حسین حسینیتبار کریمی در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سئوال که اگر نگاه آسیبشناسانه به شهر قم داشته باشیم، ریشههای ناهنجاریهای اجتماعی را در چه عواملی میشود جستوجو کرد؟ اظهار کرد: آسیبهایی که در شهر قم داریم یک مقدار جنبه شهری دارد. یعنی تفاوتهایی که قم از قدیم با دیگر شهرها داشته، موجب بروز برخی آسیبها شده است.
وی گفت: قم یک شهر زیارتی، مذهبی و خاص است که از بسیاری جهات ویژگیهای منحصر به فردی دارد. مثلاً هزینههای کم زندگی، محور مواصلاتی بودن با 17 استان، نزدیک به تهران بودن، بافت بسیار متنوع که شامل اقوام متنوع ایرانی و خارجی میشود، قم را به شهری خاص تبدیل کرده است.
این استاد دانشگاه افزود: حساسیتی که این شهر در بعد جهانی دارد و از طرفی عبور مهاجرانی که برای یافتن کار وارد آن میشوند، موجب شد در داخل یک کوچه در یک منطقه قم اهالی 10 استان کشور را میبینید. با توجه به این تنوع فرهنگی بسیار زیاد و خرده فرهنگهای مختلف، به وجود آمدن تضاد فرهنگی امری معمولی است.
وی افزود: شما حتی اگر فقط یک قومیت را که در مناطق مختلف زندگی کردهاند و در حال حاضر در کنار هم در یک محله به سر میبرند را بررسی کنید، متوجه میشوید که حتی آنها هم با وجود همزبان بودن، تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند. وقتی فرهنگ یک شهر مبتلا میشود با خردهفرهنگهای متعدد، میدان، میدان تضادهای فرهنگی میشود.
حسینی تبار اضافه کرد: از طرفی ساختارهای شهر که ساخته دست خود این مهاجران و نبود نظارت است، پس از مدتی بر نسلهای آینده هم تأثیر میگذارد. یعنی یک زمانی کالبد شهر و شکلگیریاش به افراد بستگی دارد اما بعد از آن همین کالبد بر کسان دیگری که میخواهند در آن مناطق ساکن شوند یا نسلهای بعدی تأثیرگذار است. مثل به وجود آمدن حاشیهنشینی که پس از مدتی خود به عاملی برای بیشتر شدن آسیبها تبدیل میشود.
چرا آسیبهای اجتماعی در حاشیه شهر؟
رئیس اداره فرهنگی اجتماعی دادگستری استان قم در پاسخ به این سئوال که چرا آسیبهای اجتماعی در حاشیه شهرها بیشتر بروز دارد؟ اظهار کرد: در مناطق حاشیه نشین افراد، از نظر پایگاه اجتماعی پایین هستند پس میزان استفاده از فرصتها و موهبتهای اجتماعی برای آنان بسیار ناچیز است. حتی امکانات شهری نیز در این مناطق متفاوت است. پس سطح جامعه پذیری نیز متفاوت است. این اتفاقات موجب میشود که فرد به پایگاه اجتماعی لازم نرسد چون در مقابل خود فرصتهای اشتغال، ازدواج، تحصیل و حتی اوقات فراغت کمرنگی میبیند.
وی گفت: این موضوع مخصوص قم نیست اما در قم تلاطمها و تضادهای فرهنگی این مشکل را تشدید کرده است. به این خاطر برخی جرایم در این مناطق بیشتر به چشم میآید. مانند جرایم خشن، نزاع، درگیری چاقوکشی و...
وی با اشاره به بیشتربودن تراکم این نقاط نسبت به دیگر نقاط شهر تصریح کرد: همین تراکم زیاد محیط شهری موجب برخوردهای بیشتری میشود. فرصتها محدود، امکانات کم و فضای شهری محدودتر است پس روابط چهره به چهره بیشتر است و بر همین اساس نزاعها و درگیریها بیشتر میشود.
ارتباط آسیبها با مسائل اقتصادی
حسینی تبار با بیان اینکه محیط اجتماعی یک عامل ساختاری است که بر افراد تأثیر میگذارد تصریح کرد: در دیدگاه ساختارگرایی فرد به عنوان یک عضو داخل یک ساختار مورد بررسی قرار میگیرد. فرض کنید هنگامی که طبقه اجتماعی ضعیف باشد، احساس محرومیت و سرخوردگی در فرد ایجاد میشود. فرد احساس میکند که زندگیاش کمبودهای جدی دارد در نتیجه دست به سرقت میزند.
به گفته وی، نوع و فراوانی جرم مانند سرقت در میان جوامع برخوردار و کمتر برخوردار متفاوت است. در طبقه برخوردار کسی به خاطر رقمهای پایین خود را آغشته به جرم نمیکند اما در طرف مقابل شخص ممکن است برای یک وعده غذا هم بزه انجام دهد. پس در این طبقات آسیبهای زیادی متصل با مسایل اقتصادی وجود دارد.
به گفته این کارشناس مسائل اجتماعی، در بین پایگاههای اجتماعی پایین کودکان کار، زنهای خیابانی و دختران فراری دیده میشود اما در طبقات بالا کودک نیازی به پول ندارد که بخواهد کار کند. پس بین پایگاه اجتماعی افراد و میزان مجرمیت رابطه معناداری وجود ندارد اما نوع مجرمیت متفاوت است.
پژوهشهای لازم انجام نمیشود
وی در مورد عملکرد دستگاههای مختلف مانند مدیریت شهری در به وجود آمدن و کنترل این موارد گفت: نرم افزارهایی وجود دارند با عنوان GIS که اطلاعات جغرافیایی که موقعیت شهر را به پژوهشگرها میدهد. بر این اساس میتوان نقاطی که در آن جرایم خاص بیشتر است، را مشخص کرد. مثلاً میتوان محل سکونت معتادان شهر قم را در یک نقشه علامت گذاری کنید، میبینید در برخی نقاط مردم گرایش بیشتری به مسئله اعتیاد دارند.
حسینی تبار در پاسخ به این سئوال که آیا میتوانیم بگوییم این منطقه پایگاه اجتماعی پایینتر است و آیا میشود نتیجه گرفت این منطقه از نظر فضای شهری موقعیتی دارد که موجب میشود افراد بیشتر به اعتیاد گرایش پیدا کنند؟ اظهار کرد: واقعیت این است که این امکان وجود دارد. گاهی محیط و بافت شهری به گونهای است که خارج از ساختار نظارتی مانند دادگستری و پاسگاه است. یا دور از دسترس است. موقعیتی که به لحاظ نظارتی ضعیف است، تمایل بیشتری در افراد برای رفتن به سمت جرم ایجاد میکند. به این موقعیتها مکانهای کور و سیاه میگوییم.
وی با بیان اینکه مشکل اصلی بحث شناخت است، تصریح کرد: موضوع این است که پژوهشهای لازم برای شناخت این مکانهای آلوده انجام نمیشود. موضوع دیگر این است که علتها کم ریشهیابی میشود. نگاه ما به آسیبهای اجتماعی و شهری هنوز علم محور نیست. چون علم محور نیست، مدیریت علمی هم شکل نمیگیرد.
رئیس اداره فرهنگی اجتماعی دادگستری قم، ادامه داد: وقتی آن نقشه را تهیه کردیم میتوانیم بگوییم ازدیاد وقوع یک جرم در یک منطقه میتواند به عنوان مثال به خاطر بافت شهری یا کمکاری هستههای فرهنگی باشد. وقتی این کار را انجام دادیم میتوانیم برای این بخشها برنامههای خاص داشته باشیم. به این برنامهها میگوییم برنامههای پیشگیری نوع یک، 2 و 3.
وی استفاده از برنامههای فرهنگی، استفاده از دوربینهای نظارتی، تغییردادن محیط شهری مانند جادهکشی و آسفالتکشی را از جمله این اقدامات دانست و گفت: گام اول هم این است که یک مدیر شهری تسلط کافی بر این موضوعات داشته باشد و این اتفاق نمیافتد مگر با شناخت و پژوهش.
نظر شما