مجله مهر: زنان ارتشی حالا بیشتر از هر چیز با انگیزه های مالی و اقتصادی به عضویت ارتش درمی آیند و زندگی شان را دنیای سخت و خشن توپ و تانک می گذرانند. آخرین نمونه این زنان، افغان هایی هستند که این روزها پایشان به ارتش باز شده است. زنانی که این روزها خارج از چهارچوب های عرفی خود به عضویت ارتش درآمده اند و اگرچه با مخالفت های خانوادگی و اجتماعی مواجهند اما هدف دوربین عکاسانی قرار گرفته اند که ساختار شکنی آنها را نقطه قوت سیاست های نظامی افغانستان معرفی می کنند.
مدتی قبل اولین گروه زنان ارتشی افغان که زیر نظر نظامیان آلمانی آموزش دیده اند در هرات فارغ التحصیل شدند تا وارد بدنه ارتش شوند؛ زنانی که تعدادشان به 20 نفر هم نمی رسد و بیشتر آنها جوانان بیوه ای هستند که برای گذران زندگی نیازمند مشاغل باثبات هستند. اگرچه فرمانده این زنان عقیده دارد که زن ها به دلیل دقت و زیرکی ذاتی شان می توانند نیروهای نظامی قابلی باشند، اما افغانستان فعلا تصمیمی بر دخالت دادن آنها در فعالیت های جنگی ندارد. حتی با این که گفته می شود دولت کرزای برای تامین امنیت داخلی افغانستان با کمبود نیرو روبرو است و اصلا همین نگرانی از اداره اوضاع کشور بعد از خروج ناتو باعث شده زنان هم به ارتش این کشور بپیوندند.
زنان افغان در حالی قرار است جای همجنس های امریکایی شان را بگیرند که در حال حاضر، امریکا پیشتاز عضویت زنان در ارتش به حساب می آید. زنان امریکایی از سال ها قبل تنها می توانستند مشاغلی مثل پرستاری، آشپزی و نظافت در ارتش داشته اند اما بعدها این زنان جای خود را به پرسنل لباس فرم پوشی دادند که در قرن بیستم به ارتش راه پیدا کرده بودند. در حال حاضر زنان در 91درصد از مشاغل ارتشی امریکا امکان حضور دارند و اخیرا هم پنتاگون مجوز حضور آنها در میدان های جنگ را صادر کرده است. چه در قالب نیروهای پیاده نظام عملیاتی و چه در یگان های شناسایی تفنگداران و حتی یگان های نیروهای عملیات ویژه ارتش. مدتی قبل، پیش، امکان حضور نظامیان زن امریکا در عملیات نیروی دریایی این کشور فراهم بود اما نیروی زمینی با این حضور مخالفت می کرد تا در نهایت این ممنوعیت هم برداشته شد.
زنان امریکایی در حالی به خط مقدم راه پیدا می کنند که اوایل امسال، آماری از رشد 100 درصدی آزار و اذیت زنان ارتشی این کشور در 6 سال اخیر منتشر شده و الین دونلی، مدیر مرکز آمادگی نظامی آمریکا گفته بود که آمار بالای جرایم تجاوز به عنف در ارتش باید ارتش را قانع کند که از اعزام زنان به میدان نبرد خودداری کند. اما نه این هشدار جدی گرفته شد، نه شکایت دست جمعی چند نفر از نظامیان زن این کشور از بی توجهی پنتاگون به آزار و اذیت زنان در ارتش و نه حتی جمله جنجالی یکی از نظامیان زن آمریکایی در عراق که گفته بود: «چاقویی به همراه دارم که به دلیل ترس از عراقی ها نیست، بلکه به خاطر ترس از همرزمان خودم است».
بر اساس اعلام سایت رسمی ارتش ارمریکا، در نظام پرداختی این ارتش یک سرباز مبتدی با 2سال سابقه عضویت فعالیت می تواند سالانه 18هزار و 194 دلار درآمد داشته باشد که البته این به جز کمک هزینه ها، جوایز و مزایای پرداختی دیگر است. این سربازان در صورت یادگیری مهارت های پیشرفته تر نظامی می توانند دریافتی بیشتری داشته باشند. به طور مثال یادگیری فنون رنجرها 5هزار دلار به حقوق نظامیان اضافه می کند و مسلط بودن به یکی از زبان های خاورمیانه 20هزار دلار حقوق دریافتی آنها را بالاتر می برد.
به جز امریکا، انگلیس هم نظامیان زن زیادی دارد که جمعیتی بیش از 187 هزار نفر را تشکیل می دهند. در سال 2008 حدود نیمی از پرسنل نظامی انگلیسی که در افغانستان حضور داشتند، زن بودند و تعداد زیادی از آنها در خط مقدم فعالیت می کردند و این در حالی است که قوانینی در انگلستان وجود دارد که حضور زنان را در درگیری های شدید تن به تن منع می کند. در روسیه اما زنان مدت هاست در خط مقدم به کار گرفته می شوند. در جنگ جهانی اول گردان های نظامی این کشور 2هزار زن 13 تا 25 ساله داوطلب را استخدام کردند تا به جنگ آلمانی ها بفرستند. در جنگ جهانی دوم هم بیش از 800هزار زن در ارتش روسیه حضور داشتند که عموما در خط مقدم و به عنوان تک تیر انداز، خلبان، توپچی، راننده تانک و پزشک فعالیت می کردند.
زنان آلمانی هم جزو جماعتی هستند که برای عضو شدن در ارتش سر و دست می شکنند. از زمان جنگ جهانی دوم که زنان در نیروی هوایی و زمینی آلمان به کار گرفته می شدند تا همین سال 2001 که ارتش آلمان شروع به جذب نظامیان زن کرد حضور زنان در مشاغل نظامی ممنوع بود. بعد از آن که ارتش این کشور شروع به عضوگیری کرد، تنها 244 نفر به عضویت ارتش درآمدند اما در حال حاضر در ارتش آلمان 17هزار زن فعالیت می کنند.
رژیم صهیونیستی اما تنها حکومت دنیا است که در آن سربازی برای زنان اجباری است و آنها بخشی از نیروی نظامی این رژیم به حساب می آیند؛ رژیمی که حتی موجودیت آن به طور رسمی تایید نشده است. بر اساس قوانینی که رژیم صهیونیستی از سال 2000 اجرا می کند، فرصت های شغلی باید برای زنان و مردان برابر باشد و این قاعده جنگ و خشونت و ناامنی نمی شناسد.
اما شاید هیچ کدام از این نیروهای نظامی زنانه، به اندازه محافظانی که معمر قذافی برای خود دست و پا کرده بود، پر حاشیه نباشند. قذافی که اسم ارتش زنانه اش را «نیروی آمازونی» گذاشته بود، 400 زن را به خدمت گرفته بود تا بعد از آموزش های چریکی، گارد ویژه او را تشکیل دهند. این گارد از سال 1980 تشکیل شد و قذافی ایده اولیه آن را این طور عنوان می کرد: «عرب ها بالقوه به زنان شلیک نمی کنند. بنابراین گارد زنانه بهتر از گارد مردانه است.» با این حال اهداف سودجویانه قذافی در این انتخاب باعث شد پس از مرگش جزئیات زیادی از فساد اخلاقی او در رابطه با این محافظان فاش شود. بعد از سقوط دولت لیبی، یکی از محافظان ۱۹ ساله قذافی به نام «نسرین منصور الفرقانی» در گفتگو با رسانه ها اعلام کرد که قذافی و پسرانش به محافظانی که قذافی همه آنها را «عایشه» می نامید، تجاوز می کرد و از آنها می خواست مخالفان را بکشند، در غیر این صورت خودشان کشته می شدند.
نظر شما