۶ خرداد ۱۳۸۲، ۲۰:۱۶

به بهانه روز بزرگداشت ملاصدرا

حكيمي براي تمام اعصار

اول خرداد هرسال بنام كسي نامگذاري شده است كه تاريخ فلسفه وامدار انديشه هاي گرانسگ اوست . انديشمندي كه جهان فلسفه اسلامي بي نام او ناشناخته است .

.تاريخ در خاطره خود نام كمتر كساني را سراغ دارد كه چنين در خشان بر پهنه علم وادب ايران زمين بدرخشد . حضور مرداني ستاره گون در گستره فقاهت و فلسفه همواره بر تارك تاريخ اين مرز وبوم در خشيده است و ياد آنان ، ديوان شعري است كه در ذهن ايران و ايرانيان تا ابد زمزمه خواهد كرد . ملاصدر ا حكيم  و فقيه بزرگ ايراني از جمله اين مردان است  .
محمد ابن ابراهيم قوامي شيرازي ملقب به صدر الدين و صدر المتالهين و مشهور به ملا صدرا در سال  979 ه. ق در شيراز ديده  به جهان گشود . پدرش كه از بزرگان صفويه بود او را براي تحصيل مقدمات علوم معقول و منقول به شيراز فرستاد . محمد پس از اتمام تحصيلات مقدماتي به منظور ادامه فراگيري و بسط اطلاعات علمي خود به اصفهان عزيمت كرد  و در اصفهان آن عصر كه مركز علوم بود از محضر استاداني چون شيخ بهايي و مير داماد بهره هاي فراوان برد . محمد در اصفهان در مجلس در س شيخ بهايي با فراگيري علوم فقهي و بويژه اصول فقه ، سرآمد طلاب دوران شد و در اندك مدتي به در جه اجتهاد نايل آمد . اما فقه و اصول با وجود گستردگي بسيار ، افق ديد نقادانه او را در علم سيراب نمي كرد لذا با حضور در محضر در س فلسفه مير داماد كه در آن زمان از استادان فلسفه مشا بود به تحصيل علوم فلسفي پرداخت. 
ملاصدرا پس از فراگيري علوم فلسفي عصر خويش به موطن اصلي خود به منظور تحقيق ، تاليف و تدريس بازگشت و در مدرسه خان به تدريس و تربيت شاگرداني چند همت گمارد . با اين وجود بسياري از علماي وقت موقعيت علمي خود را با حضور استاد در خطر ديدند و با حسادت بسيار او را به ترك شهر خويش واداشتند . آن حكيم فرزانه پس از ترك جبري شيراز ، به قم رفت  ودر روستايي با نام  كهك در گوشه عزلت به تاليف ، تهذيب و تعليم علوم آل محمد ص پرداخت . براساس تاريخ نوشته ها در پانزده سال اقامت او در قم بسياري از محضر علمي آن استاد فرزانه بهر هاي فراوان بردند و آن حكيم فرزانه با تاليف كتب بسيار در اين دوره كمك شاياني به رشد علم و فلسفه  در ايران كرد .
پس از پانزده سال ، حاكم شيراز با دعوت مجدد از صدر المتالهين  بعنوان استاد فلسفه خواستار بعهده گرفتن مديريت و سرپرستي مدرسه خان از سوي او شد .
 ملاصدرا عالمي تمام عيار بود كه علم او در حلمش تجلي مي يافت و تلاش هاي علمي اش در تهذيب فراوان. او عالمي  بود كه عملش تجسم واقعي ميزان يافته هايش از  طبيعت و ذهن به شمار مي رفت . انساني وارسته كه جز در طريق حق گام برنداشت و عمري را به قناعت ، زهد و رياضت سر كرد . آن وارسته دوران  هفت بار با پاي پياده به سفر حج رفت و در هفتمين سفر خود هنگامي كه از حج باز مي گشت در سال 1050 ه. ق در حوالي بصره ديده از جهان فروبست و جهاني را عزادار خود ساخت . 
كتب استاد :
صدرالمتالهين   در بسياري از علوم زمان خويش متبحر بود بگونه اي كه او را در تفسير ، حديث ، فقه و بويژه فلسفه يگانه روز گار خويش ناميده اند  وحتي  گويند كه در رياضيات نيز متبحر بوده  است  .از اوبيش از چهل وپنج اثر در قالب كتاب ورساله باقيمانده است كه مهترين آنها الحكمه المتعاليه و اسفار الاربعه العقليه است .
تفسير برخي از سور قرآن ، مبدا ومعاد ، مشاعر ، رساله حشر ، رساله سه اصل ، حكمت عرشيه ، مفاتيح الغيب ، شرح اصول كافي ، شرح هدايه ، اسرار آلايات ، تعليق بر الهيات شفا ، شواهد الربوبيه و...از عناوين ديگر آثار اويند .
حكمت ملاصدرا :
ملاصدرا پايه ريز حكمت متعاليه است . حكمتي نوگرا در فلسفه كه با اتخاذ طريق سومي منبعث از اصول مشترك فريقين اشراق  و مشا سعي در ارايه راه جديدي در فلسفه دارد . او عقل و دين را حقيقت واحدي مي پندارد و اذعان مي كند كه  هر گز نتايج عقليه به مخالفت با دين منجر نخواهند شد . در نظر ملاصدرا سكون مفهومي خارجي نيست و جسم بي حركت متصور نخواهد بود . او حركت دوري را موجد جميع وقايع عالم مي داند و مي گويد امواج بطور اتصالي يكديگر را بوجود مي آورند . ملاصدرا زمان را نيز عين استمرار و اتصال امواج و حكمتي ازلي فرض مي كند ، و تصريح مي كند اشيا و حوادث اين عالم ، امواج جزيي و مشخص  حركتي كلي اند . وي همچنين استدلال مي كند  زمان ومكان امور زايد بر وجود جسم نيستند بلكه دو بخش طبيعي متعلق به وجود  جسم اند . ملاصدرا زمان را مستند به هيچ جسمي ندانسته ، مكان را نيز جسم خاصي قرار نداده است . او هر چيزي كه داراي حقيقت واقعي باشد داري دو جنبه  عيني وادراكي مي داند . عينيت اشيا منشا فعل و  اثر بودن آنهاست و اداركي بودن اشيا از اين جهت است كه اگر درك كننده اي يافت شود عينيت آن را در ك ووجودش را تصديق مي كند .او در اسفار ادراكي را تصور مي كند كه از خلق تا حق ادامه دارد. سفر من الخلق الي الحق ، سفر بالحق في الحق ، سفر من الحق الي الخلق بالحق و سفر في الخلق بالحق .
سفري كه وجود او را در ميان فيلسوفان هم عصر از سايرين متمايز ساخته است . سفري كه نه تنها طريق عقلي كه طريقي عرفاني و شناختي هم زمان از عقل و عرفان به پيروان خود ارايه مي دهد .  
  
منابع و ماخذ
آصفي ، آصفه، مباني فلسفه ، ـتهران ، آگاه  ، 1368
صفا ، ذبيح الله ، تاريخ علوم عقلي در تمدن اسلامي ، ج 1و2 ، تهران ، دانشگاه تهران
مدرسي چهار دهي ، مرتضي ، تاريخ فلسفه اسلام ج 1و2 ، تهران ، دانشگاه تهران ،1345
مشكوه الديني ، عبدالحسين ، نظري به فلسفه صدر الدين شيرازي ، تهران ، بنياد  فرهنگ ايران 1336

کد خبر 2515

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha