پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۱۷ فروردین ۱۳۹۴، ۱۵:۱۰

پای درس اخلاق آیت الله قرهی؛

ولی خدا حصن حصین برای انسان است

ولی خدا حصن حصین برای انسان است

آیت الله قرهی گفت: یکی از علّت­های مبتلا شدن بشر به گناه، نبودن با ولیّ ­الله است.

به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله قرهی در درس اخلاق خود مطلبی بیان کرده که متن آن برای علاقه مندان در پی می آید.

شیخناالاعظم، حضرت مفید عزیز فرمودند: ظلمات فقط و فقط گناهان و معاصی است که انسان رااحاطه کرده است. چه کنیم از ظلمات خارج شویم؟ چه کنیم گناه وجود ما را نگیرد؟

نسخه را پروردگار عالم داده است، بودن با ولیّ­ اش. ولیّ خدا حصن حصین برای انسان است و اول ولیّ عالم خود ذوالجلال و الاکرام است «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» .

منتها نکته جالب و بسیار مهم این است که ذوالجلال و الاکرام، راجع به اهل ایمان که از گناهان به سوی نور خارج می­ شوند، فقط لفظ ولی را می­ آورد امّا برای شیطان­ ها لفظ اولیاء را می­ آورد «وَ الَّذينَ كَفَرُواأَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» آن­ها ازنور به ظلمات می ­روند، نور یعنی مقام انسانیّت، اینکه انسان اشرف مخلوقات است وباید خلیفه الله باشد امّا از نور به سمت ظلمات می ­رود.

چرا آن­جا ولی است، اینجا لفظ اولیاءآمده است؟ برای اینکه ذوالجلال و الاکرام می ­خواهد بیان کند: اولیاء الهی همه یکی هستند، گرچه ما در زیارتنامه می­ خوانیم: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللَّهِ» [۱] امّا در خود این آیه شریفه فقط فرموده: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا» فقط خدا ولی است. ولیّ چه کسی؟ ولیّ اهل ایمان که آن­ها را از این گناهان، بدی­ هاو پلشتی ­ها خارج می­ کند و به سوی نور؛ یعنی مقام انسانیّت می ­برد. دلیل این است تمام اولیاء الهی یک کار دارند و آن این است که همه مردم را به سوی انسان شدن وخدایی شدن دعوت می­ کنند.

لذا چون اول ولیّ عالم پروردگار عالم است، اسم اولیاء را هم اولیاء الهی می­ گذاریم. همه کار آن­ها کار خدایی است. بارهااین آیه شریفه را خوانده­ ام که ذوالجلال و الاکرام راجع به هادیان الهی، ائمه هدی و هرکس پیشوای حق هست، می­ فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» [۲] خدا از ما بین این­ها امامانی را قرار داد که به امر ما هدایت می­ کنند. هیچ­گاه مردم را به سوی خودشان، به سوی نفس امّاره دعوت نمی­ کنند.

لذا این­جا ولی است امّا طواغیت عالم هر کدام انسان­ها را به یک گناهی و به یک سمتی و به سوی خودشان، به سوی شیطان­های مختلف دعوت می­ کنند. لذا اولیاء آن­ها متفاوت است دیگر ولی نیستند. پس:

۱. بشر حتماً درعالم ولی دارد یا ولیّ او خداست یا طاغوت است.

۲ چون اولیاءالهی کار خدایی می­ کنند، پس ولیّ­ الله هستند. پس «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا» می­ شود، یک ولی است.

۳. چون هر کدام از طواغیت عالم انسان­ها را به سوی خودشان دعوت می­ کنند، اولیاء طاغوت می­ شوند، جمع می­ شود «وَالَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۴. ولیّ خدا درعالم ولو به لحظه­ ای – توجّه، توجّه – انسان­ها را به سوی خود دعوت نکرده و نمی ­کند. تمام هدف آن­ها این است که انسان­ها خدایی شوند.

……………………………………………………

  بحارالأنوار، ج:۹۸، ص:۱۸۸     [۱]

 

  سجده/۲۴ [۲]

کد خبر 2527290

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha