كوهنوردي آميخته اي است از پيكارانسان وطبيعت ... جدال عزم و اراده انسان، براي غلبه برسختي ها و دشواريهاي طبيعت بي جان... نبرد مرگ و زندگي ... بودن ونبودن...
بي شك دست و پنجه نرم كردن با سخت ترين موانع طبيعي، عبور ازديواره هاي تند وخشن، گذر ازيخچالها و دهليزهاي سرد وبرف گير دركنارخطرهميشگي ريزش بهمن، همه وهمه اراده اي سترگ وعزمي پولادين مي طلبد كه بايد آن را در" مردان كوه " جستجو كرد. انسانهايي خودساخته كه معبود را درنشانه هاي عظيم خلقت جستجومي كنند ( آنجا كه خداوند مي فرمايد: ما كوهها را ستونهاي محكم زمين قرارداديم، باشد كه بينديشيد ) ازاين منظر، كوهنوردي اوج تقويت ايمان و اراده انسان است. درميان رشته هاي ورزشي شايد كمتر ورزشي را بتوان سراغ گرفت كه به اندازه كوهنوردي داراي ابعاد روحاني ومعنوي باشد، چه دشواريها و رياضت كشي هاي كوهنوردي بطورهمزمان مي تواند به پرورش وتعالي جسم و روح انسان كمك كند.
اوراز با مرگ عاشقانه خود سرفصل تازه اي درتاريخ كوهنوردي ايران گشود و جايگاه تازه اي را براي اين رشته در ورزش كشورتبيين كرد |
اوراز با مرگش مظلوميت كوهنوردي را فرياد زد
كوهنوردي در ايران شايد تقريبا تا دو سال پيش براي بسياري ورزشي گمنام وناشناخته بود. كمتركسي آن را بعنوان يك ورزش قهرماني مي شناخت و نگاه و ذهنيت قالب جامعه به كوهنوردي ورزشي تفريحي وتفنني بود. عروج عارفانه "محمد اوراز" و به تعبير مقام معظم رهبري " قله نورد شرافت و پاكدامني" درروز 16شهريورماه 1382را بايد نقطه عطفي درتاريخ كوهنوردي ايران بشمار آورد. اوراز با مرگ عاشقانه خود سرفصل تازه اي درتاريخ كوهنوردي ايران گشود وجايگاه تازه اي را براي اين رشته در ورزش كشورتبيين كرد.
نزديك به دوسال ازحادثه تلخ " گاشربروم" مي گذرد و با وجود آنكه گمان مي رفت پس از اين حادثه، كوهنوردي درسايه توجه وحمايت مسئولان ورزش مسير تازه اي را در پيش بگيرد، همچنان اين رشته با بي مهري وكم توجهي هاي گذشته روبروست و بنظرمي رسد ضايعه درگذشت محمد اورازتنها موجي بود كه خيلي زود درذهن مسئولان ورزش آرام گرفت و تا جائيكه امروزتنها نامي از آن اسطوره كوهنوردي برجاي مانده است .
يكي ازهمراهان اوراز درصعود به اورست چه دردمندانه مي گويد :" بعضي ها با عزت مي ميرند . محمد با مرگش كوهنوردي را زنده كرد. او گمنام زندگي كرد و غريبانه از ميان ما رفت ولي با مرگش به اسطوره اي جاودانه بدل شد . او با مرگش مظلوميت كوهنوردي را فرياد زد .از اينكه كسي به قهرمانان كوهنوردي توجهي ندارد. او با وجود تمامي تبعيض ها سربلند از ميان ما رفت. "
... و ادامه مي دهد: " كوهنوردي عشق ماست ... تمام زندگي ماست... هرباركه قصد رفتن مي كنيم، مي دانيم كه شايد بازگشتي در كارنباشد ... براي همين هميشه وصيت نامه مان را نوشته ايم ... خانواده هايمان هم به اين وضع عادت كردند... آنها هم تابحال با تمام نداريهاي ما ساخته اند. ازنظرمادي خيلي چيزها را ازدست داديم، ولي معنويت وسكوت وشكوهي كه دركوهستان هست را نمي شود با هيچ چيز ديگري عوض كرد. اوراز هم عاشق همين معنويت بود كه نماند و رفت. او درميان سختي هاي صعود بدنبال گمشده اش بود وچه عارفانه آن را در آغوش كشيد. محمد عاشق كوه بود و با مرگ عاشقانه خود بر بلنداي قله معرفت جاودانه شد."
كوهنوردي متاثر ازحماسه محمد اوراز امروزشاهد افتخارات باشكوهتري درعرصه هاي بين المللي است. هرچند اين موفقيتها همچنان تاثيري درتغيير ذهنيت ونگرش مسئولان ورزش كشوردرجهت توجه به اين رشته مظلوم نداشته و قهرمانان كوهنورد همچنان با نامراديها و تبعيض هاي ملموس به سختي روزگارسپري مي كنند. نخستين صعود بانوان مسلمان به قله اورست افتخاري بود كه بارديگرنام ايران را دردنيا بلندآوازه كرد و نشان داد زن مسلمان با حضور درعرصه هاي مختلف مي تواند بعنوان يك الگوي ارزشي در دنيا مطرح باشد.
نخستين صعود زنان مسلمان به اورست
فكر انجام نخستين صعود بانوان مسلمان به قله اورست از دوسال پيش درذهن مسئولان فدراسيون كوهنوردي شكل گرفت ودر آن مقطع با وجود برنامه ريزي و برگزاري اردوها و انتخاب نفرات و تيم صعود كننده در آخرين لحظات مشكلات مالي مانع از انجام چنين صعودي شد.
درنيمه دوم سال 83 تلاشهاي مضاعفي براي انجام اين صعود صورت گرفت بويژه آنكه كشورمالزي نيزاعلام كرد قصد دارد صعود مشابهي را در سال 2006 برنامه ريزي و سازماندهي كند و اين امر تكاپوي مضاعفي را درميان مسئولان برانگيخت. پس ازتماسها و رايزني هاي فدراسيون كوهنوردي با دستگاههاي مختلف هزينه اين صعود نزديك به 400 ميليون تومان برآورد شد كه شامل دريافت مجوزصعود ( 10هزار دلار) بليط هواپيما، هتل، تداركات، غذا و... بود كه ارگانهاي مرتبط نظير: سازمان تربيت بدني، رياست جمهوري، بنياد تعاون، سپاه پاسداران و... پذيرفتند كه هزينه هاي آن را تقبل كنند.
با اعلام تامين هزينه هاي صعود، كميته هيماليانوردي فدراسيون كوهنوردي موظف شد طي فراخواني بانوان كوهنورد را به اردوي تيم ملي كوهنوردي دعوت كند. نزديك به 75 نفراز بانوان كوهنورد در اردوي ابتدايي شركت كردند كه طي 7مرحله اردو درنقاط مختلف ايران نظير البرزمركزي، همدان، دنا و... اين تعداد به 15 نفرتقليل يافت.
با برپايي اردوي تخصصي و مشابه سازي موانع اورست اين تعداد در نهايت به 7 نفررسيد كه در ميان نفرات برگزيده تنها دو نفر ازبانوان تجربه صعود 7هزار متررا داشتند و سايرنفرات در سطح صعود به قله دماوند بودند. پس ازگزينش نهايي در نهايت تيمي 20 نفره شامل 7 كوهنورد زن به همراه 13 نفر ازكوهنوردان مرد، روز 26 اسفند ماه سال گذشته عازم كشورنپال شدند.
تيم اعزامي پس ازورود به كاتماندو و برگزاري جشنهاي آغازسال نو آماده صعود به اورست شد وجالب اينكه دراين زمان صادق آقاجاني رئيس فدراسيون كوهنوردي و سرپرست تيم اعزامي به جهت مشكلات مالي ناگزير به مراجعت به كشوروتامين هزينه هاي ادامه صعود شد. وي نزديك به 25روز بعد به تيم صعود دركمپ اصلي ملحق شد و بارديگرمسئوليت سرپرستي گروه صعود كننده را برعهده گرفت.
تيم كوهنوردي كشورمان طي 45 روز از آغاز صعود به دليل نامساعد بودن شرايط آب و هوايي تنها موفق شد تا ارتفاع 7200 متري صعود كند و دراين مدت چند حادثه مهم را از سر گذراند كه از آن جمله بايد به ريزش بهمن دركمپ يك وطوفان كمپ سه اشاره كرد. در اين صعودعلاوه برتيم كوهنوردي كشورمان 25 تيم خارجي نيز در اين صعود شركت داشتند كه برخي از اين تيمها گرفتار بهمن كمپ يك شدند وخوشبختانه با كمك كوهنوردان كشورمان از مرگ حتمي نجات پيدا كردند.
درجريان صعود نهايي به قله اورست خانم " بهرامي " يكي ازچهره هاي شاخص تيم بانوان دچارارتفاع زدگي شد وبا صلاحديد سرپرست تيم به ارتفاع 6400 بازگشت تا تحت نظر پزشكان به اقدامات درماني بپردازد. به اين ترتيب تيم صعود با وجود نامساعد بودن هوا مركب از 3 نفر ازبانوان و 6 نفراز آقايان به صعود خود ادامه داد وحوالي ساعت 5 بعد ازظهر به ارتفاع 8000 متري رسيد. ساعت 30/10 شب از كمپ اصلي اجازه صعود نهايي صادرشد. در ارتفاع 8500 متري خانم" سلماسي" از ناحيه چشم چپ دچارسرمازدگي مي شود كه پس ازدرخواست بازگشت به كمك شرپاها ( كوهنوردان محلي نپال ) به كمپ 8000 متر انتقال مي يابد و ساير اعضاي گروه به صعود خود ادامه مي دهند.
نخستين تيم صعود كننده حوالي ساعت 30/10 صبح به قله اورست صعود مي كنند و تيم دوم كه مسئوليت پشتيباني گروه را برعهده داشت با يك ساعت تاخيرحوالي ساعت 30/11موفق به فتح قله مي شود. با تاييد افسرناظر كارصعود تيم كوهنوردي بانوان كشورمان تاييد و براي نخستين بار زنان مسلمان برفرازبلند ترين قله دنيا پرچم كشورمان را به اهتزار درمي آورند.
قهرمانان كوهنوردي، ورزشكاران بدون حامي
اقبال افلاكي مربي تيم ملي كوهنوردي ويكي از كوهنوردان باسابقه كشورمان كه بارها صعود به قلل بالاي 8 هزارمتررا در كارنامه صعود هاي خود دارد درباره حمايت هاي سازمان تربيت بدني وكميته ملي المپيك از قهرمانان رشته كوهنوردي مي گويد: قهرمانان كوهنوردي تنها ملي پوشاني هستند كه اززماني كه وارد اردومي شوند تمامي هزينه ها شامل خوراك، پوشاك، رفت و آمد وبقيه مسائل برعهده خودشان است. تنها تسهيلاتي كه فدراسيون براي كوهنوردان قائل مي شود حق الزحمه اي است كه به مربيان براساس سطح كار مربي جلسه اي بين 5 تا 6 هزارتومان هرچند ماه يكبارپرداخت مي كند كه ازآنهم 10درصد ماليات و 5 درصد صندوق كمك به كوهنوردان از كارافتاده كسرمي شود.
وي درباره اينكه چرا فدراسيون اقدامي براي تامين هزينه قهرمانان كوهنوردي انجام نمي دهد، مي گويد: بودجه فدراسيون سالي 50 ميليون تومان است. اين هنر رئيس فدراسيون است كه آخرسال بيلان يك ميلياردي ارائه مي دهد و مي تواند با رايزني ازكانالهاي مختلف براي فدراسيون تامين اعتباركند. درواقع دست رئيس فدراسيون هم در اين زمينه بسته است. حمايت كميته ملي المپيك هم تاكنون درحد تامين بليط رفت وبرگشت ويكدست گرمكن و يك ساك ورزشي بوده وتاكنون حمايت چنداني دراين زمينه ازتيم هاي كوهنوردي وجود نداشته است. درهمين صعود اخيربانوان به اورست كميته ملي المپيك بعنوان پاداش تنها به اعطاي يك سكه به 7 نفر ازخانمها و اعطاي لوح تقديراكتفا كرد، درحاليكه تيم كوهنوردي صعود كننده به اورست يك تيم 20 نفره بود.
كوهنوردان مرد شامل تقدير از قهرمانان نشدند!
هرچند بسياري ازرشته هاي ورزشي همه ساله متناسب با كسب عناوين جهاني و المپيك مطابق آئين نامه تقدير ازقهرمانان مورد تشويق قرارمي گيرند ولي كوهنوردان مرد قله اورست دراين زمينه با بي مهري مسئولان و متوليان برگزاركننده اين مراسم روبرو شدند.
رضا بهادراني عضو تيم ملي كوهنوردي ازاستان كرمانشاه درمورد مراسم تقدير ازقهرمانان مي گويد: قراربود دراين مراسم به قهرمانان پنج فدراسيوني كه توانستند مقامهاي جهاني كسب كنند يك دستگاه خودرو پژو اهداء شود. اين فدراسيونها شامل رشته هاي فوتبال، واليبال، بسكتبال، هندبال وكوهنوردي بودند كه روزنامه ها و صداوسيما هم آن زمان اين خبررا اعلام كردند. ازجمع تيم كوهنوردي هم اعلام شد درمراسم ساليانه تقدير ازقهرمانان به 9 نفري كه موفق شدند قله را صعود كنند، يك دستگاه خودرو اهداء مي شود. اين مسئله باعث شد بسياري ازشركتها وسازمانهايي كه قصد داشتند بطورجداگانه ازكوهنوردان تقديركنند بخاطرجوايز اعلامي سازمان برنامه هاي خودشان را منتفي كنند. مدتي بعد شنيديم اين جايزه تنها به خانمهايي كه به اورست صعود كردند اختصاص يافته و به اين ترتيب عملا موضوع تقديراز قهرمانان كوهنوردي منتفي شد.
قدمي: طبق آئين نامه تشويق قهرمانان عمل كرديم
مهندس مهدي قدمي معاون سازمان و رئيس توسعه ورزش قهرماني در اين باره مي گويد: تيم كوهنوردي صعود كننده به قله اورست ابتدا جزوبرنامه تقديررياست جمهوري قرار نداشت، ولي با اصرار آقاي مهرعليزاده وتامين اعتبار آن ازبودجه سازمان تربيت بدني توانستيم تقدير ازقهرمانان كوهنوردي را دربرنامه بگنجانيم .
وي درباره اينكه چرا تمامي اعضاي تيم ملي كوهنوردي مورد تقديرقرارنگرفتند، گفت: اين صعود به نام نخستين صعود بانوان مسلمان صورت گرفت وهمانطوركه ازنامش پيداست تنها به بانوان اختصاص داشت و ازهمين رو جوايزسازمان شامل حال كوهنوردان مرد نشد. البته اين مسئله قابل بررسي است و درصورتي كه آقايان هم شامل شرايط دريافت جايزه قهرمانان تشخيص داده شوند، سال آينده نسبت به تقديراز آنان اقدام خواهيم كرد.
وي تاكيد كرد: بهرحال اين مسئله موضوعي است كه بايد ازسوي رئيس فدراسيون كوهنوردي كه بالاترين مرجع كار درهر رشته اي است پيگيري شود و سازمان بعنوان سياستگذارورزش كشورعلاقه اي به دخالت درمسائل جزئي فدراسيونها ندارد. ما بر اساس آئين نامه براي صعودهاي بالاي 8 هزارمتر جوايزي درسطح مدال جهاني درنظرمي گيريم ودرصورتي كه تيم صعود كننده به اورست شرايط ذكرشده در آئين نامه قهرمانان ورزشي را داشته باشد هيچگونه تبعيضي دراين زمينه قائل نخواهيم شد.
ورزش ، جنگ زمان صلح
قهرمانان رشته كوهنوردي عموما از تنگناهايي كه در زندگي شخصي با آن روبروهستند گلايه دارند. اكثرقهرمانان تيم ملي كوهنوردي بدليل اينكه ناگزيرند بطورتمام وقت به اين ورزش بپردازند، نمي توانند حرفه و شغل ديگري را بعنوان كسب و كار داشته باشند. عموما حمايت هايي نيز ازسوي فدراسيون و سازمان تربيت بدني در اين زمينه از ورزشكاران كوهنوردي صورت نمي گيرد و قهرمانان كوهنوردي نتوانسته اند براي تامين هزينه هاي زندگي آبرومندانه، شغل مناسبي را براي خود دست و پا كنند.
" جلال چشمه قصاباني" كه سابقه دوبارصعود به قله اورست را دارد، مي گويد: ازسال 62 رسما با فدراسيون كوهنوردي همكاري دارم ونزديك 10 سال است كه عضو تيم ملي كوهنوردي هستم ودرتمام اين مدت به ياد ندارم فدراسيون با كسر بودجه روبرو نبوده باشد. به نظرمن يا فدراسيون نبايد براي قهرمانان كوهنوردي برنامه صعود بگذارد يا با قدرت بايد ازآن حمايت كند وهزينه هاي زندگي قهرمانان وصعود به قله هاي بين المللي را تامين كند.
وي ادامه مي دهد: كشورما مي تواند از طريق ورزش ، فرهنگ جوانمردي و پهلواني خود را به دنيا معرفي كند. رئيس فدراسيون كوهنوردي دراين باره تعبيرزيبايي دارند: ورزش ، جنگ زمان صلح است و ورزشكاران سربازان اين نبرد هستند. هر كشوري تلاش مي كند تا پرچم خود را درميادين بين المللي درموقعيت بالاتري به اهتزاز درآورد. اورست ميداني نيست كه بخواهيم افتخارات آنرا كمرنگ جلوه دهيم. كاري كه ما كوهنوردان سال 77 و امسال انجام داديم به اندازه قهرماني جهان و مدال المپيك ارزش داشت. پرچم ايران در ميان 25 كشورجهان با قاطعيت و با بيشترين نفرات برقله اورست به اهتزاز درآمد كه اين افتخاركوچكي نيست، ولي برخلاف دنيا اينجا توجهي به ورزشكاران كوهنوردي نمي شود وشخصا با اينكه دوبار به اورست صعود كردم، ولي مجبورم براي تامين هزينه هاي زندگي به شغل كارگري رو بياورم.
عملكرد فدراسيون كوهنوردي از نگاه قهرمانان
فدراسيون كوهنوردي بعنوان متولي اين رشته دركشورتا چه اندازه درسازماندهي و برنامه ريزي فعاليتهاي اين رشته نقش داشته ودرمجموع عملكرد فدراسيون را بايد چگونه ارزيابي كرد؟
اقبال افلاكي مربي با سابقه تيم ملي مي گويد: به نظرمن فدراسيون دراين مدت كاملا سيرصعودي داشته وبنده قويا ازعملكرد فدراسيون دفاع مي كنم . كوهنوردي در طول 10سال گذشته به لحاظ كمي وكيفي با رشد قابل توجهي روبروبوده و اعتقاد دارم اگرفدراسيون مي توانست نسبت به عملكرد خودش بيلان كاري ارائه كند، مطمئنا مقابل بسياري از انتقاداتي كه در اين زمينه نسبت به فدراسيون وجود دارد، گرفته مي شد.
اگرفدراسيون مي توانست نسبت به عملكرد خودش بيلان كاري ارائه كند ، مطمئنا مقابل بسياري از انتقاداتي كه در اين زمينه نسبت به فدراسيون وجود دارد ، گرفته مي شد |
ازنظر امكاناتي فدراسيون شرايط خوبي را براي اين رشته فراهم كرده بطوريكه درحال حاضراكثراستانهاي كشورمجهز به ديواره مصنوعي هستند وكوهنوردي دركشور جزو رشته هاي فعال بشمارمي رود. موجي كه به تازگي براي صعود به قلل خارج ازكشوربراه افتاده، عضويت ملي پوشان كوهنوردي درصندوق حمايت از قهرمانان ( مجموعا 15نفر)، پوشش بيمه ورزشي و... بيانگرموفقيتهاي فدراسيون است. البته بايد تنگناهاي مالي فدراسيون را هم درنظرگرفت كه با وجود تمامي بي توجهي هاي سازمان فدراسيون توانسته با رايزني هزينه هاي جاري خود را تامين كند. اين را هم درنظر بگيريد كه كوهنوردي رشته پرطرفدار و مدال آوري نيست و انگيزه هايي كه درساير رشته ها باعث جذب علاقمندان مي شود در اين رشته بسيارمحدود است.
كسي به فكر دلگرم كردن قهرمانان نيست
بسياري ازقهرمانان كوهنوردي بيش ازآنكه ازمسئولان انتظارفراهم شدن شرايط مالي آنچناني را داشته باشند، انتظار دارند تنها زحمات وتلاش هاي آنان مورد توجه قرارگيرد وحداقل ارزش كار و رياضتي كه براي قهرماني متحمل ارج نهاده شود وبا بي تفاوتي مسئولان روبرونباشد.
جواد گياه شناس عضو تيم ملي كوهنوردي از استان همدان وفوق ليسانس رشته علوم سياسي مي گويد: بسياري ازمشكلات بعضا ارتباطي به فدراسيون ندارد وبه نوع نگاه مسئولان به ورزش بازمي گردد. درهمين صعود به اورست 6 نفر از اعضاي تيم ملي از استان همدان بودند، ولي تاكنون مديركل استان حتي يكبارهم اين قهرمانان را دورهم جمع نكرده تا ازنزديك درجريان مشكلات قهرمانان كوهنوردي قراربگيرد. ما تنها انتظارداشتيم ايشان مشكلات ما را بشوند، ولي ... تنها كاري كه در اين مدت انجام شده اين بوده كه شوراي اداري استان به هركدام ازبچه ها يك سكه طلا داده كه آنهم بعدها فهيميديم متعلق به هيات كوهنوردي بوده !!
بدليل اينكه بيش از اينها براي كارم هزينه كردم و ارزش قائلم ترجيح دادم آن سكه را هم به مسئولان استان برگردانم |
گياه شناس كه بعنوان استاد در دانشگاه آزاد به كار تدريس مشغول است، ادامه مي دهد: براي من صعود به اورست ارزش معنوي بالايي دارد وحاضرنيستم با برخي مسائل مادي ارزش كارم را كمرنگ كنم. به همين خاطر بدليل اينكه بيش ازاينها براي كارم هزينه كردم و ارزش قائلم ترجيح دادم آن سكه را هم به مسئولان استان برگردانم. واقعيت اين است كه بسياري ازمشكلات قهرمانان مسائل مالي نيست ومسئولان نمي دانند چطور ورزشكاررا دلگرم كنند. خود من بعنوان استاد دانشگاه با سختي موفق شدم ازدانشگاه مرخصي بگيرم تا تيم را درصعود به اورست همراهي كنم. تازه دربازگشت نه تنها تقديري ازكار ما صورت نگرفت، بلكه با كلي دوندگي توانستم مسئولان دانشگاه را راضي كنم تا دوباره كارم را در دانشگاه ادامه بدهم وتاسف آورتر اينكه دراين مدت حتي يك رفتارصميمانه ازسوي رئيس دانشگاه با ما صورت نگرفت. مگر دانشگاه آزاد چند قهرمان كوهنوردي داشته كه به اورست صعود كردند كه مستحق چنين رفتاري بوديم؟
تقديراز فاتحان اورست از سوي شوراي شهر تهران
عروسك دارا و سارا ؛ پاداش فاتحان اورستمطمئنا دانستن اينكه فاتحان اورست تاكنون چه پاداشي را براي صعود به بلندترين قله جهان دريافت كردند، جالب خواهد بود. افلاكي دراين زمينه مي گويد: دراين صعود نه از500 دلاري كه معمولا بعنوان پاداش صعود پرداخت مي شود، خبري بود ونه ازمبلغي كه معمولا درسفرهاي خارجي بعنوان پول توجيبي به ورزشكاران مي دهند. به همين خاطربعد ازپايان صعود وبازگشت به كاتماندو مجبوربوديم بيشتروقتمان را درهتل سپري كنيم. وقتي هم كه به تهران بازگشتيم 2عدد سكه بهارآزادي كه آقاي تقدس نژاد معاون مالي اداري صدا وسيما به اعضاي تيم اهداء كردند، يك عروسك دارا وساراي كوهنورد، 2عدد سكه بهارآزادي شوراي شهرتهران و يك عدد ساعت مچي تمام پاداشي بود كه براي صعود به اورست دريافت كرديم. خلاصه لباسهاي چركي كه ظرف سه ماه انباشته شده بود، تمام سوغاتي بود كه ازاين سفربراي خانوده هايمان به ارمغان آورديم.
بعضي وقتها بي توجهي ها، توهين آميز مي شود
شايد تابحال شما هم اين سئوال را ازخودتان پرسيده باشيد كه با وجود تمامي مشكلات وخطراتي كه رشته كوهنوردي با آن روبروست، چه انگيزه اي باعث مي شود تا قهرمانان اين رشته همچنان دراين ورزش فعاليت كنند وكمبودهاي آنرا با جان ودل بپذيرند.
رضا بهادراني ملي پوش جوان تيم اعزامي به قله اورست كه چهارسال سابقه حضور درتيم كوهنوردي كشورمان را دارد، دراين باره مي گويد: ما ازهمان ابتدا نيز به جايگاه اين ورزش دركشور آگاه بوديم ومي دانستيم درچه راهي قدم مي گذاريم. به همين خاطرهم ازهمان ابتدا با كمترين توقعي گام دراين رشته گذاشتيم. شايد اين نخستين باري باشد كه تعدادي ازقهرمانان كوهنوردي دريك رسانه حاضرشدند تا درباره مشكلات وبي توجهي ها نسبت به رشته كوهنوردي درد دل كنند. تاكنون تمام قهرمانان كوهنوردي با عشق وعلاقه نسبت به هدف مقدسي كه همانا اعتلاي نام ايران بوده تلاش كردند ودراين راه كمترين چشم داشتي هم نداشتند وبي توقع كاركردند، ولي حالا رفتارها بگونه اي شده كه ديگرنمي شود تام آنرا بي توجهي گذاشت وحتي در مقاطعي اين رفتارها توهين آميزمي شود وحتي كاربه جايي مي رسد كه براي كاري كه كرديم هيچ ارزشي قائل نمي شوند واين ديگرقابل تحمل نيست.
درفوتبال حتي به مترجم تيم هم جايزه مي دهند، ولي كوهنوردي با تمامي سختي ها و مرارتهايي كه دارد شرط مي گذارند و پاداش خانمها را ازآقايان جدا مي كنند |
بهادراني ادامه مي دهد: فلان ارگان بخشنامه صادرمي كند كه قهرمانان ورزشي مي توانند با ارائه حكم قهرماني شان استخدام شوند، ولي من كه عضو تيم ملي كوهنوردي هستم و دوحكم قهرماني جهان با امضاي رياست سازمان تربيت بدني دارم، هنوز بيكارم؟ اگرحكم قهرماني مورد قبول همه دستگاههاست پس چرا استخدامي وجود ندارد، اگرحكم را قبول نداريد. چرا اساسا آن را صادرمي كنيد؟ بنظرمن كوهنوردي يك رشته خاص است با ويژگي هاي كاملا خاص كه شايد تنها خود ما ارزش كارمان را بفهميم. ولي رفتارهايي نظير آنچه درمراسم تقدير ازقهرمانان صورت گرفت، بسيارتوهين آميزبود. درفوتبال حتي به مترجم تيم هم جايزه مي دهند، ولي كوهنوردي با تمامي سختي ها و مرارتهايي كه دارد شرط مي گذارند وپاداش خانمها را از آقايان جدا مي كنند. حرف من اين است اگر انگيزه ما براي فعاليت دراين رشته مسائل مالي بود، همان سال اول عطاي كار را به لقايش بخشيده بوديم ولي با وجود ضربه هايي كه از اين ورزش در زندگي شخصي خورديم، فقط بخاطرعشق وعلاقه اي كه به اين رشته داشتيم، مانديم وپشيمان هم نيستيم. ولي بعضي رفتارها و تبعيض ها درسيستم ورزش كشورواقعا آزاردهنده است و اميدوارم بستري فراهم شود تا آيندگان با مشكلات ما درگيرنباشند.
درحادثه خرم آباد مسئولان درمقابل فشارخانواده قربانيان كه خواستار دريافت اجساد عزيزانشان بودند عاجزانه ازما تقاضا مي كردند براي جمع آوري اجسادحادثه ديدگان به منطقه اعزام شويم |
كوهنوردان؛ امداد گران خانه به دوش
جلال چشمه قصاباني از رفتاردوگانه مسئولان نسبت به كوهنوردان گله دارد. اومي گويد: ورزشكاران كوهنوردي را تنها زماني كه حادثه اي مثل سقوط هواپيما رخ مي دهد، مي شناسند وبه ياد آنها مي افتند. يادم نمي رود كه درحادثه خرم آباد مسئولان درمقابل فشارخانواده قربانيان كه خواستاردريافت اجساد عزيزانشان بودند، عاجزانه ازما تقاضا مي كردند براي جمع آوري اجساد حادثه ديدگان به منطقه اعزام شويم كه حتي اگركسي هم سراغ ما نمي آمد، داوطلبانه اين كار را انجام مي داديم. چون اين ديگريك وظيفه انساني است. شايد اگرقهرمانان كوهنورد نبودند، بدليل سرماي هوا وموقعيت صعب العبورمنطقه انتقال اجساد كشته شدگان به اين سادگي امكانپذيرنبود و اينكارتنها ازعهده كوهنوردان ساخته بود. در زلزله رودبار وبم هم كوهنوردان نخستين كساني بودند كه به كمك حادثه ديدگان شتافتند. مي خواهم بگويم كوهنوردان امدادگراني هستند كه زندگي شان دركوله پشتي شان خلاصه مي شود. هرزمان ملت به كمك كوهنوردان نيازداشتند، آنها با آغوش باز به درخواست مردم لبيك گفتند، ولي دستگاه ورزش اين رشته را بعنوان يك رشته ورزشي نمي شناسند. چرا؟
نظر شما