وي درابتداي گفتگوي اختصاصي خود با " مهر" گفت: نكته خيلي مهم اين است كه اگردرمديريت جديد سازمان تربيت بدني شرايطي كه درادامه ذكرخواهم كرد رعايت شود ورزش اين آمادگي را دارد كه به يك رشد خيلي خوبي دسترسي پيدا كند و اين افق روشن را با شناخت مطرح مي كنم.
وي ادامه داد: به نظرمن اگردرمديريت ورزش كشور دوشرط اساسي رعايت شود، ما مي توانيم پيشرفت خيلي خوبي را طي سالهاي آينده داشته باشيم. اولين مسئله اين است كه اگرما در سازمان تربيت بدني يك مديريت علمي كه به تفكر و برنامه ريزي همراه با توجه به بخش نرم افزاري داشته باشيم مديريت موفقي خواهيم داشت و محور دوم هم فراهم كردن منابع مالي است. من اين دو مسئله را مشكلات اصلي و فعلي ورزش مي دانم .
قراخانلوتاكيد كرد: درمحور اول با توجه به تدوين نظام جامع و با توجه به تقسيم كارملي كه دراين بخش صورت گرفته اگر مديريتي با قوت ومعتقد به اجراي نظام جامع داشته باشيم سازمان و بلكه ورزش را به سادگي مي تواند اداره كرد. درواقع براساس نظام جامع تقريبا همه چيز آماده است براي يك به هم ريختن جديد و يك بازسازي تازه درتشكيلات و ساختار ورزش.
رييس كميته ملي المپيك ادامه داد : اگر مديريت جديد سازمان معتقد به اين برنامه باشد به سادگي مي تواند بخش ورزش همگاني را به شهرداري ها سپرده و توسعه جدي درآن ايجاد كرد. درحال حاضرآن چيزي كه در ورزش همگاني در نظام جامع ديده شده بايد طي ده سال آينده حدود 46 تا50 درصد مردم تحت پوشش اين بخش قرارگيرند. من عقيده دارم اين كار شدني است به شرط اينكه مديران سازمان تربيت بدني فكر نكنند كه همه چيز را بايد تحت كنترل خودشان بگيرند. اين نوع تمركز گرايي دراجرا سم است براي توسعه ورزش همگاني. ما بر اساس نظام جامع بايستي شهرداريها را فعال كنيم و بخش ورزش همگاني در سازمان تربيت بدني را به يك بخش كوچك ولي سياست گذار و قوي تبديل نماييم.
رييس كميته ملي المپيك با اشاره به اين نكته كه درحال حاضر نهادهاي ورزشي دركشور همانند جزاير جداگانه و دورافتاده هستند، خاطرنشان كرد: تا زماني كه پول و منابع مالي درشهرداري است و تخصص و تفكر درسازمان تربيت بدني ما حاصلي را نخواهيم داشت. اين نكته بسيارمهم است كه اين يكپارچه سازي انجام بشود و بخش برنامه ريزي كلان در سازمان تربيت بدني بماند و بخش نظارت و بخش اجرا به شهرداريها و مردم سپرده شود. ضمن اينكه درورزش همگاني هم اين سازمان عريض و طويل و اين تعداد نفرات زيادي كه درسازمان هستند نمي تواند گره اي را بازكنند.
قراخانلو درمورد حوزه ورزش قهرماني نيزگفت: دراين بخش نيزما بايد بپذيريم كه فدراسيونهاي ما دراين ايام خيلي قوي شده اند و داراي برنامه هستندو به سمت علمي كردن ورزش حركت مي كنند.
قراخانلو يادآورشد: دربخش ورزش قهرماني بايستي برنامه ريزي و اجرا را به مديران مياني وفدراسيونها بسپاريم وهرچه بيشتربه سمت استقلال فدراسيونها پيش برويم. به عقيده من بخش ورزش قهرماني در سازمان تربيت بدني بايد به يك بخش بسيار كوچك با تعداد محدودي كارشناس سطح بالا و البته قوي، برنامه ريزي ، سياست گذار و ناظر كلان تبديل شود.
رييس كميته ملي المپيك با اشاره به بحث ساخت و سازها در سازمان تربيت بدني تصريح كرد : ساخت و سازهاهميشه زنجيري به دست و پاي سازمان تربيت بدني بوده است. براساس نظام جامع اين معضل را ازدل سازمان مركزي بيرون برديم تا درصورت حضوريك مديريت آشناي با ورزش ، صادق و دلسوز درشركت تجهيز، توسعه و نگهداري اماكن ورزشي اين ساخت و ساز مي تواند با قوت پيش برود و هيچ زنجيري به دست و پاي مديران سازمان تربيت بدني نباشد.
اين خطايي است كه از گذشته وجود داشته به نحوي كه بيش از 50 درصد از وقت رئيس سازمان تربيت بدني صرف توجه به اين بخش مي شده است. ازاين رو درنظام جامع چاره انديشي كرديم تا اين بخش ازستاد بيرون برده شود. اگر اين طرح به خوبي اجرا شود مديريت سازمان تربيت بدني قدرت تفكر و برنامه ريزي براي بخش اصلي ورزش را خواهد داشت.
معاون فرهنگي پيشين سازمان تربيت بدني همچنين در مورد كوچك شده سازمان در دوره جديد اظهار داشت : دراين زمينه نظام جامع پيش بيني هاي لازم را كرده است. سازمان تربيت بدني يك سازمان عريض و طويلي است كه لختي بسيار زيادي دارد. بنده با مهندس مهرعليزاده بر اساس نظام جامع به اين جمع بندي رسيده بوديم كه تعداد نفرات سازمان حدود 200 نفر بايد باشد و به نظر مي رسد كه بسياري از بخشهاي سازمان همانند زنجير يا كلاف سردرگمي هستند كه اگر نباشند هيچ لطمه اي به ورزش نمي خورد. بنابراين من در بخش اول فكر مي كنم مديريت سازمان تربيت بدني يك مديريت علمي مبتني بر برنامه ريزي و تفكر بايد باشد و ما بيش از هرچيز به اين مسئله نياز داريم.
