۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۶:۲۶

استقبال مخاطبان داستان‌های کوتاه صالح‌علاء را چاپ دومی کرد

استقبال مخاطبان داستان‌های کوتاه صالح‌علاء را چاپ دومی کرد

دومین چاپ از تازه‌‌ترین مجموعه داستان محمد صالح‌علاء با عنوان «اجازه می‌فرمایید گاهی خواب شما را ببینم» منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، دومین چاپ از مجموعه داستان «اجازه می‌فرمایید گاهی خواب شما را ببینم» نوشته محمد صالح علاء شاعر و نویسنده معاصر در فاصله تقریبی چهار ماه پس از انتشار از سوی نشر پوینده روانه بازار کتاب شد.

صالح علا در این کتاب هفت داستان کوتاه از خود را با عناوین «روزی که من عاشق شدم»، «تابستان جان است»، «جلال آباد»، «از ذائقه‌ی جغوربغوری تا شرمی گل‌بهی»، «پشتِ پلک تَر پاییز»، «به حجله رفتن زن بیوه» و «بن‌بست آینه» را منتشر کرده است.

داستان‌های این مجموعه بر پایه ادبیات شناخته شده گفتاری محمد صالح‌علا که بیش از این در اجراهای وی در برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی شنیده شده است تالیف شده است و قبل از انتشار در این کتاب در بخی از جریاد منتشر شده است.

بخشی از داستان نخست این مجموعه با عنوان «روزی که من عاشق شدم» به این شرح است:

پنجشنبه 14 اسفند ساعت 11 صبح من عاشق شدم، هوا ابری بود و همه باران‌های عالم سر من می‌ریخت. گفتن از آن روز که عاشق شدم چه خوب است. مثل این است که روی زخمی را بخارانی نه بیشتر. پیشتر. عشق مثل دامنی گر گرفته است، هر طرف که می‌دوی شعله‌ورتر می‌گردی. چیزی به ظهر نمانده بود. تا سه شمردم و پنجره را باز کردم و ناگهان عاشق شدم. روزی که من عاشق شدم عالم توفانی شد. پنجره‌ها، درها باز و بسته می‌شدند و شرق و شورش به هم خوردند. شیشه‌ها می‌ریختند و آینه ترک برداشت. قیامت بود. روزی که من عاشق شدم دریای مازندران با جنگل و اغلب درختان عازم من بودند. کوه‌ها کج و مج می‌شدند. غوغایی بود. آن روز اگر به اصفهان می‌رفتم شیراز به استقبالم می‌آمد. من تا سه شمردم و پنجره را باز کردم. از همه جا صدای اذان می‌آمد، من هم از روی سپاسگزاری دولا شدم و دست خودم را بوسیدم. همان دست که پنجره را باز کرده بود. من با وضو عاشق شدم. چون خودم پیش‌پیش خبر داشتم. می‌دانستم حافظ برایم پیغام داده بود. دانشجو بودم. دانشجوی کارگردانی.

یک روز می‌رفتم حوالی دانشگاه تهران کتابی پیدا کنم از مارتین اسلیم درباره کرگدن اوژن یونسکو، سر فرصت پیاده شدم. آن طرف پیرمردی را دیدم گریه می‌کرد. پرسیدم «اِبسسِ چرا گریه می‌کنی؟» با بغضی گفت: «پولمو نداد و رفت...» گفتم: «کی؟» گفت: «فال ازم خرید. پاکت را پاره کرد، فالش را دید، پول نداده گذاشت و رفت.» گفتم: «عیبی نداره بده به من. خودم عاشق فال خوانده شده، کاسه لب پر، اشک ریخته‌ام.»

فال را گرفتم.

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم/ با کافران چه کارت؟ گر بت نمی‌پرستی

محمد صالح علا دارای مدیرک لیسانس در رشته بازیگری و کارگردانی و فوق‌لیسانس ادبیات فارسی است و در سال‌های گذشته بیش از هر چیز با ترانه سرایی و نیز اجراهای تلویزیونی شناخته شده بود. همچنین بازیگری در فیلم‌های سینمایی نیز یکی دیگر از مشغله‌های وی در سال‌های اخیر به شمار می‌رفته است.

انتشارات پیونده تازه‌ترین اثر داستانی محمد صالح علاء را در 72 صفحه و با قیمت 4 هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 2256756

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha