علی چنگیزی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه کتاب در ایران عمر کوتاهی دارد و زود فراموش میشود گفت: دلیل آن را وضعیت فاجعه بار کتابخوانی میدانم. به نظرم وضعیت کتابخوانی در شرایط کنونی در بدترین حالت ممکن است و امیدوارم روزهای بدتر از این را نبینیم.
وی ادامه داد: به درستی گفتهاند که میزان کتابخوانی ما حتی از دوران قاجاریه هم کمتر شده است. شمارگان کتاب دست بالا در هزار تا متوقف شده است و متوقف هم میماند و من فکر کنم با توجه به بیتوجهیای که به کتاب و کتابخوانی شده است از این هم بدتر میشود. کتابخوانی مردم ما در سراشیبی است. مردم ما دیگر به کتاب احساس نیاز نمیکنند و چنان در روزمرگی گرفتار شدهاند که دیگر تاب و نا و توان کتاب خواندن ندارند و فکر خود را مشغول وایبر و واتس آپ و فیس بوک و... کردهاند و متنهای آبکی این رسانه های سطحی را میخوانند تازه اگر بخوانند.
این نویسنده جوان ادامه داد: دوری مردم ما از کتاب به دلیل شرایط اقتصادی مردم نیست چرا که روز به روز میبینیم کافیشاپها و فست فودها شلوغتر و شلوغتر میشوند و این صنعت روز به روز بیشتر رونق میگیرد اما تا نوبت به کتاب و ادبیات و هنر میرسد مشکل اقتصادی را بهانه دوری از فرهنگ میکنیم. کتاب خواندن، طبعا مشکل است و نیاز به حضور روح و فکر دارد و خب از خوردن یک قاچ فست فود مشکلتر است.
چنگیزی ادامه داد: برای بهبود کتابخوانی نیاز به یک جهاد داریم. باید از پایه شروع کنیم و بچهها را با کتاب انس بدهیم. هر چند ارادهای برای این کار در آموزش و پرورش نمیبینم و آموزش و پرورش و وزارت علوم (که نام فرهنگی هم در عنوان وزارتخانهاش وجود ندارد گویی تنها باید به دانشجویان ریاضی و فیزیک و... بیاموزد و کاری در جهت توسعه فرهنگی آنها نباید انجام بدهد.) خود بیشتر و بیشتر بچهها را به جای خردورزی و ذوقباوری به سمت مدرکگرایی و روزمرگی سوق میدهد و اینجا باید اهالی فرهنگ خون دل بخورند و فریاد بیحاصل سر دهند و ببینند چه طور سرمایههای انسانی تباه میشود و فرهنگ رو به افول و سقوط میرود.
این نویسنده تصریح کرد: نویسندگان و ناشران ایران با وجود همه این مشکلات و مشکلات اقتصادی که بر گرده ایشان بیشتر سنگینی میکند باز دیوانهسر قلم میزنند و مینویسند و کتاب چاپ میکنند. به هر حال انسان به امید زنده است هر چند چشمانداز ناامید کننده است. میبینم که گاهگداری مسئولین ته دلشان فرهنگ را باد هوا میدانند و به آن بیتوجه هستند. میبینdم که در دانشگاهها به جای دغدغه کتابخوانی و خردورزی دانشجویان را در گیر هیچ میکنند یا اسیر سیاستبازیهای جناحی. حال آنکه ادبیات اساس و بهترین تولید انسانی بشر است. انسانیترین تولید بشر. درد بشر در ادبیات نمود و بروز دارد و دانشجو و دانشاموزی که از این درد بیخبر باشد در نهایت موضوع بزرگی را از دست داده است.
به گزارش مهر، مجموعه داستان بزهایی از بلور نوشته علی چنگیزی شامل سه داستان با عناوین «خرس»، «صلات ظهر» و «بزهایی از بلور» توسط نشر چشمه منتشر شد.
همه این داستانها رد دو سال اخیر توسط مولف نوشته شده است و در آن نویسنده سعی کردهاست فضایی یک دست را در کل کتاب بسازد و به همین دلیل فضاسازی کتاب دقیقتر از کار درآمده است و داستانهای این مجموعه انسجام بیشتری دارند.
چنگیزی همچنین در گفتگو با مهر درباره کتاب تازهاش گفت: داستانهای این کتاب هم در همان حال و هوای دو کتاب دیگرم یعنی «پرسه زیر درختان تاغ» و «پنجاه درجه بالای صفر» در کویر میگذرند،
وی افزود: الان مشغول نوشتن سومین بخش از مجموعه کویریام هستم که با پرسه زیر درختان تاغ شروع شد و با پنجاه درجه بالای صفر ادامه پیدا کرد. این رمان روایتگر صد سال از خانوادهای است که در کویر زندگی میکنند، روایت پا گرفتن و زوال خاندانی که زمین و کشاورزی پیشه اصلی آنهاست. فعلا این رمان را «آدوریها» نام نهادهام.
نظر شما