به گزارش خبرگزاری مهر، پرسش مهم و مركزي أحمد سوايعيه در کتاب «عدالت مورد مباحثه: زنان، اسلام، حقوق و جامعه Contesting Justice: Women, Islam, Law, And Society» جست و جوي ارتباط ميان عدالت اجتماعي و تفاسير به عمل آماده از سنت هاي فقهي و حقوقي در اسلام است.
نويسنده در ابتداي كار مي كوشد تا ميان امور بين و آشكار ديني از يك سوي و امور ديگر تفاوت قايل شود.
وي در ادامه يادآور مي شود كه برخي از سنن اعراب پيش از اسلام توسط اين دين مبين تأييد و امضاء شده است و به مثابه بخشي از سنت اسلامي سامان يافته است؛ كما اينكه فقه نيز از زمانه خود، در اطوار مختلفي كه از سر گذرانده است، متأثر گرديده است و در مواقع متعددي رنگ و بوي مناسبات زمانه خود را تا حدي پيدا كرده است.
نويسنده موضع روش شناختي ويژه اي را جهت پاسخ دهي به پرسش فوق الذكر در پيش مي گيرد.
بر اين اساس وي توضيح مي دهد كه هر گونه تلاشي در راه پاسخ گويي به اين پرسش بايد به جاي تمركز بر موارد جزئي و مصاديق مشخص كوشش خود را صرف شناسايی مسيرهايي نمايد كه به تعميق درك ما نسبت به كليت حقوق اسلامي بيانجامد.
به اين ترتيب وي از ما مي خواهد تا براي فهم ارتباطات برقرار ميان حقوق اسلامي و عدالت اجتماعي نگاهي كلان نگر و دامن گستر به اين عرصه بيفكنيم و پاسخ پرسش خود را نه منحصرا در مصايق كه در روح كلي حاكم بر فقه و حقوق اسلامي جست و جو نماييم و سپس از منظر آگاهي حاصل آمده از چنين نگاهي به موارد جزئي و مصداقي بپردازيم.
وي در فصول بعدي به منطق تفسير متون بالادستي و مرجع فقه و حقوق اسلامي اشاره مي كند و توضيح مي دهد كه عالمان اسلامي در طول تاريخ بر اقتدار دانش ادبيات و زبان شناسي در تعين بخشيدن به نحوه فهم از اين متون تأكيد ورزيده اند با اين حال نبايد از نظر دور داشت كه سنتهاي شفاهي در جريان در جامعه اسلامي نيز نقشي مهم در اين فرايند بازي كرده است و در اين مسير به جد تأثيرگذار واقع شده است.
نظر شما