دكترقراخانلو در ادامه در مورد بخش دوم صحبتهاي خود كه درخصوص كمبود منابع مالي مطرح كرد اظهار داشت : اما در بخش منابع مالي ما دو بحث عمده داريم. يك بحث اصلي اين است كه اصولا پولي كه براي ورزش درنظرگرفته مي شود كم است. ما با اعداد و ارقام اين را در نظام جامع پيش بيني كرديم. 36 صدم درصد از بودجه عمومي كجا و دو درصد از J.D.P كجا.
اختلاف اينها خيلي زياد است ولي آن عدد دو درصد از جي دي پي كه مي تواند چندين برابر پول فعلي ورزش را باشد اين رقم در كشورهاي ديگر قابل بررسي است . در تمام دنيا اين ميزان پول به ورزش داده مي شود. يكي اينكه پولي كه به ورزش مي دهند رقمش بايد به چند برابر افزايش پيدا كند. نكته دوم سياست گذاري براي اين منابع است . من با يك مثال مي خواهم اين را عرض كنم. پولي هم كه به ورزش داده مي شود يا توزيع عادلانه ندارد و يا با اولويت بندي خوبي هزينه نمي شود. يك مثال درمورد ورزش همگاني بود كه مطرح شد كه مثلا اول تابستان امسال شهرداري تهران 500 ميليون تومان براي اوقات فراغت درنظرگرفته بود در صورتي كه تمام پولي كه در ورزش همگاني سازمان وجود داردچيزي كمترازاين است. شايد حدود 200 ميليون تومان براي كل كشور.
وي ادامه داد : اين نشان مي دهد كه شهرداري اصفهان، كرمان، خوزستان و ... نيزچنين پولهايي را دارند . فقط اگرما بتوانيم پولي را كه در شهرداريها براي ورزش هاي همگاني تخصيص داده مي شود با پولي كه به سازمان داده مي شود اينها را يكپارچه كنيم و در آن شوراي ورزش همگاني كه در نظام جامع ديده شده سياستگذاري بكنيم به نظر من مردم بهره بهتري مي برند. مثال دوم به فوتبال برمي گردد. اينكه فوتبال ما بايد رشد كند هيچكس شكي ندارد.اينكه ما در مدخل جام جهاني بايد فوتبالمان را تقويت بكنيم هيچكس ترديدي ندارد. ما بايد كمك كنيم كه در جام جهاني تيممان سربلند باشد و هرزمزمه اي را كه بخواهد تيم ملي فوتبال را تضعيف بكند بايد در مقابلش بايستيم.
اما سوال اين است كه چه كسي در كجا و كدام شورا تصميم گيري كرده و گفته است كه حدودچهل ميليارد تومان بايد دراين ليگ هزينه شود؟ چه كسي در كجا و كي اين تصميم گيري را كرده است كه به يك بازيكن بايد 400 ميليون و ديگري بايد 300 ميليون بدهيم. اين پولها در مقابل پولي كه در دنيا ، در فوتبال خرج مي شود چيزي نيست. من اين را مي دانم اما در مقايسه با بقيه ورزشها چه بايد بكنيم. من با احسان چه بايد بكنم و چه بايد بكنيم كه يك مدال آسيايي را براي ما اين جوان آورده در صورتي كه اگر از يك زاويه نگاه كنيم تمام فوتبال ما در بازيهايش مي تواند يك مدال بياورد.
قراخانلو تصريح كرد: ما با روح الله حسيني كه يك مدال آسيايي براي ما آورده است چه بكنيم. اگر واليبال ما به قول آقاي يزداني خرم پول در سطح آسيا هم نمي گيرد ولي درسطح جهان مسابقه مي دهد با آن چه كنيم.اگر بخواهيم بسكتبالمان در سطح آسيا و در سطح جهان نتيجه بگيرد چه بايد بكنيم. همين طوراگر بخواهيم ووشو و تكواندو و ديگر رشته هاي ورزشي ما درسطح بين المللي مطرح باشد آيا نبايد پولي در سطح متعارف جهاني بگيرد. دراين جا بنده به هيچ وجه قصد تضعيف فوتبال را ندارم اما يك عدم تعادل را مي بينم. سوال خود را بازتكرارمي كنم. آيا اتحاديه باشگاههاي فوتبال به تنهايي مي تواند اين پولي را كه 95 درصد آن از منابع دولتي و بخش صنعت ونظامي مي آيد سياست گذاري كند؟ پاسخ سوال بنظر من روشن است. شورايعالي ورزش وشوراي ورزش قهرماني بايد در اين زمينه تصميم گيري كند.
رييس كميته ملي المپيك يادآورشد: درنظام جامع توسعه ورزش كشوربه همين دليل شورايي را پيش بيني كرديم تحت عنوان شوراي ورزش قهرماني كه در آنجا اين پولي كه به ورزش قهرماني داده مي شود سياست گذاري شود. نكته زشتي كه در اين ميان وجود دارد اينست كه مي گويند حرف نزنيدو اين مسائل را مطرح نكنيد چون امكان دارد همين پول را هم به فوتبال ندهند. با اين تهديد سالها باعث شدند كه سر رشته هايي مانند وشوو وديگررشته هاي ورزشي بي كلاه بماند. چون مديران محترم صنعتي مي گويند كه اين پول مال ماست و ما بايد سياست گذاري بكنيم. من معتقدم به اين شكل نمي شود ورزش مملكت را اداره كرد و من مطمئنم كه وزراي محترم صنايع، بازرگاني و اقتصاد همچنين رئيس محترم جمهوري و معاونين محترم هيچكدام راضي نيستند پولي كه درورزش سرمايه گذاري مي شود توسط يك عده خاص و با يك جهت گيري خاصي سياست گذاري شود.
قراخانلو با اشاره به سخنان رياست محترم جمهوردر نخستين جلسه مطبوعاتي ايشان اظهار داشت : جناب آقاي رئيس جمهور يك جمله كليدي داشتند و من منتظر هستم كه در اولين فرصت بر روي اين جمله تاكيد و پيگيري كنيم و آن جمله اين است كه باشگاه داري و تيم داري از منابع دولتي عادلانه نيست. حالا ما مي خواهيم اين جمله را به اين صورت بسط دهيم كه منابع مالي در ورزش وجود دارد پس بايد عادلانه وخوب سياست گذاري بشود. شما برويد زندگي وزنه بردارهاي ما را بررسي كنيد. به جز يكي دو نفربقيه شرايط و موقعيت خوبي ندارند. برويد جزئيات زندگي احسان حدادي و روح الله حسيني را بپرسيد. اصلا بچه هاي ووشورا ببينيد و اين شناگران را كه مدال آسيا گرفته اند. آيا كسي آنها را مي شناسد. كسي مي داند كه هزينه زندگي اينها از كجا تعيين مي شود. مي دانم كه چون همراه فوتبال يك تعداد تماشاچي است توجه رسانه ها معطوف به اين رشته است.من قبول مي كنم كه در تمام دنيا بر روي فوتبال سرمايه گذاري مي شود از اين نظر كه فوتبال فروش رسانه اي ما را بالا مي برد شكي نيست. از اين نظر كه فوتبال جوانهاي ما را درآخرهفته مشغول مي كند مطمئن هستيم. من هم فوتبال را دوست دارم و بايد در جهت آن تلاش كنيم .اما من امروزدرخصوص عملكرد و نتيجه گيري در بازيهاي آسيايي دوحه هشدارمي دهم و اعلام خطر مي كنم. من نگران اين هستم كه در اين مسابقات يك شوك جدي به ورزش ما وارد شود. چون واقعا ما در برخي رشته ها سرمايه گذاري لازم را نمي كنيم. البته من نمي خواهم توقع بعضي از ورزشكاران را بالا ببرم. ورزشكاران ما مخصوصا جواناني مثل احسان حدادي ، روح الله حسيني و دوستان ديگربايد بدانند كه تمامي قهرمانان در فقر وبا تنگدستي و با دشواري قهرمان شدند و البته بعد از قهرماني گشايش هايي درزندگي آنها صورت خواهد گرفت.
رييس كميته ملي المپيك با اشاره به اين نكته كه ورزشكاران سايررشته ها نبايد از وضع موجود نا اميد شوند، خاطرنشان كرد: اين عزيزان حتي اگربا بدترين شرايط مالي هم مواجه بودند نبايد كوچكترين بي انگيزگي در وجودشان ايجاد بشود.
قراخانلو تصريح كرد: برروي مسئله متعادل سازي منابع موجود درورزش تاكيد زيادي دارم واميدوارم مديريت جديد ورزش نسبت به اين مسئله توجه جدي كند. درمجموع اگر اين دو مسئله حل شود افق روشني را پيش روي ورزش خواهيم داشت.
رييس كميته ملي المپيك با تاكيد بروجود منابع انساني متخصص در ورزش تاكيد كرد: يكي ازعلايم روشني را كه براي اين افق وجود دارد نيروي انساني متخصص و قوي است. امروزه دردانشگاهها و آموزش و پرورش نيروي انساني بسيارخوبي داريم. نكته دوم ساخت وسازهايي است كه در سالهاي گذشته صورت گرفته ورزش را به دل شهرستانها برده است. نكته سوم پيوند علمي است كه بين دانشگاهها و بخش ورزش ايجاد شده است. ما توانستيم تا حدود زيادي نسبت به گذشته مفاهيم علمي را به بدنه فدراسيون ها، سالن ها و روي تشك ها و تاتامي ها ببريم. امروزه كارعلمي در ورزش كشور فقط يك شعار نيست. البته قبول مي كنم كه در تمام اين زمينه ها تا رسيدن به حد استاندارد جهاني با مشكلاتي مواجه هستيم اما بنا به اين دلايل و به دليل وجود استعدادهاي خدادادي عجيبي كه در كشور وجود دارد آينده ورزش روشن است.
وي درخصوص نقش رسانه ها در اين زمينه اظهار داشت : بخش رسانه اي ما خوشبختانه يك بخش آزاد و فعال است. ما آزادترين، نقاد ترين و پرتعداد ترين بخش رسانه اي را درورزش داريم كه اين بسيارسازنده است. اينكه رسانه هاي ورزشي ما به پرو پاي مسئولين ورزشي مي پيچند ازبركت ورزش است. اي كاش دربخش سياسي ، اقتصادي و فرهنگي هم مطبوعات ما بتوانند اينگونه پرتعداد و آزادانه وتيزوتند به مسئولين انتقاد كنند.
رييس كميته ملي المپيك درجمعبندي بخش نخست سخنان خود خاطرنشان كرد : درعين حال حضورمربيان دلسوزو ورزشكاران با انگيزه همگي نويد يك افق روشن را براي ورزش ما مي دهد ولي مشروط به اينكه اعمال مديريت علمي مبتني برنظام جامع و بازسازي مجدد در ورزش فراهم شود وديگراينكه جذب منابع مالي بيشتر و سياست گذاري بهتر منابع مالي درورزش صورت گيرد.
اختلاف اينها خيلي زياد است ولي آن عدد دو درصد از جي دي پي كه مي تواند چندين برابر پول فعلي ورزش را باشد اين رقم در كشورهاي ديگر قابل بررسي است . در تمام دنيا اين ميزان پول به ورزش داده مي شود. يكي اينكه پولي كه به ورزش مي دهند رقمش بايد به چند برابر افزايش پيدا كند. نكته دوم سياست گذاري براي اين منابع است . من با يك مثال مي خواهم اين را عرض كنم. پولي هم كه به ورزش داده مي شود يا توزيع عادلانه ندارد و يا با اولويت بندي خوبي هزينه نمي شود. يك مثال درمورد ورزش همگاني بود كه مطرح شد كه مثلا اول تابستان امسال شهرداري تهران 500 ميليون تومان براي اوقات فراغت درنظرگرفته بود در صورتي كه تمام پولي كه در ورزش همگاني سازمان وجود داردچيزي كمترازاين است. شايد حدود 200 ميليون تومان براي كل كشور.
وي ادامه داد : اين نشان مي دهد كه شهرداري اصفهان، كرمان، خوزستان و ... نيزچنين پولهايي را دارند . فقط اگرما بتوانيم پولي را كه در شهرداريها براي ورزش هاي همگاني تخصيص داده مي شود با پولي كه به سازمان داده مي شود اينها را يكپارچه كنيم و در آن شوراي ورزش همگاني كه در نظام جامع ديده شده سياستگذاري بكنيم به نظر من مردم بهره بهتري مي برند. مثال دوم به فوتبال برمي گردد. اينكه فوتبال ما بايد رشد كند هيچكس شكي ندارد.اينكه ما در مدخل جام جهاني بايد فوتبالمان را تقويت بكنيم هيچكس ترديدي ندارد. ما بايد كمك كنيم كه در جام جهاني تيممان سربلند باشد و هرزمزمه اي را كه بخواهد تيم ملي فوتبال را تضعيف بكند بايد در مقابلش بايستيم.
اما سوال اين است كه چه كسي در كجا و كدام شورا تصميم گيري كرده و گفته است كه حدودچهل ميليارد تومان بايد دراين ليگ هزينه شود؟ چه كسي در كجا و كي اين تصميم گيري را كرده است كه به يك بازيكن بايد 400 ميليون و ديگري بايد 300 ميليون بدهيم. اين پولها در مقابل پولي كه در دنيا ، در فوتبال خرج مي شود چيزي نيست. من اين را مي دانم اما در مقايسه با بقيه ورزشها چه بايد بكنيم. من با احسان چه بايد بكنم و چه بايد بكنيم كه يك مدال آسيايي را براي ما اين جوان آورده در صورتي كه اگر از يك زاويه نگاه كنيم تمام فوتبال ما در بازيهايش مي تواند يك مدال بياورد.
قراخانلو تصريح كرد: ما با روح الله حسيني كه يك مدال آسيايي براي ما آورده است چه بكنيم . اگر واليبال ما به قول آقاي يزداني خرم پول در سطح آسيا هم نمي گيرد ولي در سطح جهان مسابقه مي دهد با آن چه كنيم.اگر بخواهيم بسكتبالمان در سطح آسيا و در سطح جهان نتيجه بگيرد چه بايد بكنيم. همين طوراگر بخواهيم ووشو و تكواندو و ديگر رشته هاي ورزشي ما درسطح بين المللي مطرح باشد آيا نبايد پولي در سطح متعارف جهاني بگيرد. دراين جا بنده به هيچ وجه قصد تضعيف فوتبال را ندارم اما يك عدم تعادل را مي بينم . سوال خود را باز تكرار مي كنم. آيا اتحاديه باشگاههاي فوتبال به تنهايي مي تواند اين پولي را كه 95 درصد آن از منابع دولتي و بخش صنعت و نظامي مي آيد سياست گذاري كند؟ پاسخ سوال به نظر من روشن است. شورايعالي ورزش و شوراي ورزش قهرماني بايد در اين زمينه تصميم گيري كند.
رييس كميته ملي المپيك يادآور شد : درنظام جامع توسعه ورزش كشوربه همين دليل شورايي را پيش بيني كرديم تحت عنوان شوراي ورزش قهرماني كه در آنجا اين پولي كه به ورزش قهرماني داده مي شود سياست گذاري شود. نكته زشتي كه در اين ميان وجود دارد اينست كه مي گويند حرف نزنيدو اين مسائل را مطرح نكنيد چون امكان دارد همين پول را هم به فوتبال ندهند. با اين تهديد سالها باعث شدند كه سر رشته هايي مانند وشوو و ديگر رشته هاي ورزشي بي كلاه بماند. چون مديران محترم صنعتي مي گويند كه اين پول مال ماست و ما بايد سياست گذاري بكنيم. من معتقدم به اين شكل نمي شود ورزش مملكت را اداره كرد و من مطمئنم كه وزراي محترم صنايع، بازرگاني و اقتصاد همچنين رئيس محترم جمهوري ومعاونين محترم هيچكدام راضي نيستند پولي كه درورزش سرمايه گذاري مي شود توسط يك عده خاص وبا يك جهتگيري خاصي سياستگذاري شود.
