به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، اين محقق ادبي كه تفاوتهاي زباني را در شعر سعدي و حافظ بررسي مي كرد ، گفت : شعر حافظ در بيشتر موارد ، به ويژه در شعرهاي متعالي تر او، شعر انتقال پيام از رهگذر نقل ناقص يا نقل كامل معاني به عرصههاي بالا و باز هم بالاتر است.
علي محمد حق شناس ياد آور شد : در مورد اين پرسش نه چندان تازه كه راز تفاوت درغزلهاي سعدي و حافظ چيست ، بايد گفت كه تا امروز پاسخي در خوربه اين سوال داده نشده است و تنها مطلبي كه در اين باره هست، به تفاوت سبك عراقي با سبك هندي مربوط ميشود كه گاه از آنها در تبيين تفاوتهاي ميان سعدي و حافظ استفاده كردهاند؛ يعني ابتدا سعدي را به حق ، نماينده سبك عراقي گرفته اند و حافظ را به ناحق، نماينده سبك هندي در سالم ترين صورت آن پنداشته اند و بعد هم گفته اند اشعار عراقي ساده و روانند و به راحتي مي توان به پيام آن پي برد و لاجرم اشعار سعدي هم از اين قاعده مستثني نيست .
اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح كرد : واقعيت امر اين است كه فاصله صورت و محتوا در غزلهاي سعدي عموما بسيار كوتاه تراز آن است كه در غزلهاي حافظ ديده ميشود. درنتيجه درك و التذاذ هنري از غزلهاي سعدي زودتر نصيب ما مي شود؛ تا از غزلهاي حافظ.
حق شناس گفت : نمي توان به آساني به پيام اشعار سبك هندي راه يافت و اشعار حافظ نيزخواه ناخواه به همين دليل دوريابتر و ديرفهم ترند. اين مدعا اگرچه به واقعيت كمابيش نزديك است و چه بسا بتواند به جاي خود از عهده تبيين برخي تفاوتهاي شعر سعدي با شعر حافظ بر آيد، با اين همه، لااقل به سه دليل نمي تواند پاسخ قانع كننده اي به سؤال ما بدهد . كما اين كه به جز " سعدي " و " حافظ " ، شاعران فراوان ديگري هم هستند كه يا پيرو سبك عراقياند يا پيرو سبك هندي. ولي در شعر آنان هيچ تفاوتي به لحاظ فاصله صورت از محتوا به چشم نمي خورد. گو آنكه شعر پيروان سبك هندي سرشارازمضامين ظريف وباريك بينيهاي زماني و ادبي نيز البته هست.
به گزارش مهر ، وي درباره تفاوتهاي واژگاني و ساختاري در غزلهاي اين دو شاعراين گونه توضيح داد : ، اين موضوع ، معلول اختلاف در فاصله صورت و معنا در غزلهاي آنهاست؛ نه علت بروز آن اختلاف ؛ چراكه وفور معاني و مضامين در غزلهاي حافظ، در عين حال كه بر غناي واژگاني زبان او ميافزايد، او را از روي آوردن به تنوع در ساختهاي زباني بي نياز ميسازد. حال آن كه محدوديت مضامين و معاني در غزلهاي سعدي هر چند موجب محدوديت واژگاني زبان او مي شود، با اين همه او را ناگزير ميكند كه مضامين گيانه يا همانند را در ساخت هاي گوناگون با پردازش هاي نو به نو باز آفريند؛ تا هم از ملال تكرار بپرهيزد، هم به ملامت يكنواختي گرفتار نشود.
به گفته حق شناس ، هم سعدي و هم حافظ، هر دو كارآفرينش غزل را از يك جا، يعني از فضاي فرهنگ و انديشه آغاز ميكنند؛ منتها سعدي اولا حوزه فكري و فرهنگي خود را در عالم غزل به قول فروغي به مغازله و معاشقه يا به حكمت و موعظه محدود ميكند و ثانيا همان مايه از فكر و فرهنگ را نيز نخست به زباني باز مي پروراند كه به فهم عامه نزديك باشد و آن گاه آن را در هيات همگان فهمش به جامه غزلي در مي آورد كه غالب شگردها و صناعات ادبي آن مايه از امكانات زبان مي گيرد .
گفتني است چهارمين جشنواره شعر و ادب دانشجويان علوم پزشكي از سراسر كشور ، تا عصر فردا ( جمعه ) در شيراز با برگزاري نشست هاي ادبي و جلسات شعرخواني ادامه خواهد يافت .
نظر شما