نخست ، استفاده از لفظ " ناشران تهراني " كه نشانه كثرت است ، درحالي كه تنها ازدوناشرنام برده شده ، نمي تواند به عنوان « ناشران تهران » مطرح گردد ، تنها در تهران حدود سه هزار ناشر از طريق تعاوني ناشران سهميه كاغذ مي گيرند .
دوم ، رضايت ناشران از وزارت ارشاد چگونه حاصل شده و اين هم سوال بي جوابي است. توزيع كاغذ بين 55 ناشر تهراني از طرف وزارت ارشاد، مداخله اي آشكار در امري بود كه از طرف وزارت ارشاد به تعاوني ناشران تفويض شده بود و به همين علت كه نوعي آشفتگي و گسترش بازار سياه را به دنبال داشت ، مورد اعتراض تعاوني ناشران تهران قرارگرفت. اما اين كه برآورد شركت تعاوني براي واردات 50 هزار تن كاغذ بوده و وزارت ارشاد نيز با تخصيص ارز براي واردات اين مقدار كاغذ موافقت كرده و تنها شخص مدير عامل تعاوني در برابر اين موضوع مخالفت داشته ، از مسايل شگفت است . چرا مدير عاملي كه منصوب هيئت مديره است با چنين موضوعي مخالفت داشته، آيا عقلاني است كه ايشان بدون توجه به مصوبات هيئت مديره دست به چنين كاري بزند، چه منافعي در اين راه حاصل مي شود، جز اين كه سود تعاوني كاسته مي شود و اين به هر حال براي مدير عامل امتيازي منفي است. اين گونه كلي گويي بدون ارائه دليل و مدرك تنها نشانه بغض و عداوت شخصي است وگرنه حرف دون سند و مدرك بسيار مي توان گفت بدون آنكه خريداري داشته باشد .
مديرعامل تعاوني ناشران داراي سابقه مديريتي روشن و آشنا به اصول مذاكره و قراردادهاي بين المللي است و معتقد به اصول و مقيد نسبت به هزينه كردن پول بيت المال ، وي به جاي مراجعه به دلالان بين المللي فروش كالا نسبت به خريد مستقيم از كارخانه توليد كننده اقدام كرده است ، در نتيجه كاغذ در هر تن 65 دلار ارزان تر تمام شده ، اين رقم به ظاهر ناچيز، چيزي حدود دو ميليارد و سيصد ميليون تومان صرفه جويي در واردات يك رقم كالاست. و همين كه تنها تاخيري يك ماهه در واردات كاغذ ايجاد كرده كه تازه آن هم به علت مشكلات كشتيراني و حمل بار است سبب اين اعتراض ها شده است .
البته اين دوست پوشيده نام ، كه دقيقا از مصوبات هيئت مديره هم با خبر است ، نگفته است اگرمديرعامل تعاوني تك رو است و توجه به مصوبات هيئت مديره نمي كند ، چرا هيئت مديره نسبت به عزل او و جايگزيني ديگري اقدام نمي كند ، چرا پس از انتخابات اخير و تعيين هيئت مديره جديد، نيز ايشان را با سلام و صلوات، مجددا به عنوان مديرعامل برگزيدند. چرا نمي گويند اگر مديريت و كارآيي ايشان نبود، تعاوني هرگز صاحب چنين قدرتي نمي شد .
اما آقاي محمدرضا جاسبي مدير نشر پيام آزادي فاش تر سخن گفته اند پس ما هم بهتر مي توانيم به نقد گفته هاي ايشان بپردازيم.
ايشان فرموده اند وزارت ارشاد به تعاوني ناشران دستور داده است اولا چرا بايد وزارت ارشاد چنين كاري كند، مگر تعاوني ناشران جزو زير مجموعه وزارت ارشاد است تعاوني يك نهاد صنفي است و داراي استقلال، تازه ارتباط ارگانيك دولتي آن تنها مي تو اند با وزارت تعاون باشد، پس لفظ با تحكم دستور غلط است .
انتشارات پيام آزادي كه اتفاقا از ناشران فعال و پر كار بوده و ارتباط خوبي نيز با ارگانهاي دولتي داشته و از اين طريق البته فروش كتابهاي ايشان نيز تا حدي تضمين شده است سال گذشته حدود 9000 بند كاغذ از شرك تعاوني دريافت داشته است، يك سوم كاغذي كه ايشان مدعي است طبق نظر وزارت ارشاد بايد در اختيار ناشرين قرار بگيرد سه هزار بند مي شود. ، طرفه اينكه علي رغم انتقادات ايشان كه عدم ورود كاغذ تعاوني مشكلاتي براي ناشران ايجاد كرده، توانسته اند در همين سال 1384 حدود سه هزار و هفتصد بند كاغذ از تعاوني بگيرند كه بيشتر از يك سوم ادعايي ايسان است !
از طرفي ايشان گفته اند براي كتابهاي حجيم خود كاغذهاي عمده ! تهيه مي كنند، خوب بنا بر اظهار خودشان كه تعاوني كاغذ عمده نمي دهد، معلوم مي شود نهادهايي ديگر ( وزارت ارشاد، شركت چاپ و نشر ارشاد، انجمن فرهنگي ناشران كتاب كودك و نوجوان، تعاوني ناشران قم و مشهد ) كاغذ عمده در اختيار ايشان مي گذارند، پس گله گذاري براي چيست بررسي آماري كتابهاي منتشره ايشان در سال 83 طبق آمار خانه كتاب نشان مي دهد كه ميزان توليد كتاب ايشان كاغذ كمتري بوده است پس اين ادعاهاي متناقض براي چيست؟ اگر گله اي به تعاوني باشد تنها در اين راستا قابل تحليل است كه چرا با اختصاص اين ميزان كاغذ براي يك ناشر حق ده ها ناشر كوچك خورده مي شود !
ايشان در بخش ديگري گفته اند كه شكايت تعاوني را نزد ارشاد برده اند و ارشاد نيز تنها براي دلجويي از ايشان مقداري كاغذ داده اند، البته مقدار آن بيان نمي شود، در همين راستا گفته اند كه ارشاد بايد از ناشران فعال حمايت كند و كسي حق اعتراض ندارد.
در سال هاي اخير بحث عمده ناشرين ، يارانه ها بوده كه تبديل به معضل عظيم نشر و گسترش فساد و بازار سياه كاغذ شده بخشي از فعاليت نشر طي جلسات متعدد به اين نتيجه رسيدند كه بهتر است دولت با قطع يارانه يا اختصاص آن مثلا به خريد كتاب واردات كاغذ را آزاد سازد تا سره از ناسره مشخص شود. تنها تعاوني ناشران كشور كه از اين طرح حمايت كرد، تعاوني ناشران تهران بود و علت مخالفت آقايان نيز با مديرعامل تعاوني با توجه به فراز بالا در همين جهت قابل تحليل است.
حق اين است كه ناشران ، مشكلات واقعي توليد كتاب را بيان كرده و به نقد درست حوزه نشر دست بزنند ، نه اين كه گله گذاري شخصي را تبديل به ميدان تاخت و تاز خود سازند .
نظر شما