محمد اسماعیل حافظی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهارداشت: شهرهای تاریخی ایران درگذشته محصور به دیوار و دروازه بود. قزوین هم بعنوان یک شهر تاریخی مصداق روشنی از این قاعده تاریخی است. این شهر در درون دیوارها قرنها حسب اوضاع و احوال تاریخی رشد کرد. تا اواخر دوره قاجار و آغاز عصر پهلوی کما و بیش آثاری از برج و باروی شهر باقی بود.
وی افزود: در این دوره با احداث راههای جدید سرتاسری و ادامه آنها در درون شهرها، رونق استفاده از وسایل حمل و نقل موتوری، تحولات صنعتی واقتصادی، تغییرات جمعیتی، گسترش شهرخارج از حصار و خندق آغاز شد درنتیجه این تحولات عناصر باقی مانده از برج و بارو در مسیر خیابان کشی ها قرارگرفته و تخریب شد.
حافظی بیان کرد: برخی دروازه ها به جهت قدمت و نفاستی که داشت، بصورت تک بنا و نشانه شهری حفظ شد. خیابانهائی بصورت کمربندی در اطراف شهر تاریخی احداث گردید و دیوار دفاعی و حریم در مسیر خیابان کشی قرارگرفت. دراین مرحله ساختار بسته شهر به ساختاری باز تبدیل و خطوط نفوذ توسعه شهری در جهات مختلف از آن منشعب گردید. دیوار و دروازه ها که عنصر اصلی سیما و منظر شهری بود، جای خود را به ردیف مغازه ها وخانه های کنارخیابان داد و دروازه ها بعضا" درمیان فلکه های ترافیکی (که به نام میدان خوانده شد) محصور ومجزا شد.
این مسئول اظهارداشت: سیمای شهر در این حالت گویای اصالت و قدمت آن نیست، پوسته ایست که معماری شهر تاریخی را درقالب توده بی شکلی معرفی می کند. با این پوسته، شهر به توده ای ازماده ای جاندار شبیه است که اندامهای آن در یکدیگر ادغام شده اند.
مدیرعامل سازمان خدمات طراحی شهرداری قزوین ادامه داد : شهر تاریخی در زیر این پوسته نفوذناپذیر پنهان شده و به نفس نفس افتاده است. چگونگی احیاء شهرتاریخی و بازکردن مجاری تنفسی آن، برقراری ارتباطات ارگانیک شهر با پسکرانه های طبیعی خود، خواناسازی اندامهای اصلی پیکره شهرتاریخی، بویژه خوانا سازی عناصر پیرامونی وحدّی، مثل دیوارها ودروازه ها، چالشی بود که سازمان خدمات طراحی را بر آن داشت تا با تهیه طرح خواناسازی دیوار، حصار و دروازه های تاریخی شهر قزوین (در فرآیند توسعه تاریخی شهر) توسط آقای مهندس سید مهدی مجابی بدنبال دستیابی به راه حلی باشد که طی آن شکل کلی شهر تاریخی از طریق خواناسازی دیوار و حصار پیرامونی باز تولید شده و ساختارهای درونی متصل به آن فرصت عرضه و خودنمایی پیدا کند.
وی یادآورشد: در واقع در این پروژه تمهیدات عملی و اجرایی جهت تغییر هویت لبه ها و محدوده بیرونی بافت ساختمان شده شهر تاریخی، ازیک فضای خسته کننده عبوری به یک فضای دلپذیر ودعوت کننده ارائه شده و نحوه برقراری ارتباط مناطق گسترش یافته بیرون دیوارهای تاریخی و بافت ساختمان شده درون دیوار شهر، درسطوح متفاوت تبیین شده است که با توجه به تعریف پروژه های راهبردی و همچنین پروژه های عملیاتی موضعی و موضوعی در انتهای گزارش لازم است که به تدریج و بر حسب اولویت پیشنهادی هر یک از این پروژه ها جهت طراحی و تهیه نقشه های اجرایی در دستور کار سازمان قرار گیرد.
حافظی بیان کرد: در واقع طرح خواناسازی، حلقه اتصال وپیوستگی بین شهرتاریخی وتوسعه های پیرامونی است بطوریکه ضمن اعاده هویت تاریخی وفرهنگی شهر ومعرفی اصالت وجودی آن درطول تاریخ، همزیستی معقول وهوشمندانه ای با توسعه های جدید برقرارکند وبعضا" ازطریق محورهای ساختاری مثل محور دروازه ها، محورهای طبیعی شهر، پیوستگی ارگانیکی را برقرار کند.
نظر شما