عليرضا سربخش / رييس موسسه سينمايي بنياد شهيد و امور ايثارگران
مهر: به نظر شما دولت رياست جمهوري نهم براي برون رفت از وضعيت موجود چه اقداماتي بايد انجام دهد؟
سربخش: بنا به اهميت كارهاي تئوريك بايستي گروههاي منسجم فكري ازدلسوزان متعهد ومتخصص انقلاب تشكيل گردد تا براي معضلات مختلف ، تدابيرلازم انديشيده شود . تدوين تئوريها درطول مسيربه سوي اهداف ، به نيروها اين مدد را مي رساند كه دچارپريشاني وسردرگمي نشوند وبراساس نقشه ازپيش تعيين شده ، حركت كند . بايد توجه داشت دين اسلام دريك معنا بعنوان يك نظام تئوريك سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي واقتصادي درعصرگذارتا رسيدن به حكومت حضرت مهدي ( عج ) تدوين نشده است . تلاش دربازسازي بينشهاي فكري فرهنگي ومسلح كردن نيروهاي خودي به انديشه هاي مهاجم انقلابي حزب اللهي يك ضرورت انكارناپذيراست .
همراه با انجام امورتئوريك ضروري است يكسري اصلاحات فرهنگي ، سياسي ، اقتصادي و... انجام شود. بايد مردم جدي بودن نظام درمبارزه با فقر، فساد وتبعيض را با گوشت ، پوست وجان خود احساس كنند .سمت وجهت كلي اصلاحات اما درهمه ابعاد بايستي صبغه عدالت طلبانه داشته باشد ومردم ومسئولين را به اين خصيصه ترغيب وتشويق كند . وجود دشمنان درپشت مرزهاي كشورومشكلات ديگرممكن است اين فرصت را ازما سلب كند كه بصورت بنيادي ساختارهاي مثلا اقتصادي را زيروروكنيم . بايستي با انجام اصلاحات اقتصادي عدالت طلبانه ، ميل عمومي مردم به نظام ومقبوليت آن را بيشترنماييم. بنابراين معتقدم اساسا هر اقدامي در عرصه فرهنگ و هنر هرگز نبايد يكجانبه گرا باشد.
درحيطه فرهنگ بسوي احياي شعارهاي انقلاب بايد حركت كنيم . با اين تفاوت كه نسبت به گذشته اين شعارها نبايد سطحي وزودگذرباشد بعبارتي شعارها بايستي همراه با شعورتوام با كارپرفشار، مدوام وخستگي ناپذيرتئوريك وتبليغي باشد . با توجه به شرايط موجود ، روشهاي تبليغي بايستي بازسازي شوند .
حذف قطعي مديران سست عنصروفاقد بينش هرچه سريعترودركوتاه ترين فرصت بايستي انجام شود . انقلاب نبايد ديگرهزينه اي براي چنين مديراني پرداخت كند . عناصرغيروفاداربه انقلاب اسلامي وولايت درهمه پستهاي مديريتي اعم ازداخلي وخارجي بايستي كنارگذاشته شوند . اين پستها بايد به جوانان معتقد ، حزب اللهي ،داراي روحيه تهاجمي ومجهزبه انديشه تئوريك واگذارشوند.درعين حال جلوگيري ازگسست سازمانهاي حساس ازپيكره نظام به بهانه خصوصي سازي بعنوان مثال درعرصه فرهنگي ، بنياد سينمايي فارابي وخبرگزاري جمهوري اسلامي ايران و...نيز موضوعي است كه نبايد از آن غفلت شود.
از سوي ديگر بايد دانست كه عرصه فرهنگ وهنر صرفا به وزارت ارشاد محدود نمي شود – كه البته اين خود ضعف بزرگي در روند اصلاحات ايجاد مي كند كه بايد رفع شود- همچنين اتخاذ تدابيرمناسب وشايسته درخصوص اعتماد سازي مردم به سازمان صدا وسيما بعنوان عالي ترين منبع تبليغي نظام امري ضروري است.
مهر: براي رسيدن به اهداف بالا آيا به پيش فرض هايي قايل هستيد؟
سربخش: بله.
1- انقلاب اسلامي پرچمدار دوره گذار به سمت جامعه ايده آل ديني است.
2- انقلاب اسلامي گشاينده افقي است تازه نه تنها در تاريخ ايران بلكه در تاريخ بشريت.
3- با اين افق روشن بايستي بناي فرهنگ و تمدن اومانيستي غرب را به طور كامل ويران كنيم نه آنكه آن را ترميم نماييم.
4- پس از اين ويراني بايستي ساختارهاي متناسب با دوره گذار، تاسيس و ايجاد شوند بعبارتي بنيانهاي فكري و تئوري آن بايد در ابتدا تدوين شده، سپس تاسيس، اجرايي و عملي گردد.
5- در نظر داشتن اين موضوع كه روزي انقلاب اسلامي مورد تهاجم همه جانبه استكبار جهاني و صهيونيزم بين المل قرار خواهد گرفت. اين بينش سبب مي شود نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي احساس امنيت نكرده و دچار غفلت ،ريال نخوت و سستي نشوند.
6- باور نيروهاي خودي به توانايي اسلام و ذخاير فكري، فرهنگي انقلاب اسلامي به تغيير وضعيت موجود بعبارتي دوري جستن از ياس، نااميدي و دلسردي در اين راه.
مهر: ارزيابي شما از تهاجم فرهنگي غرب پس از انقلاب چيست؟
سربخش: مطالعه تاريخ 25ساله فرهنگ وهنركشورعزيزمان نشان مي دهد اگرچه انقلاب درسال 1357 درعرصه سياست پيروزشد اما تعارض درعرصه فرهنگ با استكباروصهيونيزم بين الملل همچنان ادامه داشته وشايد تا ظهورمنجي عالم حضرت حجت (عج) نيزادامه يابد .تسخيرلانه جاسوسي وشروع انقلاب فرهنگي موجب شد كه اذهان متوجه نفوذ عميق غرب مخصوصا آمريكا درايران بشوند وموجباتي فراهم شد تا انقلاب فرهنگي درايران آغازشود . ليكن درباره نفوذ فرهنگي غرب چه اندازه شناخت وجود داشت ، مسئله اي كه قابل بررسي ومطالعه است . مقابله فرهنگي درمرحله اول، شناخت وبررسي عميق وهمه جانبه فرهنگ غرب را مي طلبيد كه اين كارتا قبل از شروع انقلاب فرهنگي انجام نگرفته بود . غرب دركنكاش جايگزيني براي رويارويي مستقيم با انقلاب اسلامي ايران به اين تجربه دست يافته بود كه ازطريق عمل نظامي وسياسي نمي تواند انقلاب را واداربه عقب نشيني ازمواضع اصولي خود كند ، پس به عنوان آخرين واساسي ترين راه حل ، راه تهاجم فرهنگي را برگزيد وبا سازماندهي وايجاد تشكيلات مخفي ، تلاش كرد ميان روشنفكران ، اديبان قصه سرايان وفيلمسازان داخل وخارج ازكشورارتباط وهماهنگي ايجاد كند ، تا ازاين طريق انقلاب اسلامي را ازدرون مورد تهديد قراردهد .
پايان دوران دفاع مقدس وآغازدوران صلح فضاي مناسبي بوجود آورد كه دراين فضا روشنفكران غرب زده ازداخل سوراخهايشان بيرون آمدند ودرمقابل نظام مقدس جمهوري اسلامي با استفاده ازانواع شيوه هاي فرهنگي وهنري موضع گيري كردند . پايان جنگ به معني پايان دوران بركناري وگوشه نشيني آنها وظهورشان درعرصه عمل اجتماعي بعنوان متخصص وصاحبنظردست آنها را درپي ريزي فرهنگ غرب بازگذاشت . طولي نكشيد كه اينان با حمايتهايي كه ازخارج ازكشوردريافت مي كردند موفق شدند موج جديدي درايران بوجود آورند .ازسوي ديگرمتاسفانه برخي ازمسئولين هم به آنان امكان واجازه عمل ازطريق دستگاههاي فرهنگي صدا وسيما ، نشركتاب ومجله وفيلمسازي دادند كه درنتيجه روشنفكران وابسته ، قلوب واذهان مردم ، بخصوص نسل جوان را آماج تيرهاي زهرآگين خود قراردادند .
فضاي فرهنگي موجود كشور، ساخته وپرداخته فعاليتهاي يك شبه ويا يكساله يك گروه ويا يك وزيرنيست . اگردرسالهاي اخير، مردم و دلسوزان نظام ، بيشترمتوجه خطر، بخصوص هجمه فرهنگي استكبارعليه اصول ومباني انقلاب اسلامي ايران شدند ، تصورنكنند با تغييريك وزيريا انجام چند راه پيمايي پراكنده توانستند ، جلوي تهاجم فرهنگي دشمن را سد كنند ويا آن را ازرسيدن به اهدافش منصرف سازند . متاسفانه تهاجم فرهنگي دشمن ، توسط بسياري ازمسئولين فرهنگي كشور،جدي گرفته نشد وهشدارهاي مكرر مقام معظم رهبري ، تنها درقالب سخنراني ومقالات مسئولين ومحققين باقي ماند . به عبارتي اين هشدارها ، مسئولين فرهنگي ما را ازخواب غفلت بيدارنكرد وآنها را وانداشت به اينكه اين بيانات ودستورالعملها را بصورت يك سيستم درتشكيلات مربوط به خود ، پياده كنند . درنتيجه اين راهكارها درسطح باقي ماند وچندان متوجه عمق مسائل ومعضلات فرهنگي نشد . دراين بين صحنه گردانان اصلي فرهنگي كه با انقلاب واسلام درتضاد وبا جريانات خارج ازكشوردرارتباط بودند ازاين سطحي نگري نهايت استفاده را برده وبا كسب وجهه علمي ومتخصص ، آزادانه به تربيت شاگردان درمجامع فرهنگي ودانشگاهي پرداخته ودرتهاجم به اصول ومباني انقلاب اسلامي ، همه مقدسات وخط قرمزها را زيرپا گذاشتند .
روي كارآمدن جريان دوم خرداد درسال 1376 بستري فراهم آورد كه معاندين با انقلاب بيش ازگذشته رودرروي انقلاب وفضيلتهاي آن ايستاده وازافكارباطل ليبراليسم وفرهنگ منحط غرب آشكارا به دفاع برخيزند . آنها درعرصه هاي فرهنگي بخصوص هنرومطبوعات به همه مقدسات هجمه آورده وخطوط قرمزاعتقادات مردم را يكي پس ازديگري درنورديدند . فضا آنچنان مسموم وتارگرديده بود كه شناخت سره ازناسره ،حق ازباطل دشوارشده بود. اين وضعيت مورد اعتراض مردم قرار گرفت ودر خرداد 1384 به اين تصميم رسيدند كه نگرش و ديدگاههاي غرب باورانه را بايد كنار گذاشت و به اصول و مباني انقلاب اسلامي بازگرديم.
مهر: از شما به خاطر شركت در اين گفت و گو، صميمانه سپاسگذاريم.
نظر شما