به گزارش خبرگزاری مهر، در شصت و هشتمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران فیلم «بلوک 9 خروجی 2» به کارگردانی و نویسندگی علیرضا امینی به نمایش درآمد و پس از پخش فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور علیرضا امینی، محمدرضا شریفی نیا و حمیدرضا آذرنگ؛ کارگردان، تهیهکننده و بازیگر این فیلم و با حضور رضا درستکار به عنوان منتقد و کیوان کثیریان به عنوان مدیر جلسه برگزار شد.
در ابتدای این نشست علیرضا امینی با اشاره به مشکلات مالی ایجاد شده بر سر راه تولید این فیلم، دلیل ورود محمدرضا شریفینیا به این پروژه به عنوان تهیه کننده را توضیح داد.
در ادامه نشست، حمیدرضا آذرنگ بازیگر فیلم با بیان اینکه از اول قرار نبود در این فیلم بازی کنم و بر حسب اتفاق وارد جریان ساخت آن شدم، بازی در «بلوک 9 خروجی 2» را مایه افتخار و خوشحالی خود دانست و گفت: نگاههای موجود یا با غضب به گذشته می نگرند یا نظر لطف به آینده دارند و ما در واقع فراموششدگان قرن خودمان هستیم. وقتی جامعهای در شرایط نامناسبی به سر میبرد، چگونه میتوان امید را به نسلهای آینده تزریق کرد؟ ترسهای ما باعث این اتفاقات شده و ای کاش از این ترسها عبور کنیم، چرا که ترسهای شریفتری برای ترسیدن وجود دارد.
انتخاب قصه های تلخ یک نوع سلیقه است
کیوان کثیریان مدیر سینماتک خانه هنرمندان ایران نیز با اشاره به اینکه تلخ و شیرین بودن یک قصه به تنهایی باعث ارزشگذاری بر فیلم نمیشود، انتخاب یک قصه تلخ را به خودی خود نه رذیلت و نه فضیلت، بلکه یک جنس سلیقه دانست که به نظر کارگردان بستگی دارد. این فیلم به یک بحران و فاجعه در زندگی یک بچه می پردازد، این موضوع را در دیگر فیلمهای امینی نیز به شکلهای مختلف قابل مشاهده دانست.
امینی در پاسخ به سوال کثیریان مبنی بر چگونگی نوشته شدن نمایشنامه و تزریق تلخی در آن گفت: یک زمانی در جمعی حضور داشتم که 5 بچه هم آنجا بودند ولی با هم بازی نمی کردند و هر یک به گوشهای خزیده بودند، این قضیه برای من جای سوال داشت و بعد فهمیدم همه آنها بچههای طلاق بودهاند.
وی ادامه داد: پی بردم که مقوله طلاق ممکن است برای زن و شوهری که از هم جدا میشوند ضربه زننده باشد ولی قطعا یک قربانی خواهد داشت که بچه است، و این بچه است که دچار مرگ جسمانی یا روحانی خواهد شد. از اینجا بود که این سوژه تبدیل به دغدغه اجتماعی سینمای من شد. این فیلم را خیلیها دیدهاند و اکثر کسانی که با آن ارتباط برقرار کردهاند بچههای طلاق بودهاند، و من هنوز فکر میکنم فیلم نتوانسته آن تلخی را به طور کامل نشان دهد و ضربه وارد آمده به این بچهها فجیع تر از آن چیزی است که فیلم توانسته به نمایش گذارد.
وی با انتقاد از برخی تنگ نظریها درباره این فیلم گفت: این فضا برای من به شدت خسته کننده شده است و الان به این فکر می کنم به جای پرداختن به این موضوعات، فیلمهای بی دردسری بسازم که به راحتی به جشنواره راه یابند و بعد هم اکران شوند.
شریفینیا تهیه کننده این فیلم دلیل این برخوردها را نگاه اشتباه مسئولان دانست که موضوع مطرح شده در فیلم را به کل جامعه تعمیم میدهند.
وی ادامه داد: فیلمساز بر اساس مشکلی که در جامعه با آن روبرو میشود فیلمش را میسازد و چنین معضلی ممکن است به کل جامعه قابل تعمیم باشد یا نباشد. مثلا اگر در مورد مقوله سرطان حرف بزنیم، تمام اجزاء فیلم بر اساس موضوع سرطان چیده میشود، اما پرداختن به مقوله سرطان معنایش این نیست که تمام جامعه سرطان دارد. اگر این مسائل از هم تفکیک شود هیچ مشکلی ایجاد نمیشود. واقعیت این است که معضل طلاق در جامعه وجود دارد و قابل انکار نیست، و این یکی از بهترین فیلمهایی است که میشد در این زمینه ساخت.
شریفینیا با بیان اینکه این فیلم به دلیل نگاه تنگ نظرانه تعداد معدودی افراد از اکران بازمانده است، تلخی این فیلم را دارویی برای درد طلاق دانست که هرچه تلخ تر باشد تاثیرگذاریاش نیز بیشتر است. مساله ای که در فیلم مطرح میشود به هیچ وجه سیاسی نیست بلکه اجتماعی است و به خانواده مربوط میشود. من مطمئنم دیدن این فیلم مانع از جدایی افراد میشود و افتخار میکنم که تهیهکننده چنین فیلمی هستم. امیدوارم حتی اگر فرصت اکران به آن داده نشود از طریق شبکه پخش فیلم به درون خانوادهها برود و دیده شود. از نظر من درگیر شدن تماشاگر با فیلم و زخمی شدنش در اثر تلخی فیلم، امر درست وتاثیرگذاری است.
در ادامه نشست رضا درستکار به فیلم «گاو» اشاره کرد که در سال 48 ساخته شده و طبق تعریفهای کنونی سیاه نمایی محسوب میشود، اما آنچه به آن سیاه نمایی میگویند در واقع هشدار درست زمانه خودش محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه واژه سیاه نمایی جایی در ارزشگذاری فنی یک فیلم ندارد، مشکل این فیلم از نظر فنی را نداشتن جغرافیای سبک و گفتار دانست و گفت: فیلمی جو گفتار پیدا میکند که متناسب با زمان یا سبک خودش باشد، در حالیکه در این فیلم ما جغرافیایی از این آدمها نمیبینیم. این فیلم اگر میخواهد روی مقوله طلاق در جامعه اثر بگذارد باید بتواند جغرافیای انسانهای عصر خودش را نشان بدهد، مثلا فشار امر مدرن، جامعه و.. که بهصورت خودجوش در انسانها نهادینه شده است. در این فیلم تصویری لانگشات از جامعه نمیبینیم، در حالیکه لازم است ببینیم و بدانیم چرا اینقدر زندگی این آدمها بهم ریخته است، اما فیلم اینها را نمیبیند و خیلی قائم به فرد حرکت میکند.
«بلوک 9 خروجی 2» مسکوت مانده است
حمیدرضا آذرنگ در ادامه نشست با اشاره به آغاز شدن داستان در این فیلم بیان کرد: وقتی فیلمی از یک بحران آغاز میشود، پیشینه و پسینه آن اهمیتی نخواهد داشت، بحران را ادامه میدهیم تا ببینیم به کجا میانجامد. از سوی دیگر مردم هم با پیشینه طلاق آشنا هستند، بنابراین این مسیر در تعریف فیلم اشتباه است.
وی با توصیف فیلم به عنوان یک فیلم مسکوت مانده، از محدودیتهای فیلمسازی در ایران سخن گفت و در نظر گرفتن این مسائل در انتقاداتی که به فیلم وارد میشود را ضروری دانست.
آذرنگ از اینکه برخی از ما قبل از پایان فیلم تمام میشویم ابراز تاسف کرد و ادامه داد: این فیلم با تلخی تمام نمیشود، در پایان فیلم صدای درخواست کمک را میشنویم و این هشدار امینی است به جامعه که شاید هنوز نفسی باقی باشد و باید به فریاد آن رسید.
علیرضا امینی به محدودیتهای زمانی فیلم اشاره کرد و گفت: از آنجایی که تمام اتفاقات باید در 4-5 روز صورت گیرد، بنابراین فرصت پرداختن به بسیاری از مسائل وجود نداشت. از این رو تلاش کردم این پیشینهها را وارد بیوگرافی بازیگران کنم و به بازیگر بگویم چطور بازی کند که گذشتهاش را همراه خود داشته باشد. اینکه چقدر موفق بودهام را نمیدانم و منتقدان باید بگویند.
