به گزارش خبرگزاری مهر، مفسر در این جلد به مباحثی چون «دستور بسیج برای دفاع از اسلام»، «توبیخ مؤمنان متثاقل»، «استقامت و ایثار ابوذر رحمت الله علیه در راه نَفْر به سوی تبوک»، «ناتوانی متخلّفان از زیان رساندن به دین الهی»، «منابع تأمین هزینه جهاد»، «علت تثاقل منافقان در جنگ تبوک»، «حرکت منافقان در مدار بستهٔ شک و تردید»، «راز سلب توفیق منافقان از حضور در صحنه جهاد»، «خیربودن پیروزی و شهادت برای مؤمنان»، «نعمت بودن مرگ برای مؤمن و کافر»، «نهی از نگریستن به بالا دست در زخارف دنیایی»، «بازگشت به توحید، تنها راه نجات منافقان»، «جواز مصرف زکات برای آزادی اسیران جنگی»، «شبههٔ تثبیت فقر در اسلام با مسئله زکات»، «جواز دستگردان زکات با اذن ولی مسلمانان»، «راز اصرار قرآن بر افشای اوصاف و اسرار منافقان»، «وجوب عقلی امر به معروف و نهی از منکر»، «دفاعی بودن جنگهای پیامبر ص»، «افشاگری خدا از کلام و کار کفرآمیز منافقان»، «اسلام در حال فقر و کفر در بینیازی»، «نشانههای نفاق و اهمیت صدق حدیث و وفا به عهد»، و بحثهای قرآنی، فلسفی، عرفانی و روایی دیگر پرداخته است.
این جلد مشتمل بر تفسیر آیات ۳۸ ـ ۷۹ سورهٴ مبارکه توبه است. این آیات با فراخوانی مؤمنان به نفر نظامی برای دفاع از سرزمین اسلامی آغاز میگردد و آنان را از تمرّد از جهاد و گرایش به زندگی دنیایی منع میکند، زیرا پیامد آن عذاب دردناک آخرت و نابودی در دنیاست و در ادامه به پارهای از مسائل جنگ تبوک و اوصاف منافقان و کارشکنیهای آنان میپردازد. این امور عبارتاند از:
۱. نصرت و یاری مجاهدان؛ چنانکه پیامبر اکرم(ص) و مصاحب او را در داستان هجرت از مکه به مدینه در غار ثور با جنود نامرئی یاری کرد.
۲. بسیج عمومی مؤمنان به جهاد با مال و جان در راه خدا؛ امّا برخی از فرصتطلبان در اعزامهای نزدیک و پرسود شرکت میکنند و از حضور در نبردهای دور و پر مشقت مانند جنگ تبوک به بهانههای واهی و سوگندهای ظاهر فریبانه طفره میروند، ازاینرو به پیامبرش فرمان میدهد که درباره این گروه تحقیق لازم را به عمل آورد، تا چهره دروغین آنها آشکار گردد.
۳. در برابر فرمان الهی به نفر و بسیج عمومی مردم دو گروه میشوند: أ. مؤمنان بیدرنگ بسیج میشوند و برای جهاد مالی و جانی از پیامبر اکرم اذنی نمیخواهند. ب. منافقان چون در باطن به خدا و روز قیامت ایمان ندارند، از پیامبر برای تخلّف از جنگ اذن میطلبد، دلهای این گروه همواره در شک و ریب است و زندگی متحیرانه دارند، هرچند اگر در نبرد هم شرکت کنند با ایجاد دلهره و تشویش اذهان عمومی، خبرچینی، تفرقهافکنی و شایعهپراکنی، فتنه بر پا میکنند، چنانکه پیشینه این کار را داشتند؛ لیکن خدا علیرغم آنها حق را پیروز میگرداند.
۴. منافقان برپایه تفکر دنیاگرایی از پیروزی مؤمنان ناراحت و از شکست آنان شادماناند، حال آنکه رزمندگان اسلام هدفمند میجنگند و براساس وظیفه میجنگند و تابع نتیجه نیستند، چون یکی از دو «حسنی» یعنی پیروزی یا شهادت نصیبشان میشود.
۵. انفاق مالی منافقان پذیرفته نیست، چون گروهی فاسق و فتنهانگیزند و برپایه کفر درونیشان نمازشان از روی کسالت و انفاقشان از روی کراهت است، پس هرگز نباید کثرت اموال و فرزندانشان مؤمنان را به شگفتی آورد، زیرا خدای حکیم اراده کرده که آنها را در دنیا بدینوسیله عذاب کند.
۶. گروهی از منافقان با طعنهزنی درباره تقسیم صدقات و غنایم جنگی کارشکنی میکنند؛ اگر به آنان چیزی داده شود، خشنود میشوند، وگرنه ناراحت میشوند، حال آنکه باید به آنچه خدا و پیامبر عطا میکنند، راضی باشند، به همین مناسبت مصارف هشتگانه صدقات (زکات) را بیان میکند.
۷. گروه دیگری از منافقان با زبان، پیامبر را آزار داده و او را سادهلوح و سراپا گوش میخواندند، حال آنکه گوش بودن وی حکیمانه بود، چون قبول و نکولش براساس وحی الهی است. به هر حال، منافقان برپایه صفت دورویی همواره میترسند که خدا با نزول سورهای از اهداف پلید آنان پردهبرداری کند و ارتباط سرّی آنان با بیگانگان را آشکار سازد؛ آنگاه با تقابلی زیبا میان صفات منافقان و ویژگیهای مؤمنان هر دو گروه را برای بشریت معرّفی میکند. و در پایان به پیامبرش دستور جهاد با کافران و منافقان را صادر کرده و جایگاه آنان را دوزخ میداند؛ آنگاه به گروههای دیگری از منافقان میپردازد.
علاقه مندان جهت تهیه کتاب با مرکز نشر اسراء به شماره تلفن ۷-۳۷۷۶۵۳۵۶ ۰۲۵ تماس ویا به وب سایت Nashresra.com مراجعه نمایند.
نظر شما