شايد نتايجي كه طي كمتر از دو سال گذشته تيمهاي ملي اميد و بزرگسالان ايران قبل ازجام ملتهاي آسيا درمسابقات مختلف كسب كردند اين شبهه را بوجود آورده كه بوسنياك صربستاني يگانه عامل موفقيتها بوده است، اما بايد پذيرفت كه اين موضوع با واقعيت فرسنگها فاصله دارد، چرا كه اگر بوسيناك قادربه چنين كاري بود، نناوترايكوويچ كه به گفته بسياري ازكارشناسان به جهت فني قابليتهاي بالاتري ازبوسيناك داشت، بايد به موفقيتهاي بزرگ تردست مي يافت اما چنين نشد!
تاثيرمربيان خارجي در روند روبه رشد بسكتبال قابل كتمان نيست، اما نسبت دادن همه موفقيتها به آنان، لطفي بي حد و حصراست كه امررا به آنان مشتبه مي سازد.
ناكامي درجام ملتهاي آسيا را نيزبايديك اتفاق دانست كه ربط آن به بوسيناك درحد بي مهري و نمكدان شكستن اين مربي صربستاني درآستانه مسابقات بود كه يك نوع بي نظمي و ناهماهنگي ناخواسته را درروند حركتي تيم بوجود آورد كه بر طرف كردن آن كاري بيش از يكي دو هفته را مي طلبيد و اين ناهماهنگي ، ناكامي بوجود آورد نه قابليت هاي فني مربيان داخلي !
بوسيناك بيش از يكسال با بسكتبال ايران همراه بود اما آنجا كه بايد ثمره مي داد ، نيش خود را زد و به هر كسي كه به وي اعتماد كرده بود پشت كرد تا نشان دهد همراهي ، همگام نبوده است ! بنابراين آيا منطقي است كه در فاصله كمتر از دو ماه به مسابقات غرب آسيا ، يك سرمربي خارجي ديگر را تجربه كنيم ؟!
بهتر نيست به جاي اينكه با ترس و واهمه از اينكه يك مربي خارجي ديگردرلحظات حساس ، خاطرات تلخ بوسيناك را زنده كند براي غرب آسيا هم از وجود مربيان داخلي استفاده كرده و به آنان فرصت بدهيم تا مدافع قابليت هاي واقعي خود باشند؟
اما ياد آوري يك موضوع ديگرنيزلازم است . ايرادي كه ريشه آنرا دربرخي ازباشگاهها بايد جست كه فقط براي رسيدن به نتايج مقطعي كه درپس آن منافع فردي نهفته است برخي اوقات مسئولين و مربيان باشگاه به بازيكنان باج مي دهند و همين موضوع امر را به اين بازيكنان مشتبه مي كند كه تيم ملي هم جايي است كه بايد مربيان به بازيكنان باج بدهند تا منافع شخصي آنان تامين شود درغير اينصورت منافع ملي بسكتبال را تحت الشعاع قرار خواهند داد.
يكي از اصلي ترين تفاوت هاي بين مربيان خارجي با داخلي در اين است كه بازيكنان دستورات و تمرينات مربيان خارجي را جدي تر انجام مي دهند اما دراين ميان برخي از بازيكناني كه در بالا به آن اشاره شدهمان تمرينات را زمانيكه از سوي مربيان داخلي دردستوركارقراربگيرد با سستي و كراهت انجام مي دهند و خود خواهي هاي آنان باعث مي شود كه به مربيان داخلي اعتماد نكرده و تن دادن به دستورات آنان را عار بدانند و نخواهند بپذيرند كه همين مربيان در زمان بازيگري نه تنها چيزي از بهترين هاي امروز تيم ملي كشورمان كم ندارند بلكه با رجوع به آمارمسابقات آسيايي گذشته ، درخواهند يافت كه هنوزبه برخي از ركوردهاي آنان ، نزديك هم نشده اند.
چينن بازيكناني بايد به فرهنگي برسند كه دريابند قابليت هاي يك بازيكن با خودخواهي ها ، تمردها ، دريافت حق الزحمه هاي نجومي درباشگاهها ، حركات اعتراض آميزنسبت به مربي و در زمين مسابقه و... سنجيده نمي شود بلكه معيار و محك قابليت هاي آنان ، مسابقات برون مرزي و آسيايي است كه در چشم برگزاركنندگان مسابقات و داوران و كميته فني مسابقات ،همه به يك چشم نگريسته شده و ملاك تمايز بازيكنان از يكديگر ، قابليت هاي آنان است و آن مسابقات جايي است كه مسئولين و مربيان يك باشگاه بخواهند بازيكنان را راضي نگهدارند.
پس لازم است تا درپايان هر دوره مسابقه برون مرزي و آسيايي به همان نكته بيني كه عملكرد مربيان زير ذره بين مي رود، عملكرد تك تك بازيكنان هم ارزيابي شود تا چنانچه كم كاري ها و خودخواهي هاي برخي از بازيكنان هم باعث ناكامي ها شده ، همه آنچه اتفاق افتاده به حساب مربيان نوشته نشود بلكه چنين رفتاري در دفاع ازعملكرد مربيان نيزبه كارآيد تا يگانه گره گشاي تيم هاي ملي ، مربيان خارجي جلوه داده نشوند.
نظر شما