قراخانلوبا اشاره به سخنان رياست محترم جمهوردر نخستين جلسه مطبوعاتي ايشان اظهارداشت: جناب آقاي رئيس جمهوريك جمله كليدي داشتند ومن منتظرهستم كه در اولين فرصت برروي اين جمله تاكيد وپيگيري كنيم وآن جمله اين است كه باشگاه داري وتيمداري از منابع دولتي عادلانه نيست. حالا ما مي خواهيم اين جمله را به اين صورت بسط دهيم كه منابع مالي در ورزش وجود دارد پس بايد عادلانه وخوب سياست گذاري بشود. شما برويد زندگي وزنه بردارهاي ما را بررسي كنيد. به جز يكي دو نفربقيه شرايط و موقعيت خوبي ندارند. برويد جزئيات زندگي احسان حدادي و روح الله حسيني را بپرسيد. اصلا بچه هاي ووشورا ببينيد و اين شناگران را كه مدال آسيا گرفته اند. آيا كسي آنها را مي شناسد. كسي مي داند كه هزينه زندگي اينها از كجا تعيين مي شود. مي دانم كه چون همراه فوتبال يك تعداد تماشاچي است توجه رسانه ها معطوف به اين رشته است. من قبول مي كنم كه در تمام دنيا بر روي فوتبال سرمايه گذاري مي شود از اين نظر كه فوتبال فروش رسانه اي ما را بالا مي برد شكي نيست. از اين نظر كه فوتبال جوانهاي ما را در آخرهفته مشغول مي كند مطمئن هستيم. من هم فوتبال را دوست دارم وبايد درجهت آن تلاش كنيم .اما من امروزدرخصوص عملكرد ونتيجه گيري در بازيهاي آسيايي دوحه هشدارمي دهم و اعلام خطرمي كنم. من نگران اين هستم كه در اين مسابقات يك شوك جدي به ورزش ما وارد شود. چون واقعا ما در برخي رشته ها سرمايه گذاري لازم را نمي كنيم. البته من نمي خواهم توقع بعضي از ورزشكاران را بالا ببرم. ورزشكاران ما مخصوصا جواناني مثل احسان حدادي ، روح الله حسيني و دوستان ديگربايد بدانند كه تمامي قهرمانان در فقر وبا تنگدستي و با دشواري قهرمان شدند و البته بعد از قهرماني گشايش هايي درزندگي آنها صورت خواهد گرفت.
رييس كميته ملي المپيك با اشاره به اين نكته كه ورزشكاران سايررشته ها نبايد از وضع موجود نا اميد شوند خاطرنشان كرد: اين عزيزان حتي اگربا بدترين شرايط مالي هم مواجه بودند نبايد كوچكترين بي انگيزگي در وجودشان ايجاد بشود.
قراخانلو تصريح كرد : برروي مسئله متعادل سازي منابع موجود درورزش تاكيد زيادي دارم واميدوارم مديريت جديد ورزش نسبت به اين مسئله توجه جدي كند. درمجموع اگر اين دو مسئله حل شود افق روشني را پيش روي ورزش خواهيم داشت.
رييس كميته ملي المپيك با تاكيد بروجود منابع انساني متخصص در ورزش تاكيد كرد : يكي ازعلايم روشني را كه براي اين افق وجود دارد نيروي انساني متخصص و قوي است. امروزه دردانشگاهها و آموزش و پرورش نيروي انساني بسيارخوبي داريم .نكته دوم ساخت و سازهايي است كه در سالهاي گذشته صورت گرفته ورزش را به دل شهرستانها برده است. نكته سوم پيوند علمي است كه بين دانشگاهها و بخش ورزش ايجاد شده است. ما توانستيم تا حدود زيادي نسبت به گذشته مفاهيم علمي را به بدنه فدراسيون ها، سالن ها و روي تشك ها و تاتامي ها ببريم. امروزه كارعلمي در ورزش كشور فقط يك شعار نيست. البته قبول مي كنم كه در تمام اين زمينه ها تا رسيدن به حد استاندارد جهاني با مشكلاتي مواجه هستيم اما بنا به اين دلايل و به دليل وجود استعدادهاي خدادادي عجيبي كه در كشور وجود دارد آينده ورزش روشن است.
وي درخصوص نقش رسانه ها در اين زمينه اظهارداشت: بخش رسانه اي ما خوشبختانه يك بخش آزاد وفعال است. ما آزادترين، نقادترين وپرتعداد ترين بخش رسانه اي را درورزش داريم كه اين بسيارسازنده است. اينكه رسانه هاي ورزشي ما به پرو پاي مسئولين ورزشي مي پيچند ازبركت ورزش است. ايكاش دربخش سياسي ، اقتصادي و فرهنگي هم مطبوعات ما بتوانند اينگونه پرتعداد و آزادانه وتيزوتند به مسئولين انتقاد كنند.
رييس كميته ملي المپيك درجمعبندي بخش نخست سخنان خود خاطرنشان كرد: درعين حال حضورمربيان دلسوزو ورزشكاران با انگيزه همگي نويد يك افق روشن را براي ورزش ما مي دهد، ولي مشروط به اينكه اعمال مديريت علمي مبتني برنظام جامع وبازسازي مجدد در ورزش فراهم شود وديگراينكه جذب منابع مالي بيشتر وسياستگذاري بهترمنابع مالي درورزش صورت گيرد.
دكتررضا قراخانلو در ادامه گفت: يك نكته را هم قبل از اينكه رئيس جديد سازمان تربيت بدني معلوم شوند بايد اشاره كنم و آن اينكه متاسفانه گاهي اوقات در كشورما به نفر اول هروزارتخانه يعني وزير بيش ازحد بها داده مي شود به نحوي كه معاونين سازمان يا وزارتخانه يا مديران آن دستگاه تقريبا محو مي شوند. دقيقا اين يك رفتارجهان سومي است نه يك رفتار مبتني بر مديريت علمي روز دنيا.
امروزه دردنيا وزير يا رئيس سازمان هم يك نفر است دركنارسايرمعاونين ومديران. ما بايستي بدانيم كه در اكثر دستگاهها ، وزارتخانه ها و سازمانها ازجمله سازمان تربيت بدني وكميته ملي المپيك اين معاونين، مديران وكارشناسان هستند كه زحمت اصلي را بر دوش مي كشند و نقش بسيار تعيين كننده اي دارند. من تاكيدم روي اين مسئله است كه نبايد به خاطر خبرسازي، كار رسانه اي ويا ژورناليستي بيش از اندازه به رئيس كميته المپيك، رئيس سازمان تربيت بدني و يا يك وزير بيش از اندازه بها دهيم. حرمت و نقش محوري مسئولين اول دستگاهها محفوظ است. ولي من از رسانه ها تقاضا مي كنم برروي مديران ورزشي ومعاونان سازمان تربيت بدني بيشتر سرمايه گذاري كنند تا انشاء الله به اين ترتيب بتوانيم مديريت بخش ورزش كشور رافعالتر ازشرايط فعلي كنيم. شايد بسياري ازمديران كل تربيت بدني استانها را كسي نشناسند كه اين يك نقطه ضعف است در صورتي كه من عقيده دارم آنها رئيس سازمان ورزش در استان خود هستند. ضمن اينكه بسياري از معاونين سازمان درحاشيه قرارمي گيرند و مديران و زيرمجموعه آنها انگيزه لازم را براي كارپيدا نمي كنند به دليل اينكه هيچگاه كسي ازآنها اسمي نمي برد و ازآنها بازخواستي نمي كند. اين مساله مسئوليت رئيس سازمان را سنگين ترمي كند كه بخواهيم تمام مسئوليتها رامتوجه يك نفر كنيم.
رييس كميته ملي المپيك در ادامه درخصوص شرايط و ويژگي هاي رييس آينده سازمان ورزش تاكيد كرد : دراين جا چند نكته وجود دارد. اولين نكته اين است كه بطور طبيعي ما افراد ورزشي كه نگاه تخصصي به مساله داريم احساس و تجربه مان مي گويد وجود افراد تخصصي و آشنا به ورزش و كساني كه شناخت حرفه اي از ورزش دارند كاراين حوزه را بهتر سامان مي دهند. نكته دوم اينكه جناب آقاي رئيس جمهور به طورروشن وآشكار قول دادند و وعده كردند كه درسازمان تربيت بدني افراد آشناي به ورزش حضور پيدا خواهند كرد. به اين دليل شايد جامعه به حق درانتظاراين است كه افراد ورزشي نه فرد ورزشي در راس كار قرارگيرد. من ممعتقدم رئيس سازمان يك نفر است و بايد روي يك تيم فكركرد. بنابراين همه توقع دارند كه يك تيم ورزشي و آشناي به ورزش در سازمان تربيت بدني حاضرشود. اين خواسته، خواسته به حقي است اما در اينجا من يك عنصر را تمايل دارم اضافه كنم وآن خواست، حق و مسئوليت رئيس جمهور است. بنظرمن رئيس جمهورحق دارد كه فرد هماهنگ با خودش را كه در مجموع با كابينه اش هماهنگ باشد بعنوان معاون سازمان تربيت بدني انتخاب كند.
بنابراين اگررئيس جمهور فردي را كه هماهنگ با خود باشد در مناصبي نظيرمعاونت رئيس جمهور قرار بدهد امري غيرعادي نيست و ما اين حق را به رئيس جمهور بايد بدهيم. البته مسئوليت هم با رئيس جمهور است و وي درمقابل مردم و مجلس بايستي پاسخگو باشد. به طور طبيعي هررئيس جمهور مي خواهد بهترين فردرا در معاونت خودش بگمارد تا كاردولت با قوت پيش برود. من معتقدم بايستي هرفردي را كه آقاي دكتراحمدي نژاد به رياست سازمان منصوب كردند قبول كرده و از حضورش استقبال كنيم و كمك كنيم كه مصالح ملي ما و ورزش كشورونيز سربلندي ايران تحت الشعاع هيچ مساله اي قرار نگيرد.
وي ادامه داد : به نظرمن اگر مسئول آينده سازمان تربيت بدني فردي آشنا به ورزش باشند خودش نفرات را مي شناسند و انشاء الله يك تيم منسجمي را تشكيل خواهد داد و اگر منصوب رئيس جمهورفردغيرورزشي باشند حياتي ترين وكليدي ترين مسئله ايشان شناسايي نيروهاي صادق، مومن، دلسوز و متخصص در ورزش است چرا كه اگر در اين زمينه فرد منتخب شكست بخورد تا پايان دوره چهارساله مشكلاتشان ادامه پيدا خواهد كرد. اما اگردربدو ورود اين مسئله پيچيده، يعني شناسايي نيروها را بخوبي حل كند و يك تيم منسجم تشكيل دهد قطعا ورزش سالهاي خوبي را پيش رو خواهد داشت. مديريت ورزش كشور يك مديريت پيچيده و بسيار دشوار است. گستردگي كار بسيارزياد است وكوچكترين تصميمي به صورت آني درمعرض قضاوت همگان قرار مي گيرد و تقريبا مي شود گفت كه هفتاد ميليون ايراني درزمينه ورزش اظهارنظرمي كنند و حساسيت دارند.
اميدوارم فردي كه مسئوليت سازمان تربيت بدني را مي پذيرد با قوت قلب و اعتماد به نفس و با شناخت نيروهاي خوب حضورپيدا كند و قطعا دركميته ملي المپيك بنده و آقاي كفاشيان و هيات اجرايي بي ترديد به كمك تيم جديد خواهيم شتافت تا انشاء الله آنها احساس امنيت خاطر كنند و با قوت كارشان را پيش ببرند.
