به گزارش خبرنگار مهر، محمد مشفق در نشست مطالعه تطبیقی سالمندی جمعیت در ایران و کشورهای منتخب با بیان این مطلب گفت: مسئله سالمندی از دید جمعیتشناختی و به صورت تطبیقی با چند کشور توسعهیافته و در حال توسعه بررسی شده است که موضوع گذار سنی در مورد سالمندی بسیار اهمیت دارد. گذار سنی به وضعیتی اطلاق میشود که جمعیت جوان یعنی حدوداً 40 تا 50 درصد افراد زیر 15 سال، در پروسه طولانیمدت زمانی؛ یعنی حدود 100 تا 150 سال به علت کاهش باروری، سبب جمع شدن هرم سنی و معکوس شدن آن میشود. این شیفت هرم سنی، را گذار سنی گویند.
این استاد دانشگاه با اشاره به عوامل ایجاد گذار سنی گفت: گذار سنی در اثر گذار جمعیت، کاهش باروری، تغییر در الگوی زاد و ولد و از طرفی افزایش امید به زندگی رخ میدهد. بهطور کلی در بحث سالمندی، تئوری گذار سنی چهار مرحله را طی میکند که یکی از آنها مرحله کودکی است که در این مرحله درصد افراد زیر 15 سال نسبت به سایر افراد، چیرگی و برتری دارد.
انباشتگی جمعیت ایران در رده سنی 15 تا 29 در حال حاضر
عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای جمعیتی کشور بیان کرد: به محض تنظیم خانواده و تولید موالید و وارد شدن کمتر کودکان، پایه هرم سنی جمع میشود و کودکان متولدشده قبلی به مرور زمان در سنین جوانی قرار میگیرند و گروه سنی از 15 تا 29 نسبت به سایر گروههای سنی افزایش پیدا میکند؛ که به آن تورم سنی جوانان گفته میشود و کشور ما اکنون در چنین وضعیتی است.
مشفق تصریح کرد: مسائل و مشکلات این گروه مانند ازدواج و اشتغال؛ به علت انباشتگی این بازه جمعیتی است. جوانان در سن جوانی به مرور میانسال میشوند که به آن مرحله میانسالی گفته میشود و در نهایت این جمعیت به مرحله سالمندی میرسد.
وی در ادامه به بررسی تطبیقی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه با توجه به آمار سازمان ملل پرداخت و گفت: سازمان ملل هر دو سال یکبار پیشبینی جمعیت صد ساله کشورها را منتشر و هر دو سال یکبار نیز بر اساس اطلاعات گرفتهشده از کشورها، اطلاعات خود را ویرایش میکند.
ایران در آستانه ورود به مرحله سالمندی/ هرم سنی ایران در سال 2050 از پایه جمع میشود
این استاد دانشگاه گفت: کشور توگو در سال 2010 در مرحله کودکان قرار داشت. ایران در همین سال در مرحله جوانان که در رده سنی 15 تا 35 سال هستند، بود. گروه سنی 30 تا 60 سال در اسلوونی یعنی گروه میانسالان؛ بیشترین گروه سنی در سال 2010 بودهاند. بر اساس روند موجود و با نرخ باروری زیر سطح جانشینی، هرم سنی ایران در سال 2050 از پایه جمع میشود و سنین بالاتر افزایش پیدا میکند.
مشفق تشریح کرد: جمعیت بین 60 تا 70 سال مربوط به جمعیت سال 55 و 65 هستند و جمعیت 30 تا 40 ساله مربوط به فرزندان این افرادند که به آن نیروی محرکه جمعیتی یا گشتاور جمعیتی گفته میشود و بدین معنی است که رشد جمعیت با شتاب افزایش پیدا میکند و اثر انعکاسی روی جمعیت خواهد داشت.
هنوز وارد مرحله سالمندی نشدهایم
وی افزود: در حال حاضر در ژاپن، سالمندی به یکی از معضلات این کشور تبدیل شده است و موجب خواهد شد رتبه اقتصادی ژاپن در سالهای آینده کاهش یابد. ژاپن در مرحله فوق سالمندی قرار دارد؛ یعنی بیش از 21 درصد جمعیت آن بالای 60 سال هستند. همچنین 8.2 درصد از جمعیت ما بالای 60 سال هستند و ما در آستانه ورود به مرحله سالمندی هستیم، اما هنوز وارد این مرحله نشدهایم. زمانی که درصد جمعیت زیر 15 سال به کمتر از 25 درصد کاهش یابد و درصد افراد بالای 60 سال بیشتر از 8 درصد شود، به آن سالمندی میگوییم و این مسئله اجتنابناپذیر است. بنابراین حتی اگر سطح زاد و ولد را افزایش دهیم، باز هم مشکل سالمندی حل نخواهد شد؛ اما کنترل زاد و ولد در سطح جانشینی، به توازن و تعادل در هرم سنی کمک میکند.
وی با اشاره به کشور چین و سیاست تکفرزندی آن گفت: کشور چین با یک میلیارد و 350 میلیون نفر جمعیت به شدت با مسئله سالمندی مواجه بوده و در آینده تبدیل به یک معضل خواهد شد؛ زیرا چین سیاست تکفرزندی داشته که تأثیر فوقالعادهای بر ساختار هرم سنی این کشور خواهد داشت.
وضعیت ایران در سال 2100 چگونه خواهد بود؟
مشفق به پیشبینی سازمان ملل در سال 2100 برای کشورهای مختلف اشاره کرد و گفت: در این بررسی کشورهای در حال توسعهای مانند ایران، کره جنوبی، ترکیه، پاکستان و مصر مورد مطالعه قرار گرفتهاند. افت زاد و ولد در ایران و کره جنوبی نسبت به سایر کشورها از شتاب بیشتری برخوردار است که تحول ساختار سنی را رقم میزند، اما بقیه کشورها دارای کاهش نرم و شیب آرام بودهاند. کشورهای توسعهیافته شامل ژاپن، فرانسه، آلمان و انگلستان نیز در مرحله میانسالی و سالمندی خواهند بود.
وی تأکید کرد: کشورهای اروپایی سیاست افزایش زاد و ولد و افزایش جمعیت را پیش گرفتهاند و به سطح دو فرزند رسیدهاند، اما به تورم جمعیت و افزایش بیش از حد جمعیت منجر نشده است.
نوسانهای شدید در جمعیت، برنامهریزی برای کشورها را دچار مشکل میکند
این استاد دانشگاه ادامه داد: فرانسه از سال 1940 سیاست زاد و ولد را شروع کرده است، اما تنها 2 دهم درصد افزایش جمعیت داشته است؛ لذا جمعیت، مسئله کلان است و نمیتوان در آن نوسان ایجاد کرد. نوسانهای شدید در افزایش جمعیت، برنامهریزی برای کشورها را دچار مشکل میکند.
مشفق گفت: میتوان سیاست افزایش جمعیت را به صورت نمونه و pilot در مناطقی که سطح زاد و ولد پایین است اجرا کرد و تبعات مثبت و منفی آن را سنجید و بعد در کل کشور تعمیم داد.
وی تأکید کرد: همه میدانیم که یکی از کارکردهای اصلی خانواده، تولیدمثل است و اگر زاد و ولدی رخ ندهد، مانند این میماند که یکی از کارکردهای خانواده گرفته شده است. ژاپن از 19701 تا 1995 در مرحله سالمندشدن بوده است و از 1995 تا 2010 سالمند شده است و در سال 2010 به مرحله فوق سالمندی رسیده است. نکته اینجاست که برای عبور ژاپن از مرحله اول به مرحله دوم، 25 سال زمان صرف شده و از مرحله دوم به سوم 15 سال زمان برده است. در مورد ایران از سال 2020 تا 2040 به سالمندی ورود پیدا خواهیم کرد و از سال 2040 تا 2050 سالمند و در سال 2050 فوقسالمند خواهیم شد. در ایران گذر از مرحله اول به دوم 20 سال و از مرحله دوم به سوم 10 سال زمان خواهد برد.
مشفق ادامه داد: در آلمان، انگلیس و فرانسه این مدت زمان عبور از مرحلهای به مرحله دیگر، طولانی است؛ یعنی بالای 30 سال؛ و این فرصت مناسبی به دولت میدهد تا برنامهریزی درستی داشته باشد، اما موج پرشتاب سالمندشدن یک کشور، فرصت برنامهریزی برای سالمندان را میگیرد.
سرعت سالمندی در ایران و کره جنوبی نسبت به سایر کشورها بالاست
وی اظهار کرد: از آنجاییکه چترهای حمایتی خانواده از سالمندان برداشته شده است و NGOها نیز در این زمینه فعال نشدهاند، پس باید برای آنها از هماکنون برنامهریزی کرد؛ زیرا سرعت سالمندی در ایران و کره جنوبی نسبت به سایر کشورها بالاست و این مسئله به دلیل زاد و ولد در سالهای قبل و سرعت کاهش زاد و ولد است.
زنانه شدن سالخوردگی
موضوع دیگری که مدیرگروه مطالعات جمعیتشناسی آسیا و اقیانوسیه به آن اشاره کرد، بحث زنانهشدن سالخوردگی است. وی در این خصوص گفت: در سنین بالای 65 سال تعداد زنان از تعداد مردان بیشتر است و بهطور کلی نسبت زنان به مردان در سالمند شدن افزایش پیدا میکند. در سال 1950 در ایران نسبت جنسی افراد بالای 60 سال 103 بود؛ یعنی در مقابل هر 100 زن 103 مرد وجود داشت. در سال 2100 این نسبت بدین صورت خواهد بود که در مقابل هر 100 زن 87 مرد خواهد بود.
مشفق علت این مسئله را امید زندگی بالاتر زنان دانست که حدود 4 تا 6 سال بیشتر از مردان است و زنان طول عمر بیشتری دارند.
در اتخاذ هرگونه سیاستی برای افزایش یا کاهش باروری، باید محتاطانه عمل کرد و عواقب بلند آن را در نظر گرفت
وی تأکید کرد: با توجه به این مورد در بحث رویکرد برنامهریزی سالمندی باید رویکرد جنسیتی مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا مسائل اجتماعی، اقتصادی و نوع بیماری زنان و مردان سالمند با یکدیگر متفاوت است. نتیجه آنکه هرگونه تغییر در الگو و روند باروری در یک دوره زمانی تغییرات دامنهداری را در ساختار سنی جمعیت ایجاد میکند؛ لذا در اتخاذ هرگونه سیاستی برای افزایش یا کاهش باروری، باید محتاطانه عمل کرد و عواقب بلند آن را در نظر گرفت.
لزوم توجه به پدیده زنانهشدن سالمندی در برنامهریزیها
مشفق گفت: زنانهشدن سالخوردگی؛ یعنی افزایش نسبت زنان به مردان سالمند، پدیدهای است که در کشورهای در حال توسعه مانند ایران و پاکستان رخ خواهد داد و بایستی در تدوین سیاستهای سالمندی مورد توجه قرار گیرد.
استفاده از برنامهریزی سایر کشورها برای سالمندان
وی در پایان به دو راهکار در این زمینه اشاره کرد و گفت: برنامهریزی پیشدستانه و تأمین نیازهای سالمندان و تعدیل ساختار جمعیت با روندی آرام؛ از جمله کارهایی است که میتوان برای برنامهریزی انجام داد. همچنین میتوان از برنامه سایر کشورها برای سالمندانشان استفاده کنیم. به طور مثال ترکیه در حوزههای مختلف مانند اقتصاد و آموزش و بهداشت برنامه دارد. دسترسی سالمند به اطلاعات آموزشوپرورش و استفاده از توانایی و مشاوره سالمندان، مادامالعمر نمودن استفاده از فرصتهای آموزش، بیمه مکمل بازنشستگی، ایجاد دسترسی آسان به داروها و حمایت در موقعیتهای اضطرار؛ از جمله برنامههای این کشور است.
مشفق گفت: این در حالی است که نظام برنامهریزی کشور ما نقطهنقطه و جزیرهجزیره است و نهادهای مختلف برنامهریز مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و قوه مجریه با هم هماهنگی ندارند و هرکدام به صورت جزیرهای کار و برنامهریزی میکنند و حتی گاهی برنامهریزیها تحتالشعاع موجهای رسانهای قرار میگیرد.
نظر شما