به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، يكي از دغدغه هاي اصلي رينولدز در اين كتاب يافتن كيفيت سير فلسفه و جهت آن در قرن بيستم است.
به نظر وي فيلسوفاني چون: ويتگنشتاين، هايدگر و رورتي ضرورتهاي مسير و جهتي جديد را به ما گوشزد كرده اند و يافتن ويژگيهاي اين مسير براي ما الزامي است.
در اين ميان سنت فلسفي فرانسوي نقدهايي جدي به تاريخ فلسفه اي كه از فيلسوفان يونان شروع مي شود روا داشته است. اين فلسفه با پديدارشناسي و ساختارشكني در صدد يافتن جهتي نو و بديع بوده است و نمادهاي اين دو جريان در كارهاي مرلوپونتي و دريدا هويدا هستند.
مؤلف در صدد است ابتكارات فلسفي اين دو فيلسوف را در كتاب خود پررنگ كند.
نظر شما