وي درپاسخ به اين سوال كه آيا اگرفردي مغايربا ديدگاههاي كميته ملي المپيك درراس كارقرارگيرد برخورد شما با وي چگونه خواهد بود گفت : ما به هيچ وجه چنين چيزي را پيش بيني نمي كنيم. به هيچ وجه امكان ندارد كسي كه درراس سازمان تربيت بدني قرارمي گيرد با كميته ملي المپيك تضاد فكري داشته باشد چراكه دركميته ملي المپيك نه كارباندي، نه كارسياسي ونه كارغيرورزشي انجام نمي شود. ما دركميته ملي المپيك يك كارصرفا حرفه اي و تخصصي انجام مي دهيم كه يك نگاه ديني و ملي قوي نيز بدنبال آن است . هرفردي كه رئيس سازمان تربيت بدني باشد قطعا اين خدمات كميته ملي المپيك را ارج خواهد گذاشت و كميته ملي المپيك هم اين نگاه واقع بينانه را دارد كه سياست هاي اصلي ورزش توسط سازمان تربيت بدني تنظيم ودرشوراي عالي ورزش تعيين و ابلاغ مي شود و قطعا كميته ملي المپيك با اين واقع بيني و حسن نيتي كه دارد به كمك مديريت جديد خواهد شتافت به هيچ وجه ما روي تضاد و تنش فكر نمي كنيم.
قراخانلوهمچنين با اشاره به مشكلاتي كه ورزش ما دربازيهاي آسيايي دوحه با آن روبروخواهد شد، تاكيد كرد: روند پيشرفت ورزش قهرماني براي مسابقات دوحه را مثبت ارزيابي مي كنم. شيب منحني پيشرفت روبه بالا و اميدواركننده است، اما اين منحني گاهي اوقات حالت سينوسي پيدا مي كند. ما اين افت وخيز را مي بينيم. آنجايي كه خيزوپيشرفت وجود دارد اميدواركننده است، اما آنجايي كه گاهي اوقات با شكست مواجه مي شويم ما را به تفكروامي دارد. دراكثرموارد نيزرد پاي كمبود منابع مالي را مي بينم. به عنوان مثال اگر واليبال ما مقام پنجم جهان را بدست مي آورد گرچه مقام ارزشمندي است، اما اگر بپرسيد مي بينيد كه مشكل اصلي اين تيم نداشتن بازي تداركاتي بوده است. درجودو اگردرمسابقات جهاني با يك افت روبرو مي شويم ترديد ندارم كه يك بخشي از اين شكست ها به مسائل مالي برمي گردد. البته درمورد جودو، بايستي يك تفكرجديدي را از نظرمربيگري و از نظرعلمي تزريق كنيم. من با سرمربي تيم ملي جودونيز چند بارجلسه گذاشتم وصحبت كردم وبه اعتقاددارم بايستي درجودو يك مقدار برروي مسائل مربيگري بويژه در سطح ملي در جهت تكميل كارگام برداريم.
وي ادامه داد: اگربسكتبال ما پول بيشتري داشته باشدهيچگاه در رتبه ششم آسيا قرارنمي گيرد، اگرچه شوك ترك اردو توسط بوسنياك را ما ناديده نمي گيريم. اما ووشو وشنا ورشته هاي مختلف ما نيازمند منابع مالي هستند. بنابراين درپاسخ به سوال شما بنظرمن ضمن اينكه ما بايستي انضباط مديريتي ومديريت علمي را دررشته هايمان تقويت كنيم، ولي به كمبود منابع مالي هم اشاره مي كنم. ما بايستي منابع مالي كافي را براي آماده سازي براي دوحه فراهم كنيم. شما ببينيد تنشي كه در وزنه برداري ما ايجاد شد حاصل مشكلات مالي است. نكته اي كه گاهي اوقات گفته مي شود ومن قويا رد مي كنم مبني براين است كه در ورزش ريخت وپاش است. اصولا در ورزش پول زيادي وجود ندارد. حتي درمورد كشتي نيزكه گفته مي شود ريخت وپاش دارد من مي خواهم قويا ازآقاي طالقاني وفدراسيون ايشان دفاع كنم. اگرما فرض كنيم كه درفدراسيون كشتي ريخت و پاش وجود دارد اين مساله چند درصد مي تواند باشد. مگرچقدربودجه دراختيار فدراسيون كشتي است كه ما حرف از ريخت و پاش بزنيم. بنابراين كشتي ما به منابع چند برابر اين نياز دارد. درمورد دو وميداني نيز اعلام مي كنم اگرمديراني پيدا شوند كه از اين رشته حمايت كنند اين رشته افق روشني دارد. دراينجا مي خواهم ازيك اسم نام ببرم و تشكر كنم و اين فرد كسي نيست جز از آقاي مهندس فائقي. ازهمين جا مي خواهم به شرف مهندس فائقي درود بفرستم به دليل اينكه بدون هيچ سر و صدايي به قهرمان هاي غير فوتبالي توجه دارد وآنها را پوشش مي دهد. ايشان به دو و ميداني كمك مي كند و شنيدم كه قراراست روح الله حسيني را استخدام كنند. من از بقيه مديران صنعتي و مديراني كه دستشان باز است تقاضا مي كنم به غيرازفوتبال به بقيه رشته هانيز بپردازند. اين دوستان اگر به اين مملكت وورزش آن علاقه دارند بايستي به جزفوتبال به بقيه رشته ها هم بپردازند.
