مهم اين است كه به هرحال تكليف مديريت رأس هر وزارتخانه مشخص شده و كار و تلاش پس از ركود نسبي چند ماه اخير كه با توجه به روزهاي پاياني عمر دولت قبلي تا حدي طبيعي هم به نظر مي رسيد، مجددا آغاز شده است.
گام نخستين وزيران جديد، انتخاب معاونان و مديراني همسو و هماهنگ با خط مشي دولت تحول گرا و عدالت محور است تا بتوانند وعده ها و برنامه هايي را كه رئيس جمهور محترم در انتخابات نهم مطرح كرد و مردم به خاطر همان برنامه ها و وعده ها او را برگزيدند، عملي سازند.
همان فضا و گمانه زني هايي كه هنگام انتخاب وزيران در سطح جامعه و رسانه ها مطرح بود، اكنون در تك تك وزارتخانه ها و در ميان رسانه ها درباره انتخاب معاونان وزرا و رؤساي سازمان هاي مربوطه و ديگر مديران مياني مطرح است كه به نظر مي رسد وزيران محترم مي بايست هرچه زودتر با انتخاب افراد جديد و يا ابقاي برخي از مديران فعلي به اين بحث ها و گمانه زني ها خاتمه دهند تا كار و تلاش به طور كاملا جدي و هماهنگ در سطوح مختلف وزارتخانه ها آغاز شود، زيرا فرصت اندك است و تا چشم برهم زنيم، چهار سال با سرعت برق و باد مي گذرد و هنگامه حساب و كتاب فرا مي رسد كه در اين چهار سال چه كرديم و چه بايد مي كرديم كه خداي ناكرده به خاطر سهل انگاري و يا گرفتار شدن در مباحث سياسي، فرصت هاي طلايي يكي پس از ديگري از دست رفت!
انتظار آن است كه همان شرايط و ويژگي هايي كه در انتخاب وزيران، ملاك و معيار قرار گرفت در مورد انتخاب معاونان و مديران مياني نيز به طور جدي تر رعايت شود، زيرا اين مديران مياني هستند كه وظيفه اجرايي كردن سياست هاي كلان هر وزارتخانه را برعهده دارند و چنانچه در انتخاب آنان دقت لازم صورت نگيرد، چه بسا كه برنامه ها و سياست هاي مورد نظر رئيس جمهور با بن بست مواجه شده و يا به شكلي ضعيف و ناقص به اجرا درآيد كه نتيجه مشهود و قابل ملموسي براي مردم دربر نداشته باشد.
تقوا، امانت داري، ساده زيستي، شجاعت، دلسوزي، تجربه و تخصص، پرهيز از تشريفات زائد و ريخت و پاش، متعهد بودن به اهداف محوري دولت و خود را خادم و خدمتگزار ملت دانستن از جمله ويژگي هايي است كه در انتخاب معاونان وزارتخانه ها و مديران مياني مي بايست مورد نظر قرار گيرد.
در دوره هاي قبل شاهد بوديم كه در برخي از وزارتخانه ها كه در قبضه كامل افراطيون دوم خردادي بود، برخلاف مشي متعادل آقاي خاتمي ، مسئوليت هاي از صدر تا ذيل وزارتخانه را تغيير داده و حتي سرايدار مدرسه و آبدارچي فلان اداره را فقط به صرف اين كه همسو با سليقه و ديدگاه آنان نيست، عزل كرده و آنان را در انزوا قرار دادند. پرواضح است كه با تغيير دولت و روي كار آمدن وزيران جديد، اين گونه مديران افراطي كه در هشت سال گذشته، به جاي عمل به وظيفه قانوني خود و رفع مشكلات و گرفتاري هاي جامعه به بده بستان هاي سياسي و حفظ قدرت در جهت منافع باندي و حزبي به هر قيمتي ولو برخلاف منافع ملي مشغول بودند، جاي خود را به مديران خدمتگزار بدهند. مديراني كه اهل زد و بند، دوست و رفيق بازي، خويشاوندسالاري، رانت خواري، باندبازي و جنجال آفريني نيستند و تنها به خدمت مي انديشند.
در انتخاب معاونان و مديران وزارتخانه ها بايد ملاحظات باندي و جناحي كنار گذاشته شود و دايره اصولگرايي فقط به يك يا چند حزب و گروه سياسي خاص محدود نگردد. البته اين به آن معني نيست كه خارج از عرف اصولگرايي عمل شود. متاسفانه پاره اي اوقات شاهد هستيم كه برخي از مسئولان اصولگرا و ارزش مدار به خاطر اين كه خود را فراجناحي و به اصطلاح باز، نشان دهند، در انتخاب مديران و ديگر افراد تحت مسئوليت خويش و يا امكانات و تسهيلاتي كه طبق قانون به همه افراد تعلق مي گيرد، از آن طرف بام مي افتند و ماحصل مسئوليت آنان به نام اصولگرايان، ولي به كام ديگران تمام مي شود! اين نكته ظريفي است كه شايسته است وزيران محترم، فارغ از فضاسازي و جنجال آفريني رسانه هاي مدعي اصلاحات و شگرد تبليغاتي گروه هاي مخالف اصولگرايان به آن توجه داشته باشند و از اين كه ورشكستگان سياسي و گروه هاي واپس گراي غرب زده، به آنان برچسب هاي منفي بزنند، هيچ واهمه اي نداشته باشند.
البته بايد قبول كرد كه در وزارتخانه هاي مختلف و در ميان مديراني كه در دولت هاي قبلي مسئوليت داشته اند، افرادي هم وجود دارند كه فارغ از گرايشات سياسي با دلسوزي و عشق به انقلاب، نظام و مردم به كار و تلاش مشغول بوده و هستند. نظير اين افراد، مديران زيادي در بدنه وزارتخانه ها وجود دارند كه بايد آنان را قدر شناخت و با توجه به تخصص و تجربه ساليان و اشرافي كه به امور وزارتخانه و چرخش كارها دارند، در مسئوليت فعلي ابقا و يا مسئوليت هاي بالاتري را به آنان محول نمود.
نظر شما