حسين مهكام، نمايشنامهنويس جوان ايراني كه حدود يك سال گذشته كمتر شاهد اجراي آثارش در صحنه تئاتر بودهايم، ريشه شكلگيري نمايشنامهخواني در ايران را نبودن امكانات اجرايي براي همه گروههاي تئاتري ميداند و در گفتگو با خبرنگار تئاتر "مهر" در اين باره ميگويد: "از طرفي امكانات و سالن كم است و از طرف ديگر تقاضاها زياد، بنابراين طبيعي است كه تنها تعدادي از گروهها ميتوانند در صحنه حضور داشته باشند و تعدادي از صحنه حذف خواهند شد."
وي همچنين كم بودن نظارت بر آثار را در شكلگيري اين پديده در ايران مؤثر ميداند و معتقد است: "كمبودها و نظارت كم اولين دلايل رونق نمايشنامهخواني در ايران هستند و طي سه سال گذشته اين كمبودهاي اعتراضآميز منجر شد تا نمايشنامهخواني در ايران به ژانر تبد يل شود. عدهاي هم كه بعضاً كارگردانان حرفهاي نيز بودند، ترجيح دادند به جاي تئاتر صحنه به سوي نمايشنامهخواني بروند؛ به طوري كه ما امروزه شاهد راهاندازي برنامه نمايشنامهخواني در مراكز مختلف هنري و تئاتري كشور هستيم."
مهكام ادامه ميدهد: "همچنين برخي جوانان نمايشنامهخواني را به عنوان اولين تجربه كارگرداني خود براي ورود به تئاتر حرفهاي انتخاب كردند و به سمت آن جذب شدند."
اين نمايشنامهنويس جوان ضمن مفيد دانستن جريان نمايشنامهخواني در تئاتر ايران ميگويد: "تنها آسيب نگرانكننده اين جريان ميزانسن دادن به نمايشنامهخوانان و طراحي صحنه و پوشاندن لباس به تن روخوانان اثر است. اين كار موجب ميشود تمركز تماشاگر از متن به سمت اجرا برود، در حالي كه هدف از نمايشنامهخواني توجه به متن نمايشنامه است."
حسين مهكام در توضيح بيشتر ميگويد: "اين اتفاق كه بيشتر