به گزارش خبرنگار تلويزيوني " مهر"، چند سالي است كه مديران تلويزيون رويكرد تازه اي را در سريال سازي تجربه مي كنند. به اين مفهوم كه به جز مجموعه هاي تلويزيوني كه در طول سال و براي روزهاي عادي توليد مي شود، فيلم و سريال هايي هم بر اساس مناسبت يا مضمون خاصي به مرحله توليد مي رسد.
اين مناسبت از يك روز خاص همانند روز جانبار، روز مادر تا ايام عيد نووز، ماه مبارك رمضان، ماه محرم و ... را در بر مي گيرد.
اين رويكرد يكي از فعاليت هاي بسيار خوب و ستودني تلويزيوني به شمار مي رود. چون مخاطب تلويزيون به صورت مستقيم با مناسبتي كه در آن قرار دارد ارتباط برقرار مي كند و مي تواند به تماشاي قصه اي بنشيند كه با فضاي كلي جامعه و دوره خاصي كه در آن قرار دارد، ارتباط مستقيم و موثري دارد.
اما به نظر مي رسد اين ايده اوليه خوب رفته رفته به شكل يك كار تشريفاتي درآمده است و هر چه زمان مي گذرد سريال هاي مناسبتي تناسب خود با مضمون كلي و واقعه مورد نظر را از دست مي دهند و كار به شكل رفع تكليف در مي آيد.
مجموعه تلويزيوني " نرگس "
امسال شبكه هاي مختلف تلويزيوني 5 سريال را براي پخش در ماه مبارك رمضان آماده كردند. " مرده متحرك "، " نرگس "،" او يك فرشته بود "، " متهم گريخت " و" براي آخرين بار " عناوين آثار مناسبتي امسال هستند كه از اين ميان مرده متحرك و روح مهربان از شبكه يك سيما پخش مي شوند و سريال هاي او يك فرشته بود، متهم گريخت و براي آخرين بار به ترتيب توسط شبكه هاي دو، سه و پنج سيما توليد و در حال پخش هستند.
داستان اين سريال ها به شكلي اتفاق مي افتد كه اگر در هر زمان ديگري توليد و پخش مي شد، هيچ تفاوتي نمي كرد. هر چند كه بيشتر اين آثار با پرداختن به موضوعي فرا زميني سعي كرده اند ارتباطي با حال و هواي مناسبت مورد نظر خود داشته باشند، ولي در عمل اين ارتباط برقرار نمي شود.
مجموعه تلويزيوني " مرده متحرك" به همت رضا جودي تهيه شده است، داستان جواني به نام جلال با بازي مجيد صالحي را دنبال ميكند كه به دليل بدبياريهاي مختلف قصد رفتن به ناكجاآباد را دارد. اما طي اتفاقاتي جنازهاي را پيدا ميكند كه متوجه ميشود اين جنازه ميلياردها تومان ارزش دارد و ...
نخستين مساله اي كه در مورد اين سريال به چشم مي خورد داستان است. اين مجموعه تلويزيوني با مطرح كردن مساله معاد و تاثير رفتار و اعمال انسان ها بر شرايط آخرت آنها سعي مي كند تا ارتباطي با ماه مبارك رمضان برقرار كند كه در اين ماه مساله كيفر و پاداش و بهشت و جهنم بيش از ماه هاي ديگر سال مطرح مي شود و افراد جامعه نسبت به مسايل معنوي و اخروي خود تمايل بيشتري پيدا مي كنند.
اما در عمل اين ارتباط برقرار نمي شود. چون اگر همين مسايل در ماه محرم يا براي حتي عيد نوروز هم مطرح مي شود ( در صورت جذاب بودن داستان و برخورداري سريال از كيفيتي قابل توجه ) مي تواند ارتباط لازم را با مخاطبش برقرار كند. اين سريال براي اينكه بتواند بيننده را بيشتر به خود جذب كند از بازي مجيد صالحي به عنوان شخصيت اصلي داستان استفاده كرده است.
اما نوع آثاري كه بيننده پيش از اين از صالحي ديده است به شدت روي نگاه او به اين سريال تاثير مي گذارد و جنس بازي صالحي كه اتفاقا" در اين اثر چندان خوب و دلچسب هم بازي نمي كند، كل فضاي مجموعه را از حال و هواي ماه مبارك رمضان به شدت دور كرده است. از سوي ديگر، مضمون تكراري و كليشه اي داستان كه به مساله كلاهبرداري و تصاحب دارايي يك فرد ثروتمند بر مي گردد، هيچ جذابيتي براي بيننده باقي نمي گذارد.
مجموعه تلويزيوني " نرگس" به كارگرداني امير قويدل كه قرار بود رمضان سال گذشته پخش شود، داستان فردي متدين به نام ميرزا علي اكبر فراهاني را به تصوير مي كشد كه بر اثر بيماري و كهولت فوت ميكند و دختر ميرزا علي اكبر كه همسرش به عنوان خبرنگار جنگي به اسارت نيروهاي بعثي درآمده است، از لحاظ روحي در شرايط بحراني قرار ميگيرد. اين درحالي است كه نوه ميرزا علي اكبر كه سوگل نام دارد در چهلمين روز فوتش ادعا ميكند پدربزرگش زنده است و با او ارتباط دارد.
اين سريال هم از داستاني اجتماعي برخوردار است كه برقراري ارتباط ميان يك شخص درگذشته و نوه اش، بهانه اي براي ربط دادن سريال به ماه مبارك رمضان به وجود آورده است. اما شرايط كلي اين داستان به گونه اي است كه با دفاع مقدس ارتباط بسيار بيشتري برقرار مي كند تا اينكه اثري مناسب ماه مبارك رمضان باشد. در اين سريال حداقل به آداب ماه مبارك رمضان، فضيلت هاي اين ماه يا ديگر ويژگي هاي آن اشاره نشده است تا بيننده بتواند بخشي از فضاي اين ماه را درك كند.
مجموعه تلويزيوني " او يك فرشته بود "
مجموعه تلويزيوني " او يك فرشته بود " به كارگرداني عليرضا افخمي ديگر سريال ويژه ماه مبارك رمضان به شمار مي رود كه به سفارش شبكه دو سيما تهيه و توليد شده است. اين سريال داستان يك خانواده متوسط را به تصوير ميكشد كه اكنون به يك آرامش نسبي رسيدهاند. بر اثر تصادفي كه ميان بهزاد با يك دختر اتفاق مي افتد، اين دختر ناخواسته وارد زندگي آنها ميشود. با ورود او زندگي آنها رنگ و بوي ديگري ميگيرد. اما اين پايان ماجرا نيست ...
اين سريال سعي كرده است داستاني متفاوت ارايه كند. دختري كه وارد خانواده مهندس بهزاد مي شود، در اصل انسان نمايي است كه ماهيتي اهريمني و شيطان صفت دارد و براي ايجاد وسوسه و ايجاد مشكل در اين خانواده ماموريت يافته است. اين سريال يك اثر مذهبي و ديني به شمار مي رود كه رويكرد متفاوتي از نظر داستان پيش گرفته است و با ايجاد فضايي وهم آلود و برخوردار از تعليق و تحرك سعي دارد بيننده را با وجه ديگري از آثار مذهبي آشنا كند. اما اين اثر هم هيچ تناسب محكم و قابل توجهي با ماه مبارك رمضان ندارد. مهمتر اينكه تبديل فضاي وهم آلود به فضايي غمزده و افسرده در بسياري از بخش هاي داستان و پايين بودن قابل توجه كيفيت به نسبت ساخته قبلي افخمي - تب سرد - باعث شده است، سريال به هيچ وجه رويكرد متفاوت و نوي خود را نتواند به ذهن بيننده اش انتقال دهد و تيره - روشن بودن فضاي داستان در برخي شرايط براي بيننده آزار دهنده هم هست. ديگر اينكه اگر اين سريال در ماه رجب يا شعبان هم پخش شود، هيچ تفاوتي با ماه مبارك رمضان نمي كند.
امسال شبكه سه سيما با توجه به تجربه خوبي كه از كارگرداني رضا عطاران و گروه توليدش داشته است به سراغ همان عوامل رفت تا اين بار مجموعه " متهم گريخت " براي پخش در ماه مبارك رمضان آماده شود. داستان اين سريال كه متن آن به وسيله سعيد آقا خاني به نگارش درآمده در همان حال و هوا و با كمي تفاوت نسبت به اثر قبلي عطاران توليد شده است و داستان زندگي هاشم آقا و خانوادهاش را روايت ميكند كه در شهرستاني نه چندان دور زندگي سادهاي دارند. هاشم تا پيش از شدت يافتن بيماري اش در مغازهاي اجارهاي به تعمير اگزور مشغول بوده است. اما به دليل سكته و ممانعات شديد پزشكان از انجام كارهاي سنگين، تصميم مي گيرد تا شغلش را عوض كند. همسر هاشم با دختر دانشجويش در تهران تماس مي گيرد تا براي او شغلي پيدا كند. مهاجرت هاشم به تهران و سپس حضور عباس همسر دختر كوچك خانواده در كنار آنها، شرايط خاصي را به وجود مي آورد و ...
عطاران در اين سريال هم بيش از هر چيز به مساله كمدي و خنداندن مخاطب فكر كرده است. هر چند كه سعي مي كند داستان را به شكلي پيش ببرد كه از آموزه هاي اجتماعي و عمومي هم برخوردار باشد. البته رويكرد تلويزيون در توليد سريال هاي طنز آميز در ماه مبارك رمضان ايده اي مثبت و مطابق با خواسته مخاطب محسوب مي شود كه ادامه اين روند بر ايجاد جذابيت برنامه هاي مناسبتي تلويزيون مي افزايد.
اما اين اثر با همه ويژگي هاي مثبتي كه دارد با ماه مبارك رمضان تناسب چنداني برقرار نمي كند و به جز چند ديالوگ درباره سحري و افطار و قصد اقامت يك ماهه در تهران به منظور گرفتن كامل روزه، نكته قابل توجه ديگري وجود ندارد و هيچ وابستگي يا اشاره اي ميان اتفاقات داستان و فضاي كلي اثر وجود ندارد. اين سريال حتي يك كار مذهبي هم به شمار نمي رومج
امسال شبكه پنج سيما مجموعه تلويزيوني " براي آخرين بار" به كارگرداني اكبر منصور فلاح را روانه آنتن كرده است. داستان اين سريال درباره جواني به نام اسي است كه به وسيله صاحب كارش آقاي قندي از كار اخراج ميشود. اسي پس از اين اتفاق شبانه به در خانه قندي مي رود تا با رفع و رجوع كردن ماجرا بتواند دوباره سركار حاضر شود. اما قندي نمي پذيرد و درگيري ميان اين دو باعث افتادن قندي و بيهوش شدنش مي شود. اسي قندي را به درون اتومبيل مي برد و فرار مي كند. او پس از مدتي تماس خانواده قندي با موبايلش به اين فكر مي افتد كه از آنها بابت پس دادن پدرشان اخاذي كند و ...
اين سريال يك اثر كاملا" اجتماعي است كه كارگردان با توجه به حضور امير جعفري و يوسف تيموري سعي كرده است لحني شيرين و جذاب به آن بدهد تا داستان تكراري و وقايع به نسبت كليشه اي فيلم باعث دلزدگي بيننده نشود. اين سريال حتي مولفه هاي بسيار ساده و سطحي ديگر سريال هاي مناسبتي ماه مبارك رمضان را هم رعايت نكرده است و به جز يكي - دو جا كه صحبت از سحري خوردن مي شود، هيچ تناسب ديگري با اين ماه برقرار نمي كند. يعني با وجود همان جملات مربوط به ماه مبارك رمضان در هر زمان ديگري سريال به نمايش در بيايد همان تاثيري را بر مخاطب مي گذارد كه در اين ماه به رويت بينندگان برسد.
واقعيت اينجاست كه مديران و برنامه ريزان تلويزيون جدا از اينكه در مورد مناسبت ها برنامه ريزي دقيقي ندارند و همه چيز در وقت اضافه ( و نه تنها دقيقه 90 ) به وقوع مي پيوندد - چنان كه برخي از سريال هاي مربوط به اين ماه همزمان با پخش همچنان مراحل توليد را پشت سر مي گذارند - به تعريف درستي از آثار مناسبتي و مذهبي نيز دست نيافته اند. البته در اين ميان تلويزيون تجربه خوبي همانند " شب دهم " را دارد. اما به نظر مي رسد چنين سريال مناسبتي كه كاملا" با مضمون خود هماهنگي دارد در تلويزيون فقط يك اتفاق به شمار مي رود و چون پشتوانه فكري و حساب شده اي ندارد، به صورت فعاليت هاي پراكنده خود جوش به وسيله هنرمندان هدايت و پس از مدت كوتاهي فراموش مي شود.
به نظر مي رسد نخستين نكته اي كه مديران تلويزيون بايد به آن توجه داشته باشند اينكه ميان آثار مذهبي و كارهاي مناسبتي تفاوت قايل شوند. يعني تعريف ارايه يك سريال همانند " ولايت عشق " با اثري كه به طور خاص براي ماه محرم و ماه مبارك رمضان بايد ساخته و پخش شود، تفاوت هاي زيادي دارند. يك اثر مذهبي در تمامي روزهاي سال قابل پخش است، اما يك سريال يا فيلم تلويزيوني مناسبتي بايد در چارچوب مناسبت مورد نظر مفهوم پيدا كند و دوره زماني خاصي را به مخاطب خود منتقل سازد. البته تلويزيون در عرصه توليد آثار مناسبتي كه از كيفيت نسبي هم برخوردار باشد گام هاي نخست را بر مي دارد و بايد منتظر ماند تا روزي هزينه هايي كه براي توليد آثار مناسبتي صرف مي شود به هدر نرود و براي تبيين و تبليغ مناسبت مورد نظر خرج شود!
نظر شما