وی ادامه داد: البته ساختارهای مورد اشاره درستکار اشتباه نیست ولی به سلیقه کارگردان هم بستگی دارد. من همیشه با یک حادثه وارد فیلم میشوم، و با توجه به زمان محدود فیلم طبعا بخشی از گذشته و آینده از دست میرود، و من هم در فیلم میخواستم سریعتر به موضوع اصلی که طلاق بود برسم.
وی آرزو کرد: ای کاش مسئولین هم مثل ما میاندیشیدند و فیلم را بدون تاریخ نگاه میکردند.
علیرضا امینی در پاسخ به انتقاد یکی از حضار که فیلم او را جشنوارهای خواند گفت: من فیلم را در ایران ساختهام و اگر میخواستم خارج از کشور هم قادر به ساخت فیلم بودم، چگونگی شکل گرفتن سوژه در ذهنم را هم توضیح دادم. اما وقتی از چنین فیلمهایی حمایت نمیکنند، من هم بروم «شهرموشها» بسازم که مورد قبول آنها واقع شود؟ به نظر من فارغ از اینکه چه فیلمی ساخته شود، چنین مشکلاتی پابرجا خواهد بود. چرا که مسئولان صرفا می خواهند در دوره چهارساله خودشان آماری بدهند از اینکه چه تعداد فیلم ساخته شده و چه تعداد جشنواره برگزار گردیده است.
امینی نگران اکران فیلم نباش
خسرو معصومی که در میان تماشاگران فیلم حضور داشت با ابراز اینکه دل خوشی از محمدرضا شریفینیا ندارد، از ورود او به عرصه تهیهکنندگی چنین فیلمهایی استقبال کرد و ابراز امیدواری کرد که در آینده هم این مسیر را ادامه دهد. معصومی ضمن اظهار امیدواری برای اکران هرچه سریعتر فیلم گفت: خبر دارم که مجوز اکران فیلم صادر می شود و امینی از این بابت نگرانی نداشته باشد.
علیرضا امینی با اشاره به ایراداتی که به لحاظ فنی از فیلم گرفته میشود، دلیل عدم اکران را این مسائل و دغدغههای فرهنگی ندانست و با ابراز تاسف از اینکه بعد از گذشت 14 ماه از ساخت فیلم، هنوز فرصت اکران عمومی و شنیدن صدای نقد منتقدان فراهم نشده است، این فرصتها را بخشی از زندگی یک هنرمند دانست که به راحتی از دست میرود.
دلیل طلاق والدین ربطی به فیلم ندارد
محمدرضا شریفینیا که به این قضیه از منظری دیگر به این مشکلات پرداخت و گفت: نهادهایی همچون بنیاد فارابی و دیگر نهادهایی که در عرصه فیلمسازی هزینه می کنند تمایل دارند فیلمهای خودشان در جشنواره حضور داشته باشند و از این رو فیلمهایی همچون فیلم امینی را از گردونه حذف میکنند. من از فیلم دفاع میکنم و مشکل آنرا فنی نمیدانم. به نظر من اینکه مشکل طلاق از کجا آمده ربطی به فیلم ندارد و فیلم صرفا به دنبال نمایش این واقعیت در جامعه است و فیلمساز نمیتواند چشمش را بر مشکلات ببندد. این فیلم باید دیده شود و دیدن آن برای خانوادههایمان مفید است.
شریفینیا در پایان و در پاسخ به چندین انتقاد مطرح شده در خصوص نقشهایی که در چند سال اخیر بر عهده گرفته است، چنین جلسهای را جای مناسبی برای پاسخ دادن به این مسائل ندانست و از آمادگی خود برای پاسخگویی به این انتقادات در زمان مناسب سخن گفت.
شریفی نیا با اشاره به اینکه من ترجیح میدهم با هر تفکر و عقیدهای چه موافق و چه مخالف کار کنم، نگاه خود در سینما را جستجوگرانه دانست و از همکاری با علیرضا امینی به رغم این مشکلات ابراز رضایت کرد و از ادامه همکاری با وی در آینده خبر داد.
نظر شما