پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۳:۴۹

پسر جنایتکار به پرواز آمستردام نرسید/ سکوت خواهر مقتول برای سفر به آمریکا

پسر جنایتکار به پرواز آمستردام نرسید/ سکوت خواهر مقتول برای سفر به آمریکا

پسر جوان که برای ازدواج با دختر موردعلاقه اش برادر او را به قتل رسانده بود، قبل از فرار از کشور شناسایی و دستگیر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، ساعت 8 و 45 دقیقه پنجم بهمن امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 ، یک فقره کشف جسد متعلق به مرد جوانی به کلانتری 141 شهرک گلستان اعلام شد .

با حضور مأموران در محل کشف جسد واقع در شهرک امید دژبان – خیابان عطار نیشابوری ، جسد جوانی حدود 20 ساله در حالی کشف شد که از سوی قاتل یا قاتلین به داخل جوی آب منتقل و صورت جسد نیز به علت اصابت ضربات جسم سخت کاملا خون آلود و دچار شکستگی های شدید شده بود .

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور قاضی رودگر ، بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

با آغاز رسیدگی به پرونده ، کارآگاهان اداره دهم در اولین مرحله و برای شناسایی هویت جسد به بررسی پرونده افراد فقدانی پرداخته و متوجه شدند که کمتر از 24 ساعت از زمان کشف جسد ، یکی از اهالی شهرک امید دژبان به کلانتری 141 مراجعه و در خصوص فقدان پسر 22 ساله اش به نام "امیـر" اقدام به طرح شکایت کرده است. با شناسایی این خانواده و بررسی تصاویر به دست آمده از فقدانی ( امیر ) ، کارآگاهان اقدام به شناسایی هویت جسد ناشناس کرده و برای اطمینان بیشتر ، خانواده فقدانی نیز به اداره دهم دعوت و آنها نیز هویت فرزند خود را شناسایی و تأیید کردند .

با آغاز تحقیقات از خانواده مقتول ، آنها در اظهارات خود عنوان داشتند : امیر ساعت 23 و 30 دقیقه چهارم بهمن امسال به همراه دو تن از دوستان خود به نام آرش و آیدین ، از خانه خارج شده و از آن زمان دیگر به خانه مراجعه نکرده بود. بلافاصله محل سکونت آرش و آیدین ( دو برادر ) در شهرک امید دژبان شناسایی و هر دو نفر آنها پنجم بهمن و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند .

با آغاز تحقیقات از آرش و آیدین ، آنها در اظهارات خود با تأیید گفته های خانواده امیر عنوان داشتند : ساعت 23 و 30 دقیقه چهارم بهمن به دنبال امیر رفته و هر سه نفر ، برای پیاده روی به پارک آبشار رفتیم . حدود ساعت 1 و 45 دقیقه بامداد بود که با ماشین ، امیر را به در منزلش رسانده و از آن زمان دیگر هیچ اطلاعی از او نداریم .

بررسی اظهارات این دو برادر و همچنین دیگر اقدامات پلیسی نشان از تأیید اظهارات آنها در خصوص عدم مشارکت و یا اطلاع از جنایت داشت که با انجام هماهنگی با بازپرس پرونده ، هر دو نفر آنها آزاد شدند .

در ادامه رسیدگی به پرونده ، طرح و بررسی فرضیه ها و انگیزه های مختلف جنایت از قبیل اختلاف خانوادگی ، انگیزه مالی و ... در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و کارآگاهان در تحقیقات پلیسی متوجه شدند مدتی است که خواهر مقتول به نام "مرجان"19 ساله با جوانی به نام احمدرضا 21 ساله آشنا شده و همین موضوع زمینه درگیری و اختلاف میان خواهر و برادر شده بود . با شناسایی هویت احمـدرضا ، کارآگاهان به تحقیق از خواهر مقتول پرداخته و متوجه شدند که "احمدرضا" و "مرجان" هشت ماه پیش و از طریق شبکه اجتماعی فیس بوک با یکدیگر آشنا و از آن زمان به بعد ، ارتباط آنها با یکدیگر بیشتر شده بگونه ای که سرانجام تصمیم به ازدواج گرفته و امیر نیز پس از اطلاع از این موضوع ، با ادامه آشنایی مرجان و احمدرضا مخالف می کند.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که احمـدرضا ، فرزند یکی از تجار طلا و جواهر ایرانی است که پس از متارکه از همسرش و به همراه سایر اعضای خانواده اش از کشور خارج شده و در حال حاضر در کشور آمریکا زندگی  می کند و احمدرضا نیز به واسطه وضعیت مناسب اقتصادی پدر و با در اختیار داشتن سه باب منزل در خیابان ولی عصر ، تجریش و باغی در شهر بومهن ، در آنها سکونت و تردد دارد .

