به گزارش خبرنگار تلويزيون "مهر"، تعامل سينما و تلويزيون اتفاقي است كه هنوز نيفتاده و البته اين موضوع تنها مختص سينما و تلويزيون نيست، بلكه تعامل ميان تلويزيون و مطبوعات و هنرمندان عرصههاي متفاوت هنري نيز به همين ترتيب خدشهدار است. شايد مهمترين دليل اين اتفاق نحوه گزينش در تلويزيون باشد. تلويزيون به دليل اين كه يك نهاد كاملاً دولتي است و سياستهاي مشخصي را دنبال ميكند، قطعاً قدرت جاذبه يكسويهاي دارد كه اين قدرت شامل برخي افراد نمي شود. بسياري از كارگردانان، موسيقيدانان، نويسندگان و انديشمندان برجسته هرگز جايي در تلويزيون نداشتهاند.
ارائه ديدگاه مشخص همواره مهمترين ويژگي تلويزيون يعني تنوع را، كه از پذيرش ديدگاههاي متفاوت نشات مي گيرد، از بين مي برد. اگر تنوعي به وجود ميآيد در ظرف است و مظروف كاملاً تكراري است، به همين دليل به نقطه اي رسيدهايم كه اگر مجموعهاي روابط علي و معلولي درستي داشته باشد و رويدادهاي آن به درستي يا حتي با اندكي دقت در كنار هم چيده شود، پايان آن كاملاً براي تماشاگر مشخص است و در نتيجه جذابيتي هم ندارد. اما سازندهاي كه اندكي احساس مسئوليت دارد، تلاش ميكند كاري متفاوت و غير قابل پيشبيني بسازد كه نتيجه آن به سريالي مانند "خانه به دوش" بدل مي شود كه با اينكه جذاب است، ولي همه چيز آن بر پايه تصادف بنا شده است.
اين نوع گزينش در فيلم سينمايي انتخابي نيز به چشم مي خورد. فيلمهاي شاخصي كه در سينما به نمايش درميآيند، تقريباً، غير از چند مورد استثنا، جايگاهي در تلويزيون ندارند و اگر هم تصميم معجزهآسايي در خريد و پخش آنها گرفته شود، آن را تبديل به شير بييال و دم و اشكن مي كنند تا نه سيخ بسوزد و نه كباب.
آثاري مانند "درخت گلابي"، "سگكشي"، "كاغذ بيخط"، "شب يلدا" و ... هرگز جايگاهي در تلويزيون ندارند. با اين شرايط راهي باقي نميماند جز اينكه مسئولان تلويزيون اندكي گستره گزينش خود را گستردهتر كنند كه قاعدتاً بهترين راه است.
مسعود اوحدي، كارشناس رسانه در گفتگو با خبرنگار تلويزيون "مهر" ميگويد: "مشكلات فرهنگي سينماي ايران بسيار زياد است و با يك فرمول نميتوان راه حلي براي تعامل ميان سيما و سينما ارائه كرد. البته بايد اين مساله را بررسي كنيم كه آيا ورود آقاي جعفري جلوه كه زماني مدير شبكه اول سيما بود و حالا به معاونت سينمايي منصوب شده، آيا باعث مي شود كه ايشان به وعده هايش عمل كند يا نه؟"
وي ادامه ميدهد: "معمولاً ذهنيت مسئولان تلويزيون در جهت مصلحتانديشي محافظهكارانه است. در حالي كه وزارت ارشاد در قسمت هنري سمت و سوي هنري دارد. حتي در برخي مواقع احتياط هاي محافظهكارانه تلويزيون به درد سينما نمي خورد. بنابراين اين ذهنيتها بايد اصلاح شوند."
حبيب بهمني، كارگردان، نويسنده و تهيهكننده در اين باره خاطرنشان ميكند: "چرا بايد مميزيهاي سيما و سينما با هم فرق كند؟ مگر اين دو رسانه در دو كشور متفاوت فعاليت مي كنند كه قوانين و مميزيهاي منحصر به خودشان داشته باشند؟ همان مردمي كه به سينما مي روند، برنامههاي تلويزيون را نيز نگاه مي كنند. بنابراين مميزيها نبايد متفاوت باشد. علاوه بر آن هماهنگ شدن ديدگاهها و استراتژيها در اين دو حوزه خيلي مهم است. اگر ديده گاهها يكي شود، مسلماً تعامل سيما و سينما نتايج مطلوبي خواهد داشت."
عباس گردان، تهيهكننده و مدير پخش دفتر ايما فيلم، هم ميگويد: "در رديف بودجههاي صدا و سيما رديفي با عنوان خريد فيلمهاي ايراني وجود دارد، ولي هرگز از رقم اين رديف مطلع نشديم. اگر رقم پايين است، ميتوانند با صحبت با كميسيون فرهنگي مجلس حل كنند، اگر هم بودجه كفايت مي كند كه البته كافي است، بايد در مصرف اين بودجه كنترلي شود."
اكبر عالمي، كارشناس رسانه، هم چنين نظري دارد: "عزتالله ضرغامي با توجه به اينكه چند سال به عنوان معاون سينمايي وزارت ارشاد فعاليت كرده، استنباط بسيار خوبي از مقوله سينما در كشور ما دارد و در جهت كمك به رشد سينماي ملي ميتواند قدمهاي خوبي بردارد. من اميدوارم تفاهمنامهاي ميان وزير ارشاد و رييس سازمان صدا و سيما به امضا برسد و در عمل، نه به صورت لفظي، ميان دو عرصه سينما و تلويزيون تعاملي موثر و مثبت به وجود بيايد. هر چند كه ريشه رقابت ناخوشايند 20 ساله را در مدت كوتاه نميتوان رفع كرد. اما مي توان در اين جهت گامهاي خوبي برداشت."
عبدالله باكيده نيز در گفتگو با خبرنگار تلويزيون "مهر" به اين نكات اشاره ميكند: "اصولاً تعامل ميان سينما و تلويزيون در حرف امكان پذير است، اما اين دو رسانه در عمل نميتوانند سر يك سفره بنشينند. تلويزيون به ساخت فيلم و سريال بر اساس سياستهاي خود مي پردازد. سينما نيز با توجه به فضاي بازتر و شرايط خاص رسانهاي كه دارد و وابستگي صرف به سرمايه و دغدغه بازگشت سرمايه، همين مساله روي نوع ارايه اثر و ارتباطش با مخاطب به شدت تاثير ميگذارد. در نتيجه تفاوتهاي اساسي در مقوله اقتصادي باعث مي شود كه اين دو مقوله شرايط متفاوتي را تجربه كنند. مگر اينكه تلويزيون در ساخت فيلم به صورت مستقيم سرمايهگذاري كند و به پذيرش فيلمنامه ها دست بزند."
سيد احمد كلانتري، مدير گروه مسابقه و سرگرمي شبكه دوم سيما، ميگويد: "تلويزيون و سينما هر كدام كاركرد و تعريف خاص خود را دارند، لذا اتخاذ هر نوع تصميم و سياستي در اين خصوص مستلزم شناخت دقيق و كامل از هر يك از اين دو حوزه است. در اين ارتباط و با عنايت به اين مطلب مي توان گفت آنچه مسلم است نتايج مثبت اين تعامل همواره بيش از آثار منفي آن است. هماهنگي در فعاليتهاي كلان فرهنگي كشور، توجه به اولويتهاي مهم روز جامعه و حمايت بيشتر از توليدات سينمايي توسط رسانه ملي، برخي از آثار مثبت اين تعامل به شمار ميآيد. همچنين اعمال و ترويج برخي ضوابط و مميزيهاي خاص تلويزيون در عرصه سينما كه نوعاَ متناسب با ذات و جايگاه آن رسانه باشد، از جمله آفاتي است كه در اين زمينه مي توان به آن اشاره كرد."
فريدون آزما، كارشناس رسانه، با بيان اين كه سيما چون دستش باز است و بودجه دولتي دارد، مي تواند به سينما كمك كند، ميگويد: "اين قدم بايد از سوي تلويزيون برداشته شود تا به بخش خصوصي سينما كمكي كرده باشد. تماشاگران توليدات فرهنگي آثار تلويزيون و سينما را به تماشا مي نشينند."
اخيراً نشست مشترك مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و رسانه ملي با هدف رونق توليدات فرهنگي و امكان استفاده وسيعتر مردم از اين توليدات برگزار شد.
در اين جلسه كه در پي سياست رسانه ملي براي تشكيل نشستهاي مشترك صدا و سيما با دستگاه هاي دولتي برگزار شد، حسين صفار هرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، با تاكيد بر ظرايف و حساسيتهاي كار فرهنگي و ايجاد تغييرات در اين عرصه گفت: "دولت جديد براي اجراي برنامههاي فرهنگي خود به همكاري با ديگر دستگاههاي فرهنگي به ويژه سازمان صدا و سيما نياز دارد."
عزتاله ضرغامي، رييس سازمان صدا و سيما، هم بر لزوم رونق فرهنگي در جامعه تاكيد و اضافه كرد: "حوزه فرهنگ وهنر، حوزه وسيعي است و دستگاههاي فرهنگي بايد در اين حوزه همكاري گسترده اي داشته باشد. رسانه ملي نيز انعكاس مطلوب فعاليت و تلاش دستگاههاي فرهنگي به ويژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را به صورت ويژه در دستور كار خود دارد."
نظر شما