به گزارش خبرنگار مهر، این روزها اسپانسر استقلال برخلاف وعدههای قبلی دچار مشکلات مالی شده و در این باشگاه باوجود تلاشهای افشارزاده کارها خوب جلو نمی رود. یک روز کرار و روز بعد آندو و باز قاضی و شیخ فخر الدینی و دیگر بازیکنان با مشکل مواجه می شوند و به این ترتیب با وجود مدیریت آرام افشارزاده اما این تیم با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند.
اختلاف نظرهایی که در مورد میزان بدهی های باشگاه استقلال وجود دارد نشان می دهد این باشگاه برخلاف وعده های قبلی اسپانسر با مشکلات مالی عدیده ای روبروست که تلاش های مدیرعامل هم نمی تواند گره از کار آبی ها باز کند.
به گزارش ویژه مهر در تاریخ 5 بهمن 1392 با عنوان "بدهی های میلیاردی میراث کدام مدیرعامل است؟" رجوع کنید که در مورد پرسپولیس نوشته شده دقت کنید. در این گزارش خطیب، مصطفوی، کاشانی، رویانیان، غمخوار و انصاریفرد مثال زده شده اند که همگی مدعی بودهاند که مدیران قبلی بدهیهای هنگفت میلیاردی به جا گذاشته اند! خطیب بدهی چهار میلیاردی خودش را رد می کند، رویانیان بدهی 60 میلیاردی اش را تکذیب می کند، انصاریفرد نیز چنین کاری انجام داد.
در بخشی از این گزارش عنوان شده بود مدیرانی که در این چند سال به پرسپولیس آمدهاند در روزهای نخست جمله مشترک "این بدهیها مربوط به سالها و مدیران گذشته بوده و باشگاه برای مواجه نشدن با محرومیتهای سنگین از فیفا باید این بدهیها را پرداخت کند" را بیان کردهاند اما در روزهای پایانی از پاسخگویی در مورد میزبان بدهیهای بوجود آمده در زمان مدیریت خود امتناع ورزیدند!
حقیقت این است که همه مدیران عامل بدهیهای ریز و درشتی برای مدیران بعدی خود به جا گذاشته اند چرا که مجبور بودند تیم آن روزهای خود را پرقدرت ببندند و نهایتا وقتی برکنار شدهاند چند مورد از بدهیها باقی مانده که برای مدیر بعدی وسیلهای بوده برای سفسطه. به عنوان مثال همین چند روز پیش بدهی 6 میلیاردی به ژوزه مانوئل به جامانده از دوران مدیریت رویانیان رو شد.
تصور این است که مدیران عامل از اینکه بدهی از قبل مانده باشد استقبال می کنند و خودشان بدهی را پرداخت نمی کنند و از بازیکن یا مربی می خواهند که کار را به فیفا بکشانند تا در ابعاد رسانهای و تهدید کسر امتیاز دلیلی داشته باشند برای ناکامی احتمالی یا اینکه به هنگام بردها موفقیت کارشان را با سختی کار بزرگتر جلوه بدهند.
ماجرای استقلال هم همینطور است. در این تیم ماجرای شکایت ساموئل که تازه چندماه است از استقلال رفته را طوری نشان می دهند که انگار قرار است همین حالا از این تیم کسر امتیاز شود! در حالیکه تا آن روز تقریبا یک سال دیگر زمان هست اما نفع این است که مدیر قبلی خراب شود و مدیر جدید از عیب مبرا شود و کسی نپرسد که چطور با این همه هزینه و آن همه ملیپوش استقلال در جایگاه هشتم یا پنجم است!
وزارت ورزش سهم خود از نگهداری برای این تیمهای مردمی را سالهاست که نداده است که اگر داده بود امسال شاید استقلال با چهار میلیارد و پرسپولیس با 10 میلیارد بدهی به فروش می رسید نه با این وضعیت!
تاکتیک هایی که این روزها برای مدیران قبلی به کار گرفته شده است خیلی منصفانه نیست و کاربردی ندارد. مدیران استقلال باید به طور زنجیره ای بدهی مدیر قبلی را می دادند اما هرکدام به امید دیگری ماندند و تلاش کردند از خود بدهی باقی نگذارند که البته ناموفق بودند و هر یک به فراخور شرایط باشگاه خود بدهی چند میلیاردی را به مجموعه قبلی اضافه کردند.