به گزارش خبرگزاری مهر، شیخ عبدالحسین رشتی (متولد ۱۲۹۲ در کربلا و درگذشته سه شنبه ۱۲ جمادی الآخر ۱۳۷۳ ﻫ.ق/ ۲۸ بهمن ۱۳۳۲ ﻫ.ش در نجف) از مشاهیر فقهای نجف اشرف است که علمایی چون علامه امینی، آیت الله العظمی مرعشی نجفی و محقق طباطبایی (سید عبدالعزیز طباطبایی نجفی) نزد وی شاگردی کرده اند. از آثار وی می-توان به «کشف الاشتباه فی الرد علی موسی جارالله» اشاره کرد و نیز حاشیه بر کتاب استادش آخوند خراسانی یعنی «کفایه الاصول» (برای تفصیل بیشتر، نک. فهرس التراث، سید محمدحسین حسینی جلالی، تحقیق محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۲۲، ج ۲، ص ۴۱۲)
آنچه در ادامه مشاهده خواهید کرد نسخه ای است از متن خطابه این عالم بزرگوار که در بیستم محرم ۱۳۲۹ در مطبعه حبل المتین نجف اشرف به چاپ رسیده و امروزه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود؛ البته متاسفانه این نسخه از انتها ناقص است. این خطابه در اوایل دوره احمد شاه (حک: ۱۲۸۸ – ۹ آبان ۱۳۰۴ ﻫ.ش) به زبان فارسی در حوزه نجف اشرف ایراد شده و در آن ضمن هشدار دادن درباره دخالت های روسیه و انگلیس در ایران، مردم ایران و همه مسلمانان به اتحاد دعوت شده اند.
شیخ عبدالحسین رشتی از ایرانیان می خواهد که از خواب غفلت برخاسته و از اوضاع «قاران و قرم، بخارا و خیوه، ترکمان و قفقاز، هند و جاوه، سودان و مصر، تونس و الجزایر» عبرت بگیرند و در برابر دشمنان خارجی ایستادگی کرده و خود و دیگر مسلمانان را از چنگال آن ها برهانند. شیخ عبدالحسین رشتی در خطابه خود مثال هایی از تاریخ صدر اسلام و سیره نبوی آورده و مسلمانان معاصر خود را به الگو قرار دادن مجاهدان صدر اسلام توصیه کرده است.
از نظر وی برای شوکت اسلام سه عنصر لازم است: حیات مسلمانان در سایه اتحادی مبارک، آمادگی نظامی برای دفاع از اسلام و مسلمین و تخلق به اخلاق اسلامی. او با اشاره به برادری مهاجر و انصار به امر رسول خدا (ص) و مصالح و برکات آن، از مردم ایران می خواهد که هم خود متحد باشند و هم «قدم در دایره اتحاد عمومی اسلامی گذارند» و به ویژه با «برادران عثمانی» «دست یگانگی و اتحاد» دهند که این کار «احیاء شعائر الله» است و شتافتن به سوی «مرضات الله».
شیخ عبدالحسین رشتی در ادامه می فرماید: «بعضی از خائنین بمذهب اسلام این اتحاد و اخوت را که اساس شوکت مسلمانان است در نظر عوام مسلمین بشکل بدی جلوه داده که شاید بتواند عوام مردم از فیض عمیم و فوز عظیم این امر مقدس بی بهره و بی نصیب نمایند (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم) ولی غافلند از آن که (ویابی الله ان یتم نوره)».*
برای دریافت متن چاپی خطابه اینجا کلیک کنید!
منبع: پایگاه عبرت پژوهی تاریخی پیشینه
نظر شما