به گزارش خبرگزاری مهر، دوازدهمین نشست صبح ناشر صبح امروز 25 خردادماه با حضور علی محمد مودب، مدیرعامل موسسه شهرستان ادب در مرکز رسانهای شیرازه برگزار شد.
مودب در ابتدای سخنانش اظهار داشت: در دوران دانشجویی رویای ایجاد یک شهرک ادبی را در سر داشتم که عمده برنامههای ادبی کشور در آنجا اتفاق بیفتد تا به این ترتیب هم از اتلاف وقت جلوگیری شود و هم حاصل این نشستها و دورهماندیشیها، همافزایی جامعه ادبی باشد. با گذشت سالهای دانشجویی وقتی دیگر پایمان روی زمین بود، تلاش کردیم تا آن رویا را در قالب یک موسسه ادبی محقق کنیم و به این ترتیب موسسه شهرستان ادب شکل گرفت.
وی افزود: دو هدف اصلی ما در این موسسه که در سال 1388 شروع به کار کرده، تولید متن و پرورش استعدادهای ادبی است و این روند را هم به صورت الاکلنگی میبینیم؛ یعنی هرکدام از اینها باید باعث ایجاد و تقویت دیگری شود.
کشف استعدادهای ادبی به جای تولید متن محور اصلی جشنوارههاست
وی با اشاره به اهداف اصلی موسسه شهرستان ادب افزود: بعضی وقتها میبینیم که انحرافاتی در این زمینه صورت میگیرد و به جای تولید متن، کشف استعدادها اصل میشود. جشنوارههایی با هزینههای سنگین برگزار میشود که هدفشان فقط کشف استعدادهای تازه است. به قول یکی از دوستان «خب که چی؟». مشکل اینجاست که ما به بعد از جشنواره و کشف این استعداد فکر نمیکنیم و هزینه سنگینی میپردازیم فقط برای اینک این استعداد کشف یا شناخته شود. به نوعی میشود گفت که در این جشنوارههای موضوعی، آزاد و .. مزرعه ادبیات را که به صورت دیم رشد کرده، درو میکنیم؛ اما برای بعدش هیچ ایدهای نداریم.
ما با ضعف ادبیات مستضعفین مواجهیم
این شاعر در بخش دیگری از سخنانش گفت: اهل ادبیات بودن یک امر حماسی است و اهالی ادبیات آدمهای پاک باخته و شیفتهای هستند؛ ولی از آن طرف اینها هم آدم عادیاند با همان نیازهای معیشتی و... به همین خاطر است که تولید متن ادبی به خصوص در میان اقشار متوسط جامعه با دشواریهای فراوانی روبروست و ما با ضعف ادبیات مستضعفین مواجهیم. در طول زمان میبینیم که کار بچههای طبقه متوسط و پایینتر ضعیف میشود چون درگیر معیشتشان میشوند و نمیتوانند تولید شایستهای داشته باشند. آن وقت خطای بزرگی که برای سیاستگذاران کلان، مدیران و تحلیلگران ادبی به وجود میآید این است که ادبیاتی را میبینند که در شرایط نابرابر تولید شده و حاصل کار بخشی از اجتماع است.
مودب با اشاره به اقدامات انجام شده توسط موسسه شهرستان ادب برای از بین بردن این آسیب گفت: ما در موسسه تلاش داریم تا بتوانیم فرایند تولید متن ادبی را برای بخش مهمی از استعدادهای ادبی کشور تسهیل کنیم. برای ما کشف این استعدادها موضوعیت ندارد؛ چون آسیبشناسیمان از ابتدا این بود که فرایند کشف استعداد در جامعه زیاد است ولی کسی برای تولید متن برنامه ندارد. به عبارت دیگر ارتباط زنده و نظام تدوینشدهای بین بخشهای مختلف از جمله جشنوارهها و نشستها، ناشرها و ... وجود ندارد و جشنوارههای ما بر اساس دغدغههای دیگری شکل گرفتهاند و در حوزه نشر هم ما با همین مشکل مواجهیم. درحالیکه باید به این فکر باشیم که مثلا در سال جدید قرار است برای 50 یا 100 استعداد ادبی کشور چه کنیم که حاصل آن تولید متنهای ادبی باشد. ما قرار است برای نوابغ ادبیمان که خلف صالح حافظ و سعدی و ... هستند چه کنیم؟
مدیرعامل موسسه شهرستان ضمن یادآوری اینکه نظام تولید متن در تاریخ ادبیات ایران نظامی اندیشیدهشده بوده است، اظهار داشت: اغلب آثار ادبی برجسته ما ذیل نام حکومتها شکل گرفته اند و پادشاهان بدون در نظر گرفتن درست یا غلط عملکرد سیاسی و اجتماعیشان، از تولید آثار ادبی به شکلهای مختلف حمایت میکردند و ساز و کار مدونی برای آن داشتهاند. وقتی در ابتدای یک اثر ادبی یک و نیم صفحه مدح یک پادشاه دیده میشود، به راحتی نمیتوانیم بگوییم که به خاطر جبر بوده است. متاسفانه نظام امروز ما در این حوزه پریشانیهایی دارد.
این همه کشف استعداد ادبی مضر است
او ادامه داد: این همه کشف استعداد اغلب مضر است. وقتی به کسی میگوییم تو نفر اول شعر کشور هستی ولی بعد او را رها میکنیم، زندگیاش دچار اختلال میشود چون این آدم قبلا این قدر تحت فشار نبوده و این همه مطالبات از خودش یا از ما نداشته است. سوال اصلی ما از مجموعه فرهنگ کشور در سازمانهای مختلف این است که چه برنامهای برای این همه استعداد ادبی دارید. انقلاب ما انقلاب مستضعفان بوده و اگر صدای آنها در ادبیات شنیده نشود، یعنی به انحراف انقلاب کمک کردیم. مردم، رسانه ها و... از این ادبیات استفاده میکنند و اگر تولید ادبی ما ضعیف باشد درواقع شعارهای انقلاب اسلامی تضعیف شده است.
مدیر عامل موسسه شهرستان ادب اظهار داشت: اساسیترین وظیفه حاکمیت ایجاد تقاضاست و امروز شاهدیم که در حوزه کنکور چنان تقاضایی ایجاد شده که چرخشهای میلیاری اتفاق میافتد. یک ناشر کتابهای کمک آموزشی درست به اندازه فلان شرکت تجاری کرهای برای تبلیغات تلویزیونی هزینه میکند و این تقاضای مریض و ناسالم به همت حاکمیت ایجاد شده است.
او ادامه داد: درد اساسی اینجاست که اگر قرار است یک جریان بالنده ادبی در کشور شکل بگیرد باید یک جامعه کتابخوان و حساس به فضای ادبی داشته باشیم؛ ولی متاسفانه این فضا در کشور موجود نیست. ما داریم لوکوموتیوهایی تولید میکنیم که ریلی برایشان وجود ندارد و خودشان را روی زمین خاکی و آسفالت میکشانند. درحالیکه اگر ریل بود قطعا سرعت حرکت این لوکوموتیوها هم بیشتر میشود.
وی اساسیترین وظیفه حاکمیت را در این حوزه تحریک و ایجاد تقاضا دانست و گفت: این اتفاق در کشور ما نه از سوی آموزش و پرورش و آموزش عالی و نه از جانب رسانهها نمیافتد. این سازمانها هستند که باید مردم بهویژه کودکان را کتابخوان کنند. از دوران راهنمایی به بعد بخش مهمی از وقت بچههای ما باید در کتابخانهها بگذرد. چرا این اتفاق نمیافتد؟ این همان سوال جدی ما از دولت و حاکمیت است. در صنایع مختلف از جمله خوراک و پوشاک و... با حجم عظیمی از تبلیغات روبرو هستیم که برای کالاهایی تقاضا ایجاد میکنند که اصلا برایشان تقاضا به صورت طبیعی وجود دارد. در حوزه کتاب هم قواعد تجاری حاکم است یعنی ما داریم کالایی را تولید میکنیم که اتفاقا فرایند تولیدش خیلی هم زمان بر است. مثلا یک نفر ممکن است سه سال از عمرش را بگذارد تا یک کتاب بنویسد و بعد 30 سال منتظر شود که دو چاپ آن به فروش برسد. در حالیکه اگر همین کتاب در جامعه معرفی شود، بازار زیادی برای آن وجود خواهد داشت.
مودب بر ناآگاهی جامعه از نیازهای خود به ویژه در حوزه کتاب تاکید کرد و افزود: جمعی از شعرا را خدمت خانم طاهره صفار زاده برده بودیم و ایشان در همان ابتدای جلسه با شیرینی خاصی گفتند «میخواهم خبری به شما بدهم. همه شما روحی دارید و روحتان همه درست مثل جسمتان نیازهایی دارد...». صحبت خانم صفارزاده در مورد همه صدق میکند. جامعه ما نیازهایی دارد که از آنها بی خبر است. بارها برای خود من پیش آمده که در جمعی کتابی را معرفی کردم و 10 نفر پیگیر آن اثر و کارهای بعدی نویسنده شدهاند. این یعنی که بازار برای کتاب وجود دارد یا بارها در سالهای دانشجویی شاهد بودم که عدهای دانشجو دور من که خودم هم دانشجو بودم، جمع میشدند و تا صبح مینشستند تا شعرهای من را بشنوند. همین الان برنامه عادل فردوسیپور بعد از سه ساعت خسته کننده میشود ولی در خیلی از اردوهای ادبی و.... جوانها تا صبح پای صحبتهای آقای میرشکاک مینشینند. قطعا آثار ادبی این افراد هم به اندازه خودشان جذابیت دارد پس چرا جامعه از آنها آگاه نمیشود و در مقابل جوان ما عکس فلان بازیکن فوتبال را به دیوار اتاقش میزند؟ چون حجم تبلیغاتی که در این حوزه صورت گرفته آنقدر بالاست که در مخاطب تقاضا ایجاد کرده است.
آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانهها در معرفی نکردن کتاب به جامعه مقصرند
وی ادامه داد: ما با شعر بزرگ میشویم و می میریم ولی کتاب بهترین شاعرانمان فقط 20 چاپ دوهزارتایی میفروشد. این یعنی زمینه فراهم هست ولی آموزش و پرورش، آموزش عالی و رسانهها در معرفی نکردن کتاب به مردم مقصرند. مشکل اصلی آنجاست که ما از آموزش و پرورش و آموزش عالی فقط در حوزههای خاص انتظار داریم و هوش ادبی یا هوش هنری را به حساب نمیآوریم و فقط به هوش فنی توجه داریم. درحالیکه درگیریهای اساسی تمدنی امروز علوم انسانی و هنر باید علمدار باشند. اگر بچهای امروز خوب نقاشی بکشد یا شعر بگوید ما به او به چشم یک ثروت نگاه نمیکنیم. بنیاد نخبگانمان هم برنامه جدیای در این زمینه ندارد. حالا به عنوان ناشر باید این حرفهای کلان را مطرح میکنیم چون کسی در سازمانهای فرهنکی به این موضوعات فکر نمیکند یا اگر فکر میکند برایشان برنامه ندارد.
مدیرعامل موسسه شهرستان ادب تصریح کرد: دقت در تولید و محتوا و کتابسازی وظیفه ناشر است و عرضه و فروش قرار نیست دغدغه او باشد؛ ولی چون مجبور است که وارد حوزه تبلیغ و عرضه آثار شود، توانش برای تولید کم میشود. درستش این است که مولفان و ناشران روی فرایند تولید متمرکز باشند و با کانونهای توزیع و تبلیغ تعامل برقرار کنند. نیازسنجیهایی این کانونها باید به ناشر و نویسنده منتقل شود و حاصل تجربهشان مورد استفاده قرار بگیرد نه اینکه خود ناشر یا حتی نویسنده و شاعر برای پخش کتابش وارد عمل شود.
تولیدات ادبی با تولیدات صنعتی قابل رقابت است
مودب گفت: اساسیترین وظیفه حاکمیت ایجاد تقاضاست و امروز شاهدیم که در حوزه کنکور چنان تقاضایی ایجاد شده که چرخشهای مالی میلیاری اتفاق میافتد. یک ناشر کتابهای کمک آموزشی درست به اندازه فلان شرکت تجاری کرهای به برای تبلیغات تلویزیونی هزینه میکند. این تقاضای مریض و ناسالم به همت حاکمیت ایجاد شده است. الان تولیدات فرهنگی در کشورهایی مثل آمریکا فروش بالایی دارند. ما باید ببینیم که آنها با چه روشهایی کتاب تولید میکنند و آثار آنها چه ویژگیهایی دارد. پشت سر ما قرآن و نهجالبلاغه است که با فطرت آدمها صحبت میکنند. مگر میشود ما اثری به زبان فطرت تولید کنیم و خواننده نداشته باشد؟! اگر در حوزه سیاستگزاری و برنامهریزی دقیقتر فکر کنیم میتوانید در جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم.
سنت معرفی کتاب توسط رهبری باید تبدیل به برنامه شود
این شاعر در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: بسیاری از اوقات ورود مقام معظم رهبری را به حوزه کتاب میبینیم و بارها پیش آمده که ایشان اثری را به جامعه معرفی کردهاند. این سنت حسنه باید در سیاستگذاریها دیده شده و تبدیل به برنامه شود. نباید منتظر باشیم که ایشان همیشه بازار کتار را رصد کنند.
مودب در پایان سخنانش با اشاره به بستههای پیشنهادی کتاب که توسط مجمع ناشران انقلاب اسلامی تولید شده است، گفت: این اقدام در گام اول کار بسیار خوبی است، ولی نباید همین جا متوقف شود. بلکه باید این بستهها را تبدیل به محصولاتی در فضای مجازی یا بستههای پیامکی و... کرد.
نظر شما