۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۷:۰۵

سرشار در نشست شورای نگارش و انشاء:

«علم بهتر است یا ثروت» به درد کودکان نمی‌خورد/ کتابی که مرا از نوشتن ترساند

«علم بهتر است یا ثروت» به درد کودکان نمی‌خورد/ کتابی که مرا از نوشتن ترساند

محمدرضا سرشار در نشست نقد و بررسی کتاب «آموزش مهارت‌های نوشتاری» گفت: سال ۱۳۵۴ من داستان می‌نوشتم اما خواندن کتاب «هنر داستان‌نویسی» مرا ترساند تا آنجا که من یک سال از نوشتن دست کشیدم و زمان برد تا بر ترس خودم غلبه کردم و دوباره نوشتم.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا سرشار در دومین نشست کارگروه شورای نگارش و انشاء که امروز ۲۴ آبان ماه و در نقد کتاب «آموزش مهارت‌های نوشتاری» برگزار شد گفت: در ادبیات داستانی کودکان و نوجوانان و همچنین در کتاب‌هایی که درباره این گروه سنی نوشته شده بخش مهمی به «داستان‌های مدرسه‌ای» اختصاص دارد یعنی داستان‌هایی که در فضای مدرسه می‌گذرد و به ارتباط میان دانش آموزان و ارتباط آنها با معلم توجه می کنند.

سرشار ادامه داد: جالب اینکه بخش عمده‌ای از این ادبیات مدرسه‌ای به زنگ انشاء اختصاص دارد. از داستان پرویز رسولی در «شلوارهای وصله دار» گرفته تا آنکه امروز نوشته می‌شود؛ زنگ انشاء همیشه برای بچه‌ها پرخاطره بوده و یکی از درس‌هایی است که بیش از سایر دروس در ذهن دانش آموزان باقی می ماند.

نویسنده کتاب «اگه بابا بمیره» به اینکه بعضی معلمان نمی‌دانند چه باید بکنند اشاره و بیان کرد: هنوز معلم‌های انشاء به روش سنتی رفتار می‌کنند. ما در طول سال‌های گذشته شاهد انتشار کتاب‌هایی بوده‌ایم که مدعی آموزش انشاء به دانش آموزان بوده‌اند اما سیر منظم و معینی در این زمینه وجود نداشته است.

سرشار ادامه داد: پس از انقلاب دو، سه عنوان کتاب نوشته شد که می‌کوشید علمی‌تر به ماجرا نگاه کند اما هیچ کدام به روش درست و اصولی نوشتن انشاء را آموزش نداده بوده‌اند حال آنکه یکی از تفاوت های اساسی زنگ انشاء با زنگ های دیگر این است که در این کلاس می توان به نقاط ضعف و قوت بچه‌ها به لحاظ شخصیتی پی برد و دریافت که دانش آموزان در چه فضایی زندگی و چه فشارهای روانی را تحمل می کنند.

وی افزود: برای مثال دانش آموزی که نامنظم است در درسی چون انشاء مکنونات قلبی خود را آشکار می‌کند و معلم می‌تواند تا اندازه‌ای به علت بی‌نظمی او پی ببرد از طرفی زنگ انشاء فرصتی برای تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلمان کلاس‌شان است.

سرشار با اشاره به نقاط ضعف و قوت «آموزش مهارت‌های نوشتاری» گفت: مولفان این کتاب بر خلاف کتاب‌های درسی دیگر هیچ نمونه از پیش تعیین شده‌ای نداشتند و نگارش این کتاب را از صفر آغاز کرده‌اند. این نقطه قوت کتاب است اما مولفان مخاطب کتاب خود را محدود کردند.

این نویسنده کودک و نوجوان آموزش درست نویسی رامهمتر از هر چیز دیگری دانست و افزود: بیشتر انسانها نمی توانند منظور خود را به درستی بیان کنند. توانایی بیان افکار و اندیشه‌ها بسیار خوشایند است و مقدمه رسیدن به این توان تسلط بر زبان است.

وی افزود: از این رو درست نویسی اهمیت بسیار ویژه ای پیدا می‌کند. بحث درست نویسی از کلمه آغاز می‌شود. نظم جملات و تفاوت‌های ظریفی که میان واژه‌های متشابه و مترادف وجود دارد نیز از دیگر مواردی است که باید به آن توجه شود.

نویسنده کتاب «راز شهرت» واژگان برخی نویسنده‌های امروزی را با کل دایره واژگانی که در زبان و ادبیات فارسی وجود دارد مقایسه و بیان کرد:  دایره واژگانی نویسنده‌های ما بسیار محدود است. پدربزرگ و مادربزرگ‌های ما به لحاظ واژگانی بسیار غنتی‌تر بوده‌اند و شعر و مثل و اصطلاحات بسیار می‌دانستند که در گفتار خود از آن بهره جویند اما امروز برخی شاعران و نویسندگان که ادعا می‌کنند خدایان کلمه هستند دایره واژگانی بسیار محدودی دارند.

به گفته سرشار یکی از پرسش هایی که ممکن است با دیدن کتاب «آموزش مهارت‌های نوشتاری» به ذهن مخاطب برسد مگر می‌توان نوشتن انشاء را به کسی آموزش داد. مگر بر اساس کتاب رفتار کردن موجب کور شدن خلاقیت انسان نمی‌شود. واقعیت اینکه بهتر است چنین کتاب هایی برای معلمان انشاء نوشته شود اما اینکه انشاء به کتاب نیاز ندارد سخن بی موردی است. ما با انتشار این کتاب یک خلاء بزرگ را بعد از ۹۰ سال پوشش داده‌ایم.

چرا از هر معلم ناتوانی می‌خواهند تا به کلاس انشاء برود؟ یا اینکه چرا تا این اندازه کلاس‌ها و موضوعات انشاء تکراری است؟ تالیف کتاب باعث می‌شود که موضوعی چون انشاء جدی گرفته شود.

سرشار با اشاره به کتاب «هنر داستان نویسی» ابراهیم یونسی، گفت: سال ۱۳۵۴ من داستان می نوشتم اما خواندن کتاب «هنر داستان نویسی» مرا ترساند تا آنجا که من یک سال از نوشتن دست کشیدم و زمان برد تا بر ترس خودم غلبه کردم و توانستم  دوباره بنویسم.

به گفته این منتقد ادبی هنوز تعریف درستی از انشاء وجود ندارد خاطره می نویسند، مقاله می نویسند، گزارش می نویسند و اسم همه اینها را انشاء می گذارند در صورتی که اگر این قالب تعریف شود حد و حدودش هم مشخص خواهد شد.

وی ادامه داد: یکی دیگر از مواردی که باید به آن توجه شود این است که در تعیین موضوعات انشاء باید به روانشناسی کودک توجه شود. برای مثال چه لزومی دارد از کودک ۹ ساله خواسته شود درباره موضوع «علم بهتر است یا ثروت» انشاء بنویسند. این چنین موضوعات فلسفی به کار کودکان نمی آید بنابراین لازم است در تالیف کتاب‌های درسی و در تالیف کتابی که به آموزش انشاء می‌پردازد تا موضوعات انشاء را تعیین می‌کند از حضور روانشناسان کودک هم بهره گرفته شود.

سرشار با تشویق نوقلمان به نوشتن گفت: مخملباف داستانی دارد بنام «قصه‌ای بنام جبهه» که ماجرای روزنامه‌نگاری را تعریف می‌کند که باید درباره جبهه و جنگ بنویسد اما او به میدان جنگ نرفته تجربه‌ای از آن ندارد از سوی دیگر می‌رسد به جبهه برود پس می‌نشیند و فیلم هایی درباره جنگ و جبهه می بیند اما دیدن فیلم‌ها هم به او کمکی نمی کند پس داستانی می‌نویسد و شرح می‌دهد که نمی‌تواند درباره جنگ و جبهه بنویسد پس هیچ بهانه ای برای ننوشتن وجود ندارد حتی اقرار به ناتوانی در نوشتن نیز نوعی نوشتن است.

این نویسنده کودک و نوجوان به موارد دیگری که در کتاب «آموزش مهارت‌های نوشتاری» به چشم می‌خورد اشاره کرد و افزود: صفحه آرایی این کتاب نزدیک به صفحه آرای مجلات است و ترکیب متن و تصویر با کتابهای معمولی تفاوت دارد.

وی افزود: از سوی دیگر، این کتاب به لحاظ علایم نگارشی نیاز به ویرایش دارد. یکی دیگر از مواردی که درباره این کتاب باید به آن اشاره شود اینکه وقتی نمونه های ایرانی داریم چرا به نمونه های خارجی اشاره کنیم؟ بهتر بود در این کتاب به جای کتابهای ترجمه به کتابهای تالیفی اشاره شود.

کد خبر 2421633