يافتن دوستان پر نفوذ ديگري در جهان آغاز كرده كه اين امر به تشكيل يك بلوك جديد جهاني ومنطقه اي براي درهم شكستن انحصار طلبي هاي آمريكا و اتحاديه اروپايي منجر مي شود.
درحقيقت سياست اصولي ايران براي حل مسالمت آميز پرونده هسته اي ايران اگرچه به مفهوم به چالش كشيدن اتحاديه اروپايي نيست اما رويكرد جديدي است كه براي ايران يك پيروزي سياسي وبراي اتحاديه اروپايي يك شكست سياسي تلقي مي شود.
اين رويكرد جديد مسلما براي ساير كشورهاي جهان سوم مخصوصا كشورهاي جنبش عدم تعهد واعضاي مجموعه پر قدرت نفتي اوپك به الگويي سياسي مبدل مي شود و اين كشورها را دراتخاذ تصميمات داخلي خود از اتحاديه اروپايي وآمريكا بي نياز مي كند .
درهرحال آينده، صحت اظهارات رامسفلد كه زماني گفته بود قاره اروپا ديگر پيرشده وقدرت تصميم گيري ندارد، ثابت خواهد كرد.
تحليل "مهر" درباره ناتواني اروپايي ها در سياست خارجي :
قاره پير اروپا ، ابزار اجراي سياست هاي يكجانبه آمريكا

سرويس بين الملل خبرگزاري مهر : شكست فاحش اروپا در جلب اعتماد ملت ايران و نگاه دو گانه رهبران اين قاره پير نسبت به مسائل سياسي جهان بويژه پرونده هسته اي ايران ايجاب مي كند تا كشورهاي شرق در روابط سياسي خود با اتحاديه اروپا تجديد نظر كنند.
کد خبر 224809
نظر شما