رييس كميته ملي المپيك درمورد آخرين وضعيت تيم فوتبال اميد و مشكلاتي كه دراين زمينه وجود دارد اظهار داشت : در مورد تيم اميد زمان مفيدي را از دست داديم و من قبول مي كنم. اما اگر اين تيم با يك توجه خوبي از طرف فدراسيون فوتبال هدايت شود ما مي توانيم عقب ماندگي را جبران كنيم. دونكته همچنان در مورد تيم اميد ما وجود دارد كه هم ما و هم فدراسيون داريم روي آن فكر مي كنيم و اين دو نكته اينها هستند. اول كادرفني تيم اميد انشاء الله بايد بزودي تكميل شود كه فدراسيون دارد تلاش خودش را مي كند. نكته دوم اين است كه ما تيممان را با يك آينده نگري بايد ببنديم. آيا اين تيمي كه ما الان مي بنديم براي دوحه اوج فعاليتش خواهد بود يا براي پكن ؟ آيا مي خواهيم يك تيم داشته باشيم براي دوحه و پكن يا مي خواهيم دو تيم داشته باشيم ؟ اگر يك تيم بخواهيم براي پكن داشته باشيم بالطبع بايد برويم تيم جوانان فعليمان را هدايت كنيم وجداي از مسئله دوحه جوانان فعلي را دائما غربال كنيم، حذف و اضافه كنيم و درمسابقات مقدماتي المپيك پكن اين اميد را داشته باشيم كه به مرحله نهايي راه يابيم. براي دوحه هم يك تيم در واقع ب ملي مان را كه اميدهاي فعلي هستند را داشته باشيم . به نظر من نكته مهمي كه در مورد تيم اميد وجود دارد تعيين اين سياست است. درعين حال انشاء الله به زودي كادر فني تيم اميد تكميل شود وهمه دست به دست دهيم و با بازيهاي تداركاتي مناسب و پوشش رسانه اي لازم ونيزاردوي مطلوب تيم اميدمان را به پكن بفرستيم. ما در كميته ملي المپيك توكلمان بر خدا است و بنا را بر اين گذاشتيم كه اين طلسم را بشكينم و بعد از سي و چند سال تيم اميدمان حتما به پكن برود.
وي ادامه داد: در اينجا به نظر من هم سازمان تربيت بدني، هم كميته ملي المپيك و هم رسانه ها بايد دائما با تلنگر زدن به فدراسيون فوتبال مانع از اين بشوند كه فدراسيون فوتبال فقط در تيم بزرگسالان غرق بشود يا در ليگ فوتبال غرق بشود اصولا مديريت كردن در فدراسيون فوتبال دشواراست. فوتبال حاشيه هاي مسموم زيادي دارد و ما مديران نبايد به حال خودمان رها بشويم چه بنده در كميته ملي المپيك، چه آقاي كفاشيان، چه آقاي دادكان، چه آقايون معاونين سازمان، رئيس سازمان تربيت بدني شما رسانه ها هرزگاهي بايستي تلنگربه ماها بزنيد. درفوتبال هم بنظرمن رمز موفقيت فوتبال ما اين است كه جامع نگري داشته باشيم از نوجوانان، جوانان، نونهالان گرفته حتي فوتبال زنان، فوتسال، باشگاهها، ملي ، اميد همه اينها براي ما مهم است. ما در ارتباط با تيم بزرگسالانمان بايد سرمايه گذاري خوبي را براي جام جهاني بكنيم. اما نبايستي غرق درآن بشويم در مورد تيم ملي فوتبالمان هم درجام جهاني من خيلي اميدوارم كه عملكرد خوبي را داشته باشيم.
بنظرمن پتانسيلهاي لازم براي اينكاروجود دارد، ما دائما بايستي كار آقاي برانكورا نقد بكنيم، رسانه ها دائما بايستي يك بابي را بازنگه دارند وبا نگاه ذره بيني وبلكه تلسكوپي كارتيم ملي فوتبالمان را زيرنظرداشته باشند وبه نقد سازنده بپردازند وانشاء الله بايستي شجاعت و جسارت خوب بازي كردن را هم به بازيكنانمان وبه آقاي برانكو بدهيم، ببينيد اگرتيم ملي فوتبال ما خوب وزيبا بازي نمي كند، يكي از دلايلش اين است كه مسئولين و رسانه ها دائما آقاي برانكو را از شكست مي ترسانند. دائما دنبال نتيجه هستند وقتي كه ما و رسانه ها و مردم دائما از تيم ملي برد بخواهيم خوب فدراسيون فوتبال ما و كادر فني تيم ملي ما به يك مديريت نتيجه گرا رو مي آورند و حتي از يك شكست هم مي ترسند واين باعث مي شود كه تيم فوتبال ما زيبا بازي نكند بايد جسارت و شجاعت باختن را و خوب بازي كردن را به تيم ملي مان بدهيم و من درمورد عملكرد تيم ملي بسيار اميدوارم.
رئيس كميته ملي المپيك در جواب اين سوال كه نظرتان درمورد اظهارات محمد مايلي كهن چيست، گفت: من تمايلي ندارم در اين زمينه ها صحبت بكنم. اما چيزي كه به طوركلي بنظرمن مهم است اين است كه كوچكترين مسائل و كم ارزش ترين مسائل در فوتبال مثل گفتگوي دو نفر، مثل حضور يا عدم حضوردونفردرفلان جا هفته ها و ارزش ما را بازيچه خودش قرار داده. من به اصل ماجرا معترضم به رسانه ها معترضم كه چرا رفتنها و آمدنها، دوستي ها و دشمني ها درفوتبال بياستي اينقدربايد كاغذها و جوهرهاي ما را هدربدهد پولي كه در رسانه هاي ما هزينه مي شود خوب است كه مورد ارزيابي قراربگيرد، ما چطور است كه ورزش را نقد مي كنيم، چرا نمي آييم بگوييم كه دررسانه ها چند نفركارمي كنند، چقدرحقوق مي گيرند، چقدر پول كاغذ وجوهر و... داده مي شود و حاصل اين چيست؟ من شديدا به اين مسئله معترضم كه كوچكترين مسائل را دررسانه هاي ما بويژه درفوتبال عمده بكنند و صفحات رسانه هاي ما را به آن اختصاص بدهند.
نظر شما