به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" در ادامه سلسله سخنرانيهاي مركز تحقيقات اخلاق و تاريخ پزشكي، نشست "تحليل درستي اتانازي از منظر بيمار" با سخنراني دكتر احمد رضا همتي برگزار شد.
وي در ابتداي سخنانش با اشاره به تحليل فلسفي اتانازي از منظر بيمار با تمركز بر تئوريهاي فرا اخلاقي و اخلاق گفت : اتانازي از ريشه EU و تاناتوس گرفته شده است. «EU» به معني راحت و خوب و تاناتوس به معني مرگ است. معني تحت الفظي اتانازي، مرگ خوب يا راحت است. تعاريف اتانازي و نيز انواع اتانازي بسيار زياد است و تعريفي كه شوراي اخلاق پزشكي
آمريكا ارائه مي دهد به نظر تعريف معقول تري است. اتانازي يعني ايجاد مرگ در يك بيماري لاعلاج و با روشي بدون درد به دليل ترحم نسبت به بيماري كه رنج و درد غيرقابل تحمل و بدون درمان دارد.
دكتر همتي در ادامه به انواع اتانازي اشاره كرد و گفت : براي اينكه اتانازي دقيق تر بررسي شود آن را به انواعي تقسيم كرده اند. Voluntary اتانازي يعني انجام اتانازي بر اساس تقاضاي فرد بيماري كه واجد شرايط تصميم گيري هست. Non voluntary اتانازي يعني انجام اتانازي بر اساس تصميم همراهان بيمار چرا كه بيمار در اين حالت صلاحيت تصميم گيري را ندارد. In voluntary اتانازي نيز يعني انجام اتانازي بدون رضايت خود بيمار كه البته اين نوع اتانازي در هيچ جاي جهان پذيرفته نيست و قتل محسوب مي شود. Active اتانازي، انجام عملي مستقيماً به جهت خاتمه زندگي بيمار كه مي تواند مثلاً با تزريق يك داروي كشنده صورت گيرد. Passive اتانازي با قطع درمانهاي نگهدارنده باعث مرگ بيمار شدن. خودكشي به كمك پزشك، در اين حالت پزشك وسايل لازم جهت خودكشي را مهيا مي كند و يا دوز كشنده دارويي را به بيمار مي گويد و اين خود بيمار است كه اقدام به خود كشي نموده و پزشك دخالتي در اين امر ندارد.
وي افزود: عده اي معتقدند كه بين انواع اتانازي تفاوت معني داري وجود ندارد و بحث اخلاقي درباره يكي از آنها را مي توان به باقي نيز تعميم داد ولي در مباحث حقوقي بر روي اين تفاوت ها تكيه مي شود.
دكتر همتي در ادامه سخنانش به توجيه اتانازي بر اساس اصل احترام به خود مختاري بيمار پرداخت و گفت : اتانازي بر مبناي اصل احترام به خود مختاري بيمار فقط بر تقاضاي بيمار براي انجام اين عمل تكيه مي كند. مفهوم صوري خود مختاري به معناي حاكميت شخص بر خويشتن و توانايي استنتاج و استنباط است. وقتي مي گوييم كه فردي خودمختار است يعني آن فرد حاكم بر خود باشد و بتواند خود را هدايت كند و توانايي استنباط و استنتاج داشته باشد. معمولاً فيلسوفهاي قاره اي با كمي تفاوت، همگي بر رفتار آزادانه فرد تاكيد مي نمايند. مكتب فايده گرايانه استوارت ميل مي گويد: اختيار آن فرد را بايد به دليل سودمندي آن طلب كنيم. اما كانت بي احترامي به اختيارات يك فرد را با بي احترامي به انسانيت او يكسان مي داند. اكثر موافقان اتانازي بر مبناي اصل احترام به خود مختاري بيمار به همين سخن كانت تمسك جستند و پايه بحث خود را بر سخنان كانت گذاشتند. در علم پزشكي زماني به يك بيمار مي گوييم خود مختار است كه واجد توانايي تصميم گيريهاي معين و قطعي باشد.
وي در ادامه با تاكيد بر اين مطلب كه هيچ انساني نمي خواهد براي هيچ بميرد پس فرد متقاضي اتانازي حتماً دلايلي براي اين درخواست خود دارد اظهار داشت : پزشك مطابق با اصل احترام به خود مختاري بيمار مجاز نيست دلايل بيمار را قضاوت كند.
به عقيده من اگر پزشكان بخواهند به اين اصل تمسك جويند آنوقت بايد به هر دليل منطقي و يا غيرمنطقي بيمار گردن نهند و اتانازي را انجام دهند.
دكتر همتي با طرح اين پرسش كه آيا دلايل بيمار مي تواند دلايل خوبي باشد؟ به بحث خود ادامه داد و گفت : درخواست بيمار براي انجام اتانازي نهايتاً مي تواند يكي از دلايل ذيل باشد: 1- نا اميدي از درمانهاي پزشكي، 2- شرايط ناگواري كه بيمار دارد مثلاً درد بسيار زياد، 3- شرايط مالي و ناراحتي هاي بستگان بيمار، 4- مختل شدن وضعيت روحي رواني بيمار. اگر فرض كنيم فرد بيمار سه شرط اول را داراست و از لحاظ روحي و رواني هم سالم است و از ديدگاه حقوقي نيز صلاحيت تصميم گيري را دارد حال بررسي مي كنيم كه بيمار چه ملاكي براي درستي در خواست خود دارد؟ مي توان تقاضاي اين بيمار را بدين صورت عنوان كرد: با توجه به شرايطي كه دارم، در كمال صحت و سلامت تقاضاي انجام اتانازي را دارم و به علت اتونومي، اتانازي بايد انجام شود. اين «بايدي» كه در اينجا وجود دارد مطمئناً بايد امري نيست چون در اين صورت موضوع اتونومي از بين مي رود. در حالت دوم ما مي توانيم بايد را يك امر مشروط در نظر بگيريم يعني اينكه ضرورت لزوم انجام كار را مي رساند.
وي در پايان بحث تحليلي درست از مفهوم اتانازي به اين قضيه اشاره كرد كه اتانازي يك امر فردي نيست. بلكه امري همگاني است چون شخصي، شخص ديگري را مي كشد پس دلايل او نيز براي انجام دادن اين عمل مهم است. توجيه اتانازي بر اساس اصل احترام به خود مختاري بيمار حقيقتاً ناصواب است و منجر به نتايجي بر خلاف درك شهودي مي شود.
نظر شما