پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۳۰ آبان ۱۳۸۴، ۹:۳۷

گزارش مهر از پشت صحنه سريال تلويزيوني "پايان نمايش" در زندان قصر

گزارش مهر از پشت صحنه سريال تلويزيوني "پايان نمايش" در زندان قصر

زندان قصر هم اكنون شاهد تصويربرداري مجموعه تلويزيوني "پايان نمايش" به كارگرداني بهمن زرين‌پور است. اين زندان مخوف كه روزي زندانيان سياسي را در سيطره خود داشته است، هم اكنون بخش‌هايي از آن تخريب شده، اما بند سياسي اين مجموعه محل اقامت گروه مجموعه "پايان نمايش" است.

به گزارش خبرنگار تلويزيون "مهر"، مجموعه تلويزيوني "پايان نمايش" در 13 قسمت 45 دقيقه‌اي در گروه فيلم و سريال شبكه اول سيما هم اكنون مرحله تصويربرداري را در زندان قصر سپري مي‌كند.

اين مجموعه كه سال‌هاي 41 تا 51 را روايت مي كند، داستان زندگي پسر جواني به نام حامد است كه به دليل مبارزات سياسي به زندان منتقل شده است. از سوي ديگر همسرش نيز به جستجوي وي مي پردازد، اما اين مساله زندگي اين زوج جوان را دستخوش مسائل مختلفي مي كند.

بهمن زرين‌پور، كه تاكنون آثاري چون مجموعه‌هاي "آواي فاخته"، "عطر گل ياس" و ... در كارنامه هنري خود به ثبت رسانده، مجموعه "پايان نمايش" را كارگرداني مي كند.

بايد ساعت ده و نيم صبح جلوي زندان قصر حاضر مي شدم تا شاهد بخشي از مجموعه "پايان نمايش" باشم. جلوي زندان قصر برخلاف ساليان گذشته از نگهبان خبري نيست، چرا كه چند سالي است تخريب اين مجموعه شروع شده و قرار است به صورت پارك و مجموعه فرهنگي ورزشي درآيد. چند ضربه به در مي زنم و نگهباني در را باز مي كند و بعد از چند سوال و جواب كه براي ورود با چه كسي هماهنگ كردم، به داخل راهم مي دهد. وقتي در كشويي زندان باز مي شود با ديدن فضاي زندان نيمه‌مخروبه، فيلم هاي پليسي برايم تداعي مي شود.

داخل محوطه ساختمان‌هاي نيمه‌مخروبه به چشم مي خورد. همچنين برج‌هاي نگهباني كه سال‌ها پيش مراقب بودند كه كسي از زندان قصر فرار نكند. اما برخلاف ساختمان‌هاي مخروبه و در و پنجره هاي شكسته كه در فضاي بيرون به چشم مي خورند، وجود درختان سر به فلك كشيده كاج و گل هاي رز قرمز فضاي سرد زندان را تا حدودي شكسته است. گل هاي رز با وجود سردي هوا هنوز سرزنده هستند. با توجه به صحبت نگهبان در ورودي كه اشاره كرده بود عوامل مجموعه "پايان نمايش" در انتهاي محوطه مشغول به تصويربرداري هستند، به آن سو مي روم.

در انتهاي محوطه، ساختمان سبزرنگي به چشم مي خورد كه تابلويي بزرگ رنگي كه روي آن عبارت ندامتگاه مركزي قصر بند 4 حك شده است، خودنمايي مي كند. داخل محوطه اصلي زندان مي شوم. درهاي آهني همچون حصاري محكم دور تا دور اين محوطه را فراگرفته است. در سمت راست اين محوطه عنوان اعصاب و روان نوشته شده است كه مخصوص سلول هاي انفرادي است. سلول‌هاي مخوفي كه به مقياس دو متر است. البته جلوي هر سلول يك مانع به اندازه نيم متر قرار دارد كه اگر زندانيان قصد فرار داشته باشند، از سرعت‌شان كاسته شود. ديوارهاي خاكستري رنگ و كثيف نيز اين فضا را بيشتر دلمرده كرده است. قسمت چپ ساختمان نيز به سلول‌هاي عادي ختم مي شود. داخل هر سلول چند تخت آهني كهنه به همراه پتوي مندرس قرار دارد. البته برخي از زنداني ها از قرار هنرمند بودند، چرا كه برخي از ديوارهاي سلول ها به واسطه نقاشي هايي كه كشيده‌اند، مزين شده است. البته يكي از زندانيان نسبت به بقيه به روزتر و عاشق سينه چاك هنرمندان داخلي و خارجي بوده و داخل سلول خود را از عكس هنرپيشه‌هايي چون جودي فاستر، شهرام ناظري، فروغ فرخزاد و ... را پر كرده است. طبقه دوم نيز مختص به اتاق هاي گريم و ... دارد.

همان طور كه مشغول ديدن بخش هاي مختلف زندان قصر هستم، رضا انصاريان، تهيه‌كننده مجموعه، را مي بينم و باب گفتگو را با وي باز مي كنم.

انصاريان درباره طرح مجموعه "پايان نمايش" مي گويد: "در ابتدا طرح اين مجموعه توسط خودم ارائه شد و با توجه به اين كه طرح اين مجموعه سياسي و خانوادگي بود، بهترين فرد براي كارگرداني بهمن زرين‌پور بود. به همين دليل نگارش فيلمنامه و كارگرداني اين مجموعه را به ايشان سپردم. البته ايشان سابقه كاري خوبي همچون كارگرداني سريال‌هاي "عطر گل ياس" و "آواي فاخته" و ... را دارند. اين طرح در توليد تغييراتي هم كرد. به عنوان نمونه اگر در طرح اشاره اي يك خطي به كاپيتالاسيون كرده بودم، وي بر اساس مستندات تاريخي به اين قضيه پرداخت."

وي در ادامه مي افزايد: "داستان اين مجموعه حول سال‌هاي 41 تا 51 مي گذرد و نويسنده با مستندات تاريخي و برداشت‌هايش اين مجموعه را به نگارش درآورده است."

انصاريان درپاسخ به اين سوال كه در حال حاضر اكثر سريال هاي تلويزيوني در توليد با مشكلاتي همراه است، آيا اين مجموعه درگير اين مشكلات شده است يا نه، مي گويد: "پيش‌توليد كارها بستگي به روش تهيه كنندگان دارد. پيش توليد اين مجموعه هم پنج ماه بود كه بعد از دو ماه همزمان با توليد، كار پيش توليد را انجام مي داديم. البته پيش‌توليد دو ماه جلوتر از توليد بود، بنابراين مشكلي نداشتيم. البته اين  يك روش براي پيشبرد كار است. تا كنون نيز 60 درصد از كار تصويربرداري شده است. لوكيشن هاي اين مجموعه هم در تهران، سمنان، قم، دامغان و احمد آباد مستوفي است."

وي مي افزايد: "بخشي از فضاي زندان را بازسازي كرديم يا شعارهايي كه نوشته شده بود را پاك كرديم تا شعارهاي سال هاي 41 تا 50 نوشته شود."

بعد از صحبت با تهيه‌كننده مجموعه از راهرو اصلي فضاي زندان رد و داخل حياط زندان مي‌شوم. گروهي از هنروران در كنار بازيگران اصلي در حياط هستند. زرين پور به همراه دستيارانش نيز در گوشه اي نشسته و مشغول دكوپاژ هستند.

امين زندگاني، بازيگر نقش اصلي اين مجموعه، مي گويد: "بازي در اين مجموعه اولين تجربه همكاري من با آقاي زرين‌پور است. وقتي فيلمنامه را خواندم متوجه تفاوت‌هاي اين نقش با ساير نقش‌هايي كه به من پيشنهاد شده بود، شدم و اين مسائل باعث شد من اين نقش را بپذيرم."

وي در ادامه مي افزايد: "من نقش حامد را بازي مي كنم كه در شهرستان دامغان زندگي مي كند. وي بعد از ازدواج به دليل حسادت‌ها و كينه‌ها درگير مسائل سياسي مي شود."

زندگاني در پاسخ به اين سوال كه با توجه به اين كه داستان مجموعه نگاهي به تاريخ معاصر دارد، آيا خودتان تحقيقاتي در اين زمينه انجام داديد، اشاره مي كند: "تحقيقات فيلمنامه به اندازه كافي گويا بود. از سوي ديگر كساني كه در كنار من زندگي مي كنند در اين دوره از تاريخ حضور داشتند، به همين دليل با اين افراد آشنا بودم."

وي كه چندي پيش بازي در مجموعه تاريخي "مختارنامه" را به پايان رسانده بود، درباره بازي در مجموعه هاي تاريخي مي‌گويد: "كار در مجموعه هاي تاريخي به نسبت مجموعه‌هاي به روز براي بازيگر سخت تر است، چون آن افراد در كنار ما نيستند. در مجموعه "مختارنامه" هم نقش ابومسلم را ايفا كردم كه با كمك هاي آقاي ميرباقري اين كار ميسر شد."

محمود خسروي، مدير توليد اين مجموعه، نيز اشاره مي كند: "روزانه 12 ساعت كار مي كنيم و چهار دقيقه زمان مفيد براي ضبط داريم. البته زماني كه تعداد سياهي لشگرها زياد شود اين زمان كمتر مي شود و تاكنون نيز مشكلي به لحاظ توليد نداشتيم."

بعد از صحبت با مدير توليد به سراغ مهين نويدي، گريمور اين مجموعه مي روم.

وي درباره طراحي گريم اين مجموعه مي گويد: "من چند سال است كه طراحي گريم كارهاي تاريخ معاصر و تاريخي را انجام مي‌دهم، طراحي گريم كارهاي تاريخ معاصر به نسبت مشكل تر است، چرا كه عده اي از مردم در آن زمان بودند و آن فضا را ديدند، بنابراين ما در تيپ سازي خود بايد دقت كنيم كه تيپي به وجود نياوريم كه تماشاچي باور نكند اين براي آن دوران است. اما در كارهاي تاريخ گذشته دست گريمور بازتر است."

وي در ادامه مي افزايد: "برخي بازيگران اين مجموعه همچون سهيلا رضوي سن‌هاي مختلفي را بازي مي كنند، به همين دليل بايد تست‌هاي مختلفي براي گريم آنها مي زديم. البته در اين مجموعه رضوي نقش منفي را بازي مي كند. من اعتقاد ندارم بازيگري كه ايفاگر نقش منفي است بايد زشت گريم شود، بلكه در بازي بايد اين تلخي به تماشاگر نشان داده شود. همچنين امين زندگاني در اين مجموعه ايفاگر يك نقش مذهبي آرمانگرا است كه چند سال هم به حبس محكوم مي شود، به همين دليل سعي كردم قيافه اش شكسته‌تر باشد."

بعد از گفت و گو با طراح گريم زندان قصر را در حالي ترك مي كنم كه گروه خود را آماده گرفتن يكي ديگر از نماهاي مجموعه كرده‌اند. مينا جعفرزاده، فريبا متخصص، سولماز غني، شمسي فضل‌الهي، شهرام عبدلي، سيامك اطلسي، محمود عزيزي، نيكو خردمند و . . . از ديگر بازيگران مجموعه "پايان نمايش"‌هستند.

کد خبر 256183

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha