دكتر محمد اخگري، مدير راديو آلماني صداي جمهوري اسلامي ايران، در گفتگو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" درباره نظريه "اسلام اروپايي" از ديدگاه بسام طيبي، متفكر و انديشمند معاصر سوري، گفت : "اسلام ارو پايي" نظريه اي است كه از سوي بسام طيبي، استاد سوري الاصل دانشگاه توبينگن آلمان و جامعه شناس معاصر جهان عرب، مطرح شد و با استقبال برخي از سياستمداران غربي نيز روبرو شد. اين اسلام در واقع برداشتي از اسلام با استفاده از انديشه هاي غربي است و به همين سبب مفاهيم بنيادين و آموزه هاي اسلامي در تبيين آن هيچ جايگاهي ندارند.
وي افزود: دكتر بسام طيبي، متولد 1944 در دمشق، به تحصيل در رشته علوم اجتماعي، فلسفه و تاريخ در دانشگاه فرانكفورت پرداخت و در حال حاضر استاد روابط بين الملل در دانشگاه توبينگن و همچنين از سال 1998 استاد مهمان دانشگاه هاروارد است. او بنيانگذار اسلام شناسي با جهت گيري علوم اجتماعي به شمار مي رود. از آثار او مي توان به كتابهاي ذيل اشاره كرد: "در سايه الله"، "جنگ تمدنها"، "امام واقعي"، "خاورميانه"، "بشكه باروت"، "گشايشي در بسفر"، "نظم جديد جهاني"، "تفوق غرب و بنياد گرايي اسلامي"، "اروپا بدون هويت؟"، "بحران جامعه چند فرهنگي"، "بحران اسلام مدرن" و "چالش بنيادگرايانه"، "اسلام و سياست جهاني".
دكتر اخگري درباره نظريه پردازان نظريه اسلام اروپايي گفت : اسلام اروپايي نظريه اي بود كه در كتابهاي استاد سوري الاصل دانشگاه توبينگن آلمان، بسام طيبي مطرح شد و بعدها با استقبال برخي از سياستمداران غربي روبه رو شد. ولفگانگ تيرزه رئيس پارلمان آلمان در مصاحبه اي با اشپيگل بصراحت بيان داشت كه در آرزوي اسلام اروپايي است. اين اسلام در واقع برداشتي از اسلام با استفاده از انديشه هاي قرون اخير در مغرب زمين است و به همين سبب مفاهيم اصلي و سرچشمه هاي اسلامي در تبيين و تدوين آن به فراموشي سپرده شده اند.
دكتر اخگري در ادامه به پيش زمينه هاي طرح مسئله اسلام اروپايي پرداخت و اظهار داشت : پيش زمينه هاي طرح اسلام اروپايي در واقع همان مسائلي است كه موجب شده عده اي از نويسندگان و صاحبنظران مسلمان و غير مسلمان اروپايي اين موضوع را مطرح سازند. شايد بتوان اين پيش زمينه ها را در زير شاخه هاي اجتماعي، سياسي ، فكري و فرهنگي تقسيم بندي كرد. رشد اسلام در كشورهاي اروپايي، رواج انديشه سكولاريزم در زندگي انسان غربي و خارج شدن دين از حيات اجتماعي زندگي بشر از يكسو و ويژگي سياسي، اجتماعي دين اسلام و رواج انديشه حكومت مبتني بر ارزشهاي ديني كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در ميان ملل مسلمان و انديشمندان اسلامي رواج يافتند از ديگر سو زمينه هاي اصلي طرح اسلام اروپايي به شمار مي روند.
وي تصريح كرد: آنچه كه موجب شد تا موضوع مذكور در سالهاي اخير در مركز توجه قرار گيرد، حوادث يازدهم سپتامبر و بهره گيري رسانه هاي غربي از موضوع مذكور بود. رسانه هاي غربي از آغاز حادثه يازدهم سپتامبر به گونه اي حساب شده و نامرئي حادثه مذكور را به نوعي به اسلام ارتباط دادند و مسببان اين حادثه را كه به زعم آنان گروه القاعده بودند، گروهي مسلمان قلمداد نموده وسپس تلاش كردند به نوعي مسلمانان را طرفدار ترور وعامل آن قلمداد نمايند. همچنين تفكر سكولاريستي رايج در جامعه غرب، امانيسم و لائيسيسم از ديگر پيش زمينه هاي فكري اسلام اروپايي است.
دكتر اخگري در پاسخ به اين پرسش كه از چه زماني اسلام در اروپا به رسميت شناخته شد گفت : فرانسه در سال 1977 و همزمان باعيد ميلاد پيامبر گرامي اسلام (ص) با در نظر گرفتن حقوق مساوي براي مسلمانان به مانند پيروان ساير اديان موافقت كرد و به همين سبب مسلمانان از آن تاريخ به بعد اجازه يافتند كه بتوانند مؤسسات و مدارس مربوط به خود را تأسيس و دروس اسلامي را در آنها ترويج دهند. اين موضوع در اتريش به سالهاي بسيار پيشتر باز مي گشت و به قوانيني مربوط مي شد كه امپراتوري هابسبورگ طي سالهاي 1874 تا 1912 تصويب كرده بود. به هر حال اين كشور نيز در سال 1979 اسلام را در كنار مسيحيت به رسميت شناخت و شوراي ملي مسلمانان را با حقوق يكسان تأسيس كرد كه هر روز يك برنامه پنج دقيقه اي در راديوي دولتي اتريش پخش مي كرد. بلژيك در سال 1974 قانوني براي به رسميت شناختن اسلام تصويب كرد. در هلند و انگلستان نيز قوانيني براي به رسميت شناختن مسلمانان به تصويب رسيدند.
مدير راديو آلماني صداي جمهوري اسلامي ايران تصريح كرد: امروزه در اكثر شهرهاي بزرگ اروپا مساجد فراواني به چشم مي خورند كه با حمايت مالي مسلمانان مهاجر برپا شده اند. البته علاوه بر به رسميت شناختن اسلام در كشورهاي اروپايي به سبب نفوذ اسلام در اروپاي جنوب شرقي در سده هاي پيشين تعداد زيادي از مسلمانان نيز در اين كشورها ساكن هستند كه با گذشت قرنها خويش را مسلمان و اروپايي مي دانند. اين دسته از مسلمانان اروپايي غالباً پيروان مكتب حنفي هستند. مسلمانان اهل بوسني كه به سبب تسلط عثماني در قرون 14 و 15 ميلادي به دين اسلام گرويده اند بيش از 5 تا 6 سده از گرايش آنان به اسلام مي گذرد كه در حال حاضر تعداد آنان به بيش از دو ميليون نفر مي رسد. آلباني تنها كشور اروپايي به شمار مي رود كه اكثريت تركيب جمعيتي آن را مسلمانان تشكيل مي دهند. اگرچه اين اكثريت حتي حدود 6/ 1ميليون نفر هستند. تاريخ اسلام در ميان بلغارها نيز به سالهاي آغازين تشكيل اين قوم و به دوران داستان امپراتوري بزرگ آنان در ولگا باز مي گردد.
وي در ادامه به حضور مسلمانان بلغارستان اشاره كرد و گفت : در حال حاضر در بلغارستان نه فقط تيره پوماكن كه حدود يك ميليون نفررا تشكيل مي دهند به دين اسلام گرايش دارند بلكه حدود نيم ميليون ديگر از تركها كه پدرانشان به سبب گسترش امپراتوري عثماني و نيز تسلط پانصد ساله آنان در جنوب شرق اروپا به دين اسلام گرويده اند وجود دارند. در يونان و مقدونيه نيز گروههاي مسلماني با خاستگاههاي متفاوت مي زيند و البته اروپا نمي تواند حق اين مسلمانان را كه نزديك به 18 ميليون نفر را در اروپا در بر مي گيرند ناديده بگيرد چرا كه برخي از آنان سده ها و برخي نيز حتي سابقه هزار سال سكونت در اروپا را دارند.
دكتر اخگري در پاسخ به اين پرسش كه وقايع يازدهم سپتامبر و ايجاد موج تازه اسلام ستيزي تا چه اندازه در تحكيم اسلام اروپايي مورد نظر قرار گرفت گفت : همان گونه كه پيش از اين نيز اشاره شد تبليغات عليه اسلام به قرنهاي گذشته و روزگار جنگهاي صليبي باز مي گردد. در آن روزگار اسلام به عنوان دشمن اروپا معرفي مي شد و ارائه تصويري از اسلام به عنوان آتش و شمشير در اروپاي مركزي رواج يافت به گونه اي كه اين تلقي هنوز نيز رايج است. اما پس از پايان استعمار و تشكيل كشورهاي اسلامي، اندك اندك مسلمانان توانستند در سياست جهاني حضور پيدا كنند اما تا دهها سال هيچ سخني از خطر اسلام در اروپا نبود. حتي تا آن زمان از مبارزات مسلمانان فلسطيني نيز با عنوان مبارزات ملي و عربي ياد مي شد اما بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و ايجاد حكومت ديني در يك كشور اسلامي بحث درباره خطر اسلام در اروپا رشد يافت و برخي ازنويسندگان غربي مانند پيتر شولاتور و گرهارد كنتسلمان در كتاب هاي خود اين موضوع را مطرح ساختند. فروپاشي اتحاد جماهير شوروي نيز به اين مباحث دامن زد چراكه غرب بايد براي دشمني كه سالها خطر آن راگوشزد كرده بود، جايگزيني پيدا مي كرد.
وي افزود : اسلام ستيزي در غرب با رواج انديشه اي هانتينگتون و طرح نظريه جنگ تمدن ها اندك اندك اوج گرفت. عصر جنگهاي مسلمانان زماني آغاز شد كه در دهه 1980 جنگ سرد رو به پايان نهاد. در سال 1980 عراق به ايران حمله كرد. در سال 1989 شوروي مجبور به عقب نشيني از افغانستان شد، درسال 1990خشونتهايي در ميان كشورهاي اسلامي و غير اسلامي در بوسني، كوزوو، چچن، اندونزي، خاور ميانه، سودان و… رخ دادند. نگاهي دقيقتر به اظهارات اين نظريه پرداز آمريكايي نشان مي دهد كه تبليغات عليه اسلام و نسبت دادن ترور به مسلمانان از كدام تفكر سرچشمه مي گيرد.
دكتر اخگري با اشاره به اين مطلب كه واقعيت عمليات يازدهم سپتامبر هنوز در ابهام وجود دارد و بسياري از صاحبنظران با ارائه دلايلي روشن نسبت دادن اين عمليات را به گروه القاعده نادرست مي دانند و شواهد بسياري نيز دلالت بر آن دارند كه امريكا براي توجيه نقشه هاي توسعه طلبانه خود در جهان نياز به شوكي مانند عمليات يازدهم سپتامبر داشت، گفت : از همان اولين لحظه هاي حادثه گروه القاعده متهم شد و پس از آن نيز در يك جنايت خبري در كنار تصوير خرابه هاي برجهاي دوقلوي سازمان تجارت جهاني تصوير شادماني فلسطينيان توسط سي ان ان پخش شد اما اندكي بعد استادي برزيلي به طور مستند بيان كرد كه اين تصاوير مربوط به جنگ اول خليج فارس و حمله موشكي عراق به اسراييل بوده است. رسانه هاي امريكايي از همان روزهاي اول به نوعي حملات را به مسلمانان نسبت دادند و البته برخي نيز از اين حد فراتر رفته، ترور را به اسلام نسبت دادند. پس از يازدهم سپتامبر رسانه ها از منظرهاي مختلف يه اين حادثه نگريستند.
مدير راديو آلماني صداي جمهوري اسلامي ايراندر پايان اظهار داشت : آنچه جالب توجه مي نمود اينكه سعي شد در اين مباحث به نوعي و با زيركي و البته در برخي موارد نيز به صورت آشكار بين ترور و اسلام ارتباطي ايجاد گردد. بحث درباره اسلام و بنيادگرايي پس از حوادث يازدهم سپتامبر بسيار بالا گرفت و همين موضوع موجب شد تا موضوع اسلام اروپايي مطرح گردد.
نظر شما