به گزارش خبرنگار مهر، دکتر ابراهیم حاجیانی، مدیرگروه پژوهشهای فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام امروز 10 تیرماه در نشست آینده پژوهی، تجربههای ایران و جهان که به همت موسسه آینده پژوهی جهان اسلام برگزار شد، گفت: به طور مشخص مطالعات آینده پژوهی در ایران در اواخر دهه 70 در سازمان برنامه و بودجه و وزارت علوم تحقیقات و فناوری شروع شد و بعد از آن وزارت صنایع کارهای زیادی در این زمینه انجام داد که تا الان حدود 130 کار انجام شده است و بعد از آنها دانشگاه ها و دپارتمانها و گروه های آیندهپژوهی شکل گرفتند. حدود 9 مرکز در کل ایران مشغول به کار هستند که تمامی موسسات مذکور وابسته حاکمیت میباشند.
وی افزود: به لحاظ روشی تحقیقات تنک و کم رونقی صورت گرفته است که اساسا در دو روش متمرکز بوده است یکی بحث سناریونویسی و دیگری هم تحلیل لایه ای و رساله های دکترا هم هنوز به مرحله انتشار نرسیده است البته استفاده از این روشها خیلی دقیق و حرفه ای نبوده است که از نظر موضوعی هم این پژوهشها هنوز منتشر نشدند و در واقع کمکی به تولید علم نکرده اند.
حاجیانی به کارهای منتشر شده اشاره کرد و گفت: عمده کارهای منتشر شده کارهای علمی و پژوهشی بوده است که از روش ردنب یا نقشه راه استفاده شده با عنوان نمونه یکی در ناجا صورت گرفت که منتشر شده است. طرح آینده پژوهی سلامت توسط وزارت بهداشت و طرح فانفا توسط وزارت ارتباطات و اطلاعات انجام شده که منتشر شده است. در سالهای 89 تا 90 در وزارت علوم به این موضوع پرداخته شده و بیشترین موضوعی که به آن تاکنون پرداخته شده است در حوزه علم و فناوری بوده است.
حاجیانی با اشاره به اینکه کاری که ما به آن پرداخته ایم آینده پژوهی مسائل اجتماعی و هویتی است، گفت: مساله مهم این است که اشکالی که در رابطه رشد دیدگاه آینده پژوهی مطرح است برجسته شدن نگاه دینی به مساله آیندهپژوهی است و چگونگی نگاه دین به آینده پژوهی است. حوزه علمی فرهنگی درگیر این مسائل است که در نگرشهای دینی و وحیانی تکلیف این مسأله چیست، لذا ما در همان مباحث معرفتی باقی ماندیم و متوقف شدیم که یک تاخیر ایجاد کرد.
مدیر گروه پژوهشهای فرهنگی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان گفت: جمع بندی که در این موضوع وجود دارد این است که اول استناد و امکان آینده پژوهی را از نظر اسلام بیان کنیم بعد وارد حوزه های دیگر شویم. نکته دیگر بحث جهان اسلام به اتکاء تجربه ایرانی است. دو دسته می توانیم داشته باشیم یکی آنکه مسائل ایران و جهان را آینده پژوهی کنیم که در این مرحله تقریبا در نقطه صفر هستیم چرا که مسائل مشترک جهان اسلام هنوز مشخص نیست که تبدیل به موضوعات آینده پژوهانه شود حال با رویکرد اسلامی چه باید کرد؟ آیا مسلمانان می توانند یک نحله جدید از آینده پژوهی را ایجاد کنند. در کشورهای اسلامی و به خصوص ایران اتفاق مهمی در این زمینه نیفتاده است.
نظر شما