با شناسایی محل های سکونت احمدرضا در مناطق تجریش ، ولی عصر شهر بومهن ، این محل ها تحت مراقبت های پلیسی قرار گرفته و سرانجام احمدرضا صبح روز 22 اسفند در یکی از خانه های پدری واقع در خیابان ولی عصر ، دستگیر و به اداره دهم منتقل شد.

احمدرضا در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتباط با مرجان شده اما پس از مواجهه حضوری با مرجان ، به ناچار به آشنایی خود و مرجان اعتراف کرد .

با انجام اقدامات پلیسی ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که احمدرضا در محل جنایت حضور داشته اما وی همچنان منکر هرگونه ارتکاب و یا اطلاع از جنایت می شود تا سرانجام کارآگاهان پی بردند که او قصد داشته تا 24 اسفند و از طریق پرواز تهران – آمستردام از کشور خارج شود و دقیقا بلیط پرواز را چند روز پس از کشف جسد رزور کرده است .

با توجه به دلایل ، مدارک و شواهد به دست آمده ، احمدرضا که چاره ای جز اعتراف نداشت به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد . وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : زمانی که از طریق مرجان در جریان مخالفت امیر با ادامه آشنایی و ازدواج خود با مرجان قرار گرفتم ، تصمیم گرفتم تا با او ملاقات کنم . برای همین ساعت هفت بعدازظهر چهارم بهمن با مرجان تماس گرفته و از او درخواست کردم تا زمان مراجعه برادرش به منزل را اطلاع دهد . ساعت 23 و 45 دقیقه مرجان تماس گرفت و عنوان داشت که امیر به همراه دوستانش و برای پیاده روی به پارک رفته است. بلافاصله به در خانه آنها مراجعه و منتظر ماندم تا امیر بازگردد . نزدیک به ساعت 2 بامداد ، امیر به همراه دوستانش و با یک دستگاه خودرو سواری به در منزل مراجعه کرد . پس از دور شدن ماشین و قبل از ورود امیر به داخل خانه ، با ماشین به او نزدیک شده و خود را معرفی کردم و از او درخواست کردم تا برای صحبت کردن سوار ماشین شود . زمانیکه امیر سوار ماشین شد ، با او شروع به صحبت کرده و همزمان با صحبت کردن ، با ماشین در داخل شهرک می چرخیدیم تا اینکه صحبت هایمان به تهدید کردن از سوی امیر تبدیل شد . نمی دانم که چگونه شد که زنجیر زیر صندلی را دور گردن امیر انداخته و حدود 10 دقیقه فشار دادم . ناگهان متوجه شدم امیر نفس نمی کشد !! . در حالیکه بسیار ترسیده بودم ، جسد را از ماشین پیاده و به داخل جوی آب بردم و چند ضربه سنگ نیز به صورت جسد زدم و به سرعت از محل دور شدم.

احمدرضا در ادامه اظهاراتش با اشاره به اطلاع مرجان از موضوع جنایت به کارآگاهان گفت : زمانیکه مرجان از موضوع قتل برادرش از سوی من اطلاع پیدا کرد ، به او وعده دادم که او را به همراه خود به آمریکا خواهم برد و به این بهانه از او خواهش کردم تا در خصوص موضوع با کسی صحبت نکند اما اطمینان داشتم که او سرانجام مرا معرفی خواهد کرد به همین علت و بدون اطلاع مرجان تصمیم گرفتم تا از کشور خارج و نزد پدرم در آمریکا بروم که دستگیر شدم .
مرجان نیز که برای انجام مواجهه حضوری با متهم ( احمدرضا ) در اداره دهم حضور داشت ، پس از اعتراف احمدرضا به اطلاع از ارتکاب جنایت توسط وی اعتراف کرد و عنوان داشت : " اصلا فکر نمی کردم که احمدرضا اقدام به کشتن برادرم کند . او تنها قصد داشت تا با امیر صحبت کند که چنین اتفاقی افتاد " .

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی  پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده به ارتکاب جنایت و همچنین اطلاع خواهر مقتول از واقعیت و عدم اطلاع آن به پلیس ، قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده صادر و هر دو متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند .

کد خبر 2256701

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha