اين نويسنده در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ وادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : اين واقعيت داستاني مي تواند يك واقعيت پست مدرنيسمي باشد و يا مثل داستان " بادبادك باز" نوشته " خالد حسيني " از افغانستان يك داستان خوب و زيبا باشد ، كه بتواند جامعه را باز نمايي كند و افكارو قوم ها را متوجه شيعه كند ، البته بدون هيچ جانبداري و يا اينكه يك داستان ئيدئولوژيك خلق كند .
فتح الله بي نياز خاطرنشان ساخت : داستان ها مسلما نمي تواند خارج از اين حوزه ها باشد و يا نويسندگان ترك كه مسائلي را در داستانهايشان مطرح مي كنند كه خاستگاه مسائل در وضعيت كنوني منطقه است ، ممكن است داستان حتي از نظر " هستي شناسي " به درجه خيلي بالايي برسد يعني مسائل عام بشري مطرح كند مانند حسادت ، برتري طلبي ، زيان خواهي ، تحقير و ... يعني از حد مليت و قوميت بالاتر روند و به مسائل عام بشري بپردازند باز رگ و ريشه آنان و سرچشمه و منشا مسائل شرايطي است كه در اين منطقه اتفاق مي افتد.
فتح الله بي نيازدر خصوص پيام هاي كليدي ادبيات خاورميانه به مهر، گفت : از نظر من پيام هاي اصلي اين است كه منطقه به طور كلي به خاطر نوع حكومت هايش وغلبه سنت بر مدرنيسم و عدم حاكميت قانون به مفهوم مدرنيسمي كلمه و عدم برقراري آزادي و دموكراسي به معناي راستينش با جهان تفاوت هايي خواهد داشت ، بنابراين داستان هايي كه اين موارد را دارا باشند ، بيشتر مطرح و عرضه مي شوند كه البته نه در قالب شعار مانند دهه چهل خودمان بلكه در قالب فرديت و روايت هاي فردي و فرار از شعار زدگي و كلام روايتها مثل عدالت اجتماعي و ... كه در قالب فرديت ارايه دهند.
اين نويسنده تصريح كرد : اين مولفه ها هستند كه از ادبيات در اين مناطق مطرح مي شوند مثلا " بادبادك باز" نشانگر جنگ در افغانستان و ريشه و منشا آن است و يا داستان نويسان ترك كه تقابل بين تركها و كردها را در روايتهاي خود بيان مي كنند و يا گرايش مردم هم به اعتقادات وباورهاي ديني از يك سو و از سوي ديگر به جلوه هاي مدرنيسم كه مثلا شخصي با حجاب و روسري در يك كنسرت حاضر مي شود.
وي درادامه افزود : مثلا كتابي به عنوان " تباهي " كه به قلم " طاهره بن جلدون " كه مراكشي است نوشته شده و در ايران به نام " فساد دركازابلانكا " ترجمه شده وترجمه ديگرش هم با عنوان " مردخسته " به بازار عرضه شده است ، در اين داستان اگر عناوين افراد و خيابانها را عوض كنيم ، اتفاق به انگار كه در تهران رخ داده است مثلا كارگري كه در اداره اي مشغول به كار است و چون اهل رشوه نيست در فقر و تنگدستي به سر مي برد و درست بعد از گرفتن رشوه وضعيت فرق مي كند و از طرف افراد خانه و خاج مورد توجه قرار مي گيرد. يعني اين فصول مشترك به خاطر شرايط اجتماعي است كه ما منكر آن نمي شويم.
بي نياز ياد آور شد : اين فصل هاي مشترك يك واقعيت عيني است و داستان هر چقدر سورئالي و انتزاعي باشد به هر حال به نوعي با واقعيت واقعي ارتباط پيدا مي كند و بر همين اصل است كه خيلي از داستانهاي ما شبيه به هم هستند مثل داستانهاي مصري ، يوناني و ترك كه شباهت زيادي با داستانهاي ما دارد و يا داستانهايكوتاهي از ارمني و يا سوريه كه در ايران نيز ترجمه شده است ، در صورتي كه مجموعه داستانهاي آفريقاي جنوبي با وجود رنج و محنت فراوان به ما نزديك نيستند و يا داستانهاي ژاپني كه در يك دنياي ديگر هستند .
اين نويسنده خاطرنشان ساخت : فرهنگ هيچ كشوري شناخته نمي شود مگر اينكه دولت و قدرت آن كشور پشت و پناهش باشد و خود حكومتي فرهنگ ساز باشد به طور مثال تا ده سال پيش كسي ادبيات تركيه را نمي شناخت ، اما آمدند مكاني را با مترجمين زبده و مبالغ فراوان در نظر گرفتند و كتابهاي مناسب را توسط يك هيات منصف و منتقد برجسته انتخاب كردند و بعد از ترجمه به زبانهاي انگليسي ، فرانسه ، اسپانيايي ، آلماني و روسي به بازارعرضه كردند و با قيمت پايين به كشورهاي مختلف فرستادند وحال نويسندگانشان در اروپاي غربي ، آمريكا و آلمان و ... شناخته شده است و كره جنوبي نيز در حال سرمايه گذاري به اين شكل مي باشد.
بي نياز درپايان گفت وگو با مهر گفت : امروزه در برنامه هاي تلويزيون به مسائل ديگرجزبرنامه هاي مخصوص فرهنگ توجه نشان داده مي شود بنابراين از يك نويسنده و شاعر و خبرنگار و ... در مقابل جهان كاري ساخته نيست مگراينكه در كنار قدرت نمادين و سمبوليك ما يك قدرت اقتصادي و سياسي و نظامي همراه باشد ، در كشورهاي اروپايي دانشجويان در هر رشته اي از كلاسهاي رايگان دوره هاي نويسندگي خلاق بهره مي برند و حتي NGO ها از نويسندگان مختلف دعوت به عمل مي آورند تا نويسندگان جوان تقويت شوند ، به طور كلي بايد در منطقه خاور ميانه از جمله ايران ، به فرهنگسازي توجه بيشتري شود .
تمايل مترجمان به ترجمه آثارغربي
|
سميرا اصلانپور - نويسنده و عضو انجمن قلم ايران ، گفت : طبيعتا اگر قرار بر وجود ادبياتي با عنوان ادبيات خاورميانه باشد به نظر من بايد محور اصلي اش اسلام و رويارويي جهان اسلام با فرهنگ غرب باشد.
|
اين نويسنده در گفت وگو با خبرنگارفرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : مسائلي دركشورما وجود دارد كه درديگركشورها نيست و بايد به آنها پرداخته شود ، مثلا مسائلي كه در طي انقلاب به وجود آمده و يا حتي مساله فلسطين كه بايد به صورت گسترده و هنري به آن پرداخته شود .
سميرا اصلانپور تصريح كرد : مسائل محدود و روشنفكري ، نبايد به موضوع خاص كشورما تبديل شود ، يعني دغدغه هاي فرهنگي ما نبايد مسائلي باشد كه امروزه حاكم است ، بلكه بايد فراترازآنها باشد ، حتي مترجمان ما آثاري را كه بيشترمربوط به جهان " غرب " است يا به هرنحو به غرب سمت و سو دارد، ترجمه مي كنند .
عضو انجمن قلم ايران خاطرنشان ساخت : تعامل وارتباط بسيارزيادي بين نويسندگان كشورما و كشورهاي عربي وجود دارد ، حتي در" انجمن قلم ايران " طرحي به نام " روز اسلامي قلم " مطرح بود كه بين كشورهاي اسلامي ، مخصوصا كشورهاي منطقه مشترك بود اما متاسفانه انجام و پيگيري نشد .
وي اظهار داشت : اگراين ارتباط ها وجود داشته باشد نقاط مشترك بسيارزيادي به وجود مي آيد و درنهايت ، مي توان گفت چون ازنظرديني نقاط مشتركي بين كشورهاي ايران وعرب وجود دارد ، درنتيجه شباهتهايي هم درادبيات آنان مي توان يافت.
اين نويسنده تصريح كرد: متاسفانه هر صحبتي كه در زمينه فرهنگي صورت مي گيرد به مشكلات در زمينه نشر و كتاب باز مي گردد و اينكه نويسندگان ، شان و جايگاه واقعي خود را ندارند و در كشورمان سطح مطالعه پايين است و ناشران كتابهاي تفنني و دكه اي چاپ مي كنند كه اين مسائل با هم مرتبط هستند.
وي درادامه اين مطلب افزود : اگرنويسندگان ، شان وجايگاه خود را داشته باشند و بتوانند با توجه به كارشان وتكيه به نويسندگي زندگي خوبي داشته باشند ، فرصت مطالعه و تحقيق و نوشتن به دست بياورند ومجبورنباشند دركناركار نويسندگي به ديگر حرفه هاي ديگر نيز دست بزنند ، مسلما سطح فرهنگ وآثارفرهنگي و ادبي ارتقاء پيدا مي كند واگرآثاري اثرگذارخلق شود نهايتا درسطح جهان مطرح مي شود.
اصلانپوردرپايان گفت وگو با مهرگفت : در اين صورت است كه ارتباط جهاني ما نيزبيشترمي شود ، اما اين مفهوم در كشور ما غريب است ، چرا كه طي سالهاي گذشته مراكزي كه متولي اين امربوده اند - مانند وزارت ارشاد ، سازمان ارتباطات اسلامي ، رايزني هاي فرهنگي ، وزارتخانه ها و ... - كه كارويژه اي انجام نداده اند ، مگراينكه عده معدودي كارمند ازاين ارتباط براي سفرهاي خارجي و ... استفاده كرده اند ، اين درحالي است كه بايد اين امكانات در راه گسترش فرهنگ به كار گرفته مي شد.
ادبيات خاورميانه " را هنوز به وجود نياورده ايم
|
احمد عربلو - نويسنده و منتقد ادبيات داستاني ، گفت : فكر نمي كنم هنوز به آن موقعيت و وضعيتي رسيده باشيم كه بتوانيم ادبياتي خاص به عنوان " ادبيات خاورميانه " داشته باشيم و به طور مختص به آن بپردازيم .
|
اين نويسنده درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : اگر روزي چنين ادبياتي به طورخاص ايجاد شود ، به عقيده من چون ادبيات ما ، ادبيات محتوايي است ، بيشتر در بعد ارزشي و مسائل تربيتي ومسائل اخلاقيات برجستگي هاي خاصي به جهان ارائه مي شود .
احمد عربلو خاطرنشان ساخت : بين ادبيات عرب و ادبيات فارسي تشابهات بسياري وجود دارد ، به خصوص در ادبيات كلاسيك مانند " ليلي و مجنون " ، " شيرين و فرهاد" و ... كه برگرفته از ادبيات عرب بوده است و به طور كلي ادبيات و فرهنگ عرب نفوذ بسياري درما داشته و تاثيرگذار بوده است.
وي در ادامه اين مطلب ياد آور شد : اين تاثير از گذشته نيز بوده است ، مثلا از زمان ظهور اسلام و يا حتي زمان حمله عراق به ايران اين تاثيرات بوده است و در كل ، شعرا، ادبا و نويسندگان ما مسلط به ادبيات عرب بوده اند و به جهت گستردگي زبان ، استفاده هاي مطلوبي نيز شده و تاثيراتي نيز بر ادبيات ما گذاشته است . اما اظهار نظردر خصوص تاثيرگذاري ادبيات ما بر ادبيات عرب ، هنوزكمي زودهنگام است ، هرچند در ادبيات غنايي و غزل و داستانهايمان ، شباهت بسياري با ادبيات عرب داريم.
اين منتقد ادبيات داستاني وي تصريح كرد: به دليل سابقه و فرهنگ غني ادبياتمان ، خيلي از نگاه ها به سمت ما ( ايران ) جلب شده و ادبيات ما در اكثر نقاط جهان شناخته شده و مورد قبول و بعضا تحسين است ، همچنان كه با داشتن شاعراني مانند حافظ ، سعدي و ... و نويسندگان بزرگي كه تاثيرات شگرفي در ادبيات جهان داشته اند ، توقع دنيا از ما زياد است و وظيفه ما بسيار سنگين مي باشد .
اين نويسنده در ادامه اين مطلب اضافه كرد: آثار ما بايد از سطحي نگري دور باشد و اهالي قلم بايد آشنايي با اصول شيوه هاي نوين ادبي داشته باشند ، زيرا براي بالا بردن سطح دانش ادبي خود بايد به ادبيات غني گذشته رجوع كرده و آنها را حفظ كنيم و ادبياتي جديدي كه به دنيا ارايه مي دهيم حال به عنوان " ادبيات خاورميانه" ، تاثير گذاري والهام آن بايد از ادبيات گذشته باشد و با استفاده از آن ادبيات غني است به خلق آثار ببريم.
اين شاعر ياد آور شد : متاسفانه در جامعه ادبي ما به اين قضيه بي توجهي مي شود ، به نظر من يك شاعر و يا نويسنده براي خلق يك اثر بايد آشنايي كامل با ادبيات گذشته داشته باشد به طوري كه در حال حاضر ما زياده از حد معقول به ادبيات جديد روي آورده ايم و بعضي اوقات افراط نيز كرده ايم و به ادبيات گذشته خود بي توجه شده ايم .
وي در پايان گفت وگو با مهر گفت : نمي شود يك شاعر يا نويسنده بدون توجه به ادبيات گذشته يك اثر زيبا را خلق كند كه مورد استقبال نيز قرار گيرد اما با استفاده از پشتوانه فرهنگي غني و با آشنايي از ادبيات گذشته مي توان يك اثر خوب و امروزي خلق كرد ، يعني پشتوانه فرهنگي كمك به خلق آثار جديد مي كند و آثار گذشته ما كهنه شدني نيست و به اين طريق ما مي توانيم آثاري را خلق كنيم كه در جهان نيز شناخته شود.
اعمال سليقه هاي خاص ، ممنوع
|
محمود گلابدره اي - نويسنده ، گفت : اگر كشورها و ممالك ديگر ، صنعت ، تكنولوژي و تجارت خود را به رخ ديگران مي كشند ، ما هم " ادبيات " پربار و " قلم " خود را كه منشاء بسياري از تحولات و خلاقيت هاست ، عرضه مي كنيم و بايد همين اتفاق هم بيافتد ... |
اين نويسنده درگفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : كشورهايي كه مانند ما فارسي زبان هستند ، و يا علاقه مند به اين مقوله اند ، تا به حال ده ها اثر مكتوب از نويسندگان ، شاعران ، تاريخنگاران ، محققان و دانشمندان ما خوانده اند ، طبيعي است كه با پر و بال دادن به اين ادبيات و پيوند آن با فرهنگ هاي كشورهايي كه مانند ما در خاور ميانه قرار دارند ، مي توان " ادبيات خاورميانه " را تبيين كرد و براي پيشبرد آن به برنامه ريزي پرداخت .
محمود گلابدره اي كه كتاب " آقا جلال " را با تاكيد بر شخصيت مرحوم جلال آل احمد به رشته تاليف در آورده است ، تصريح كرد : اين پيشنهاد خوبي است كه " ايران " و نويسندگان و اهل فرهنگ ايراني ، در پايه ريزي ، رشد و معرفي " ادبيات خاورميانه " پيش قدم شوند ، به نظر من بايد براي اين ادبيات معناگرا سرمايه و انرژي صرف شود تا آنچه مقبول است ، به وجود بيايد .
اين نويسنده ياد آور شد : ادبيات خاورميانه ، مي تواند با انديشه و زواياي گوناگوني كه در خود دارد ، معرف خوبي براي فرهنگ ، آداب ، آئين ها ، تفكر و اخلاق اهالي خاور ميانه باشد ، به شرطي كه اين عرصه هم ، جايي براي اعمال سليقه هاي خاص نشود و همه اهل قلم بتوانند در اين ميدان وسيع بين المللي حرف خوشان را بزنند .
گلابدره اي در پايان گفت و گو با مهر ، با توجه به دامنه ادبيات غرب در كشورهاي مختلف جهان ، گفت : بخشي از اين موفقيت ، بي ترديد مديون تلاش نويسندگان و صاحبنظران ادبي غرب است و اين حركت مبارك و شايسته اي است كه متفكران ادبي و نويسندگان و شاعران موفق خاورميانه را از اين طريق ، به دنيا معرفي كنيم . | |
| |
نظر شما