۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۳:۱۰

شعرهایی در حمایت از مردم مظلوم غزه؛

«ثبت است بر جریده عالم» قیام سنگ

«ثبت است بر جریده عالم» قیام سنگ

همزمان با روز جهانی قدس خبرگزاری مهر گزیده‌‌ای از اشعار شاعران جوان کشور با موضوع جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و مقاومت مردمان این منطقه را که در قالب یک کمپین در فضای مجازی در معرض دید عموم قرار گرفته را منتشر کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، جمعی از شاعران جوان کشور با همکاری جلیل صفر‌بیگی شاعر خوش‌نام اهل ایلام با به راه انداختن کمپینی‌ در فضای مجازی از تمامی شاعران جوان و شناخته شده کشور خواسته‌اند تا با سرایش شعر به همدردی با مردم مظلوم غزه بپردازند.

در ادامه این گزارش بخشی از اشعار منتشر شده در این کمپین مجازی از نگاه شما می‌گذرد:

گل نترسیده اگر باد خزان هست هنوز/ در سر داس و تبرها هیجان هست هنوز

گل نمی‌ترسد و می‌خندد و می‌داند عشق/ بر تن زخمی هر سر جوان هست هنوز

غزه! هر جند مهمات فراوان دارند/ غم نخور در کف تو تیر و کمان هست هنوز

غم نخور، تیر و کمان هم برود از دستت/ سنگ سرمایه روزم پدران هست هنوز

می‌رسد دوره پیروزی خون بر شمشیر/ می‌رسد باز به‌پا خیز زمان هست هنوز

خانه‌ها گرچه به ویرانه بدل گشت ولی/ قدس آن خانه خورشید نشان است هنوز

ماهیان را اگر از رود به تنگ آوردند/ در دل زخمی دریا جریان هست هنوز

اعتنایی نکند هیچ‌کسی در عجبم/ ذره‌ای عاطفه در قلب جهان هست هنوز؟

شب به شب کوچه‌ای از داغ به خود می‌پیچد/ مانده‌ام اینکه نگاهی نگران هست هنوز

با لب روزه اگر سخت شده جنگ چه باک/ جمعه آخر ماه رمضان هست هنوز

علی سلیمانی

................

رخصت دهید قافیه‌ها را به نام سنگ/ ای آخرین تلاوت باران امام سنگ

این قبله را گلوگاه به تاراج برده است/ اینجا نماز می‌شکند در مقام سنگ

پر پر شده‌ست بر پر بابا کبوتری/ یعنی هجوم فاجعه بر التیام سنگ

این کاروان زخمی لب تشنه از مجاست/ زینب به دوش می‌رسد از معبه شام سنگ

دارد سپاه کفر زمان غرق می‌شود/ جاریست از تمام  زمین نیل؛ رام سنگ

باید دوباره فتح شود قبله‌گاه عشق/ بالا رود بلال اذانی  به بام سنگ

ای آخرین ستاره خیبر شکن بتاب/بردار ذوالفقار علی از نیام سنگ

«هر گز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق»/ «ثبت است بر جریده عالم» قیام سنگ

مریم حقیقت

...................

خاورمیانه‌ی‌همه‌مان به هم خورده

جا‌به جا

بغداد و بیداد و  از عراق

قاهره ابوالهول‌ کرده

دمشق سوریه‌هایش می‌سوزد

و غزه

آه غزه

خاورمیانه ی همه‌مان به هم خورده

دموکراستی این حرف‌ها یعنی چه؟

جلیل صفر بیگی

...............

یک سو نشسته هیئت قابیل/ یک سو نگاه مات عزرائیل

دیوونه ویرونی غزه/ گردنکشای پست اسرائیل

پیمان سر کشتار آدمهاست/خون توی فنجونای رو میزه

من خواب دیدم که خدا یکجا/ تنها نشسته اشک می‌ریزه

باید فراموشی بگیری تا/ یادت بره تو غزه چی دیدی

این قتل عام نفرت‌انگیزو/می‌بینی و انگار جون می‌دی

دنبال پاشه کودک زخمی/ جای عروسک سنگه تو دستاش

خون جاریه از سینه مادر/ صد پاره شد یک جا تن باباش

جنگ و جنایت خون و خونریزی/ هر گوشه دنیا رو پر کرده

آدم مگه اینقدر بد می‌شه/ آدم چرا اینقدر نامرده

سودا سیحون

.................

صحنه جنگ پا به پا شده است/ جنگ و ایمان ادعا شده است

خولی و شعر و حرمله جمع‌اند/ غزه امروز کربلا شده است

حق‌خوری، حق‌کشی گناه شماست/ صلح با دوستی نه راه شماست

گورتان را بدست خود بکنید/غزه گودال قتلگاه شماست

ظلم بر هر بنی بشری جرم است/ بندگی پیش اهل شر جرم است

قلب‌ها، دست‌ها، زبانها داد/ هر سکوتی شریک در جزم است

کفر و دین بی‌قرار می‌جنگد/یا‌علی، ذوالفقار می‌جنگد

جنگ بدر است و خندق است و حنین/ غزه با افتخار می‌جنگد

میثم امانی

............

هر تیری که در غزه یا بلند‌های جولان رها می‌شود

پشت من و بدخشان به درد می‌آید

و شاعران مالزیایی آه می‌کشند

و عده‌ای فریاد شادی

جنگ یعنی این

علی بهمنی

...............

دخترکم

فکر کن باران است که می‌بارد، گلوله نیست

فکر کن گنجشک بود ای بی‌سرزمین

فکر کن قشنگی‌های دنیا هنوز اتفاق نیفتاده است

این سقف که آسمان را از تو دور کرده بود

این پنجره‌های عبوس

این در که برای بازشدن باید تو را بشناسد

به جان هم افتاده‌اند

آژیر قرمز این شهر

اشک‌های تو

پیشانی تو

شقیقه‌های تو‌اند

دنیا که کور نیست

نقاشی‌ تو را خواهد دید

در ساحل مدیترانه جنگ بالا گرفته است

من از بس گریسته‌ام

آرایش خلیجی این شعر به هم خورده است

ارمغان بهداروند

.............

تانک‌ها ایستاده بر ساحل، سنگ‌ها دیده‌بان دریایند

آه مادر بخند چیزی نیست، زخم‌ها پاسبان رگهایند

بمب‌ها خوشه‌خوشه می‌رویند، در گلوی مزارع گندم

بغض‌ها دانه دانه تلخند و صبرها ساقه ساقه صبرایند

ابرهه آیه آیه می‌خواند یاس را از کتاب تقدیرش

سنگ در مشت قطره باران، ابرها تیره تیره می‌آیند

دوست دارم صدای  براان را، در پسینگاه ساکت زیتون

پشتبندش اگر کلوله نبود...کاش‌هایم دچار امایند

خانه خانه خراب این خاکم، بوسه گاه سپید عاشق‌ها

دشت مریم‌ترین شقایق‌ها کو‌هایش چقدر تنهایند

قلب دریای مهربان سرخ امشب از دردها لبالب شد

آه این قوم دشمن لبخند عاشق گریه‌های موسایند

زندگی روی دست اردوگاه تکه تکه شهید خواهد شد

بر زیمن‌های سرخ آبادی سیب‌های رسیده زیبایند

محدثه الماسی

کد خبر 2337947

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha