به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مجله نیویورک، جیسون جونز گزارشگر دیلی شو در سال 2009 با مازیار بهاری خبرنگار ایرانی کانادایی در یک کافی شاپ واقع در تهران مصاحبهای به عمل آورد. در این مصاحبه که تنها چند روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران انجام شد، جونز وانمود کرد که یک جاسوس است و خواست بداند که چرا در ایران این اتفاقها میافتد. چهار روز بعد از نمایش این اپیزود در تلویزیون آمریکا، بهاری به جرم جاسوسی دستگیر شد و مدت 107 روز را در زندان به سر برد.
جان استوارت هم تعطیلات تابستانی خود را صرف ساخت اولین فیلم سینمایی خود درباره این اتفاق کرد. فیلم «گلاب» که روز چهاردهم نوامبر اکران خواهد شد، میتواند پلی باشد بین زمانِ حال تلویزیونی استوارت و آینده هنوز تعریف نشده او که با سرعت در حال نزدیک شدن است. او از سال 1999 تا به حال پشت میز نمایش کمدی برنده جایزه امی خود نشسته است، اما قرارداد او پاییز سال آینده به پایان میرسد و او هنوز مطمئن نیست که میخواهد قرارداد جدیدی امضا کند یا خیر.
به همین بهانه گفتگویی با جان استوارت انجام شده است.
* شما با ساخت فیلم «گلاب» چیزهای زیادی درباره سیاستها و فرهنگ ایران یاد گرفتید. آیا این فیلم را به خاطر احساس گناه درباره نقشی که در زندانیشدن بهاری داشتید ساختید؟
- ببین، یهودیها خیلی کارها را از سر شرم و احساس گناه انجام میدهند اما این کارها در کل مربوط به ملاقات و دیدن آدمهای دیگر میشود نه ساخت فیلمهای سینمایی. اگر میتوانستم یک خط مستقیم و عقلانی درباره کاری که ما کردیم و اتهامات مازیار، بکشم واقعا نابود میشوم...
*با وجود اینکه دیلی شو را به موفقیت چشمگیری رساندید، ساخت اولین فیلم سینماییتان ریسک بزرگی بود.
- اما آیا واقعا در این مرحله از زندگی یک ریسک بود؟ این فیلم نسبت به طبیعت بخشنده دیلی شو خیلی متفاوت بود. در ساخت فیلم این ایده وجود داشت که همه چیز به یک هفته اکران ختم میشود و فشار بیشتر بود اما من همیشه مورد انتقاد قرار میگیرم، پس این هم فرقی نداشت. اگر تلاش نمیکردم حقیقتا شکست خورده بودم.
*به عنوان کسی که برای اولین بار کارگردانی میکند چطور در بازیگران خود اعتماد به وجود آوردید؟
-یک کلاه پشمی و بلندگوی کوچک خریدم.
*اولین صحنههایی که فیلمبرداری کردید در یک زندان فعال واقعی در اردن بود و بیشتر دستاندرکاران عرب بودند.
- یک زندان ضرورتا راحتترین جا برای فیلمبرداری فیلمی درباره زندان نیست، چون زندانیها به شما نگاه نمیکنند که بگویند «آره آره این صحنه را دراماتیک کن، دقیقا دنبال همین هستیم، یک دراماتیزه کردن خوب!» علاوه بر این ماه رمضان هم بود، در تابستان و این مسایل به همه چیز یک نوع تنش خاص بخشید که شاید به بازیگرها کمک کرد، اما از نظر تهیه کار را سخت کرد.
*پس چطور مجبورشان کردید کاری را که میخواهید، انجام دهند؟
- کاملا مطمئنم این یک قانون است که به عنوان کارگردان باید به حرفتان گوش کنند. تا وقتی که زاویه کلاه پشمی 45 درجه باشد. از آن بیشتر شود دیگر ممکن است از دست بدهیدشان. بزرگترین مشکل برای من از دست دادن خودداریام وقتی بود که میخواستم بازیگران را تا حدی به جلو هدایت کنم که دقیقا کاری که من میخواهم را بکنند. مثل همان چیزی میماند که خودم به جان الیور و آدمهای دیگر نمایشام میگویم: «به ناراحتی خود اعتماد کن».
*رابطه بین گائل گارسیا برنال به عنوان زندانی و کیم بودنیا که نقش بازجو را بازی میکند خوب درآمده است. گائل به هم گفت که شما کارگردان فوقالعادهای بودید.
- شغل من طی کل پروسه فیلمبرداری این بود که نگذارم کیم واقعا به گائل صدمه بزند. باورم این بود که همه چیز درباره این است که «هیچکس نمیمیرد. داریم یک فیلم درباره چیزی که بد است میسازیم، اما خودمان نمیخواهیم کار بدی بکنیم».
به گزارش مهر، استوارت در حالی گفتگوی خود را با این جمله می بندد که این فیلم با تحریف واقعیت ها و همچنین دخالت مستقیم در امور کشوری دیگر و در حمایت از عملکرد یک جاسوس ساخته شده است.