احمد مهران فر بازيگر منتخب بيست و يكمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر براي ايفاي نقش " مردك جان " در نمايش " مضحكه اي شبيه به قتل" در نشست تخصصي خبرگزاري " مهر " با عوامل اين نمايش، گفت: من هميشه مي خواهم دراجراي نقشم متفاوت باشم در اين نمايش سعي كردم يك انسان را روي صحنه نشان دهم انساني كه آقاي كياني آفريده ومن بايد به آن شكل ، شمايل و رنگ بدهم .
وي درباره متفاوت بودن شخصيت هاي اين نمايش با شخصيتهاي نمايش سنتي تخت حوضي افزود: تفاوت اصلي به متن و كارگرداني برمي گردد در اين نمايش همه چيز دست به دست هم داده تا كارگرداني، متن و بازي كاري متفاوت باشد. اما آن چه كه در اين نمايش و ديگر كار هاي كمدي ثابت است ومن خيلي به آن علاقه دارم اين است كه در تمام گونه هاي كمدي بازيگران يك رفتارها و عادات اجتماعي را غلو آميز نشان مي دهند و با به ريشخند وتمسخر گرفتن آدمها و روابط و ناهنجاريهاي اجتماعي موجب خنده تماشاگران مي شوند.
اين بازيگر در ادامه خاطر نشان كرد: خواست من و ديگر بازيگران اين كار تنها خنداندن تماشاگر نيست بلكه ما مي خواهيم آدمهايي كه در اطراف تماشاگران هستند و ما به ازاي بيروني دارند را نشان دهيم و تماشاگر ازاين كه ما به ازاي آن را در بيرون مي بيند و آن را جدي مي بيند بخندد وهمين عمده تفاوت اجراي ما با تخت حوضي است. در نمايشهاي شادي آور ايراني بازيگر همواره به فكر خنداندان و سرگرمي تماشاگر و نشان دادن حس هاي خودش است ولي دراين كار ما اين هدف را نداشتيم ما مي خواستيم در صحنه وجود داشته باشيم و زندگي كنيم نه اين كه فقط احساسمان را نشان دهيم.
وي با بيان اين كه ، در تمام بازيهايم چه در نمايش كمدي و چه در نمايش تراژدي سعي مي كنم به ازاي شخصيتي كه بازي مي كنم يك نمونه بيروني پيدا كنم گفت: به غير از آن چه كه متن در باره شخصيت به من مي دهد خودم هم به دنبال نقش مي روم؛ به عنوان مثال ، به جستجوي ما به ازاي نقش در راه رفتن ، حركات ، فيگور ها ، حرف زدن و ريتم حرف زدن مي گردم و آن را پيدا مي كنم .
مهران فر درباره علت تيپ شدن شخصيتها دربازي بازيگران طنز متذكر شد: اين بازيگران خودشان مي خواهند تيپ باشند خودشان مي خواهند تكيه كلام خاصي داشته باشند و اين براي يك بازيگر سم است چون مي خواهد در ذهن تماشاگر بماند و موجب عدم خلاقيت مي شود زيرا به همان ميزان كه در ذهن تماشاگر مي مانند به همان ميزان هم از ارائه بازي جدي ناتوان مي شوند.
وي با اشاره به اين كه در سينما هم كمتر به ژانر كمدي اهميت مي دهند گفت: اصلا در جامعه ما خنديدن به بسياري مسايل ممنوع است وهمين موجب محدود شدن بازيگران طنز مي شود خيلي از افرد جامعه ما جنبه و ظرفيت نقد و شوخي را ندارند و با طنز برخورد درستي ندارند .
وي در ادامه اين بحث افزود : ما ايراني ها بزرگترين ايرادمان اين است كه هم ديگر را قبول نداريم و همواره يكديگر را نقد و نقض مي كنيم . مركز تئاتر جدي و روشنفكري شده تئاتر شهر و مركز تئاتر كمدي لاله زار و بولينگ عبدو. بنا براين روشنفكران و هنرمندان تئاتر شهر نمي توانند رقيب را ببينند به همين دليل هم به نقض كمدي مي پردازند.
بازيگر نمايش " مضحكه اي شبيه به قتل " در پايان با اشاره به عدم پرداخت مناسب به تئاتر و مقوله طنز در ايران تصريح كرد: من به عنوان بازيگر تئاتر كمدي تا كنون چند تئاتر كمدي از كشور هاي خارجي ديده ام؟ چند كتاب در باره شيوه هاي بازيگري طنز خوانده ام؟ آيا اصلا كتابي در اين باره تر جمه شده است؟ ما سه دهه بود كه هيچ گونه ارتباط تئاتري و ترجمه اي با كشورهاي دنيا نداشتيم و همين موجب عقب ماندن تئاتر ما شد زيرا دانش ما به روزنشد. بازيها و تئاتر ما اكثرا متعلق به 50 سال پيش است. امروزما با مخاطبي سرو كار داريم كه اينترنت دارد ،با تلويزيون و ماهواره در ارتباط است پس ديگربه ديدن تئاتر هاي اين شكلي نمي آيد بايد بدانيم كه چه بخواهيم چه نخواهيم كشور هاي ديگر پيشرو تئاتر بوده اند و هستند و ما مجبوريم براي رشد خود با آنها در ارتباطي عميق و پژوهشي باشيم.
نظر شما