پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۲۰ شهریور ۱۳۸۴، ۱۷:۲۳

به انگيزه فرا رسيدن روز ملي سينما ؛

سينما و سانسور در دوره رضا شاه

21 شهريورماه روز سينما است . روزي كه يادآور غم ها و شادي هاي سينما است . تاريخ سينما در ايران نيز نكته ها و عبرت هاي فراواني دارد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر "مهر"، سينما با جنبه هاي نشانه شناسي خود زباني عام و فراگير دارد . زباني كه مي تواند انتقال دهنده مفاهيم، ايده ها و القائات گوناگون باشد. از همين رو از همان آغاز روند تجدد در ايران، سينما ابزاري براي تغيير ذائقه فرهنگي ملت ها و تبليغ انديشه هاي دولتمردان شناخته شد. اما اين هنر- صنعت مدرن كاركردي دوگانه داشت و مي توانست مبلغ انديشه اي جز تفكر حاكم باشد.

بر اين اساس با گسترش سينما در ايران و تحكيم پايه هاي اقتدار گرايي سلطنت رضا شاه، قوانين سانسور و كنترل بر آن تدوين و اعمال شد. اولين اقدام بر اين مبنا با تهيه « نظام نامه برداشتن فيلم و نمايش سينما » توسط وزارت داخله در 24 تيرماه 1309 صورت گرفت. اولين ماده نظامنامه مذكور تاكيد داشت : « احدي بدون اجازه كتبي تشكيلات كلي نظميه مملكتي حق نخواهد داشت در هيچ نقطه از مملكت به برداشتن فيلم سينما مبادرت نمايد » . در بند سوم نظامنامه هم آمده بود كه ساخت فيلم سينمايي بر اساس فيلمنامه بايستي قبلا به تصويب مقامات مربوطه رسيده باشد. از همين رو سازنده فيلم موظف بود تقاضانامه اي حاوي موارد ذيل را تكميل كند: « 1- اسم و اسم پدر و نام فاميل و آدرس تقاضا كننده، 2- شهر و نقطه اي كه در برداشتن فيلم سينما مبادرت مي شود، 3- پيس يا موضوعي را كه در نظر گرفته اند، 4- تاريخ و ساعتي كه شروع به اقدام خو اهند نمود» .

به گزارش "مهر" ، تقاضانامه محدوديت زماني سه ماهه داشت و در صورت پايان اعتبار آن، بايستي براي تقاضانامه جديد اقدام مي شد. پس از تهيه فيلم، در حضور كميسيون مخصوصي كه از سوي تشكيلات كل نظميه مملكتي تعيين و انتخاب شده بود، فيلم نمايش داده مي شد. در صورت تصديق كليه اعضاي كميسيون كه ملزم به امضاي آنان بود، نظميه جواز نمايش فيلم را صادر مي كرد. در ماده 8 نظامنامه به لزوم داشتن جواز مذكور تاكيد شده بود كه : كليه فيلم ها بايد مستند به جواز مخصوص بوده باشند، والا نمايش آنها در محافل عمومي و خصوصي اكيدا ممنوع است .

در واقع نظميه رضاشاهي به عنوان تشكيلات امنيتي - نظامي در روند توليد فيلم بسيار تاثيرگذار بود به طوري كه در ماده 9 نظامنامه تصريح شده بود : اداره نظميه در رد يا قبول تقاضانامه آزاد است . در كمتر از سه ماه بعد وزارت داخله لايحه نمايش و سينما را به تصويب هيات دولت رساند كه لايحه مزبور علاوه بر ساخت فيلم، نمايش فيلم در سينماها را هم دچار نظارت و كنترل مي ساخت : ماده سوم : مدير سينما ملزم است كه پيش از نمايش هر فيلم، تقاضاي جواز نمايد و موظف است كه فيلم تقاضا شده را قبلا در سالن غير عمومي به نماينده معارف بلديه ارائه دهد تا در صورت لزوم از نقطه نظر اخلاق جرح و تعديل لازم را به عمل آورند. ماده چهارم : هر قسمت از فيلم را كه بلديه منافي با اخلاق و عفاف بداند قطع نموده، با حضور مدير سينما در قوطي گذارده، لاك و مهر كرده و در مقابل رسيد كتبي تحويل و تسليم مشار اليه خواهد شد .

بدين ترتيب اولين نظامنامه فيلم و سينما در ايران كه حاوي قوانين سانسور بود، با توليد اولين فيلم ايراني به نام "آبي و رابي" مصادف شد. اما نخستين فيلمي كه دچار سانسور شد، فيلم "فردوسي" ساخته "عبدالحسين سپنتا" به سال 1313 بود گفته مي شود رضاشاه در نمايش خصوصي فيلم به بخش حماسه سرايي فردوسي در مقابل سلطان محمود غزنوي ايراد گرفته بود و دستور حذف و تغيير برخي از صحنه ها را داده بود. بر اين اساس سازندگان فيلم مجبور شدند بازيگر نقش سلطان محمود را عوض كرده و نصرت الله محتشم را جايگزين بازيگر قبلي نمايند.

کد خبر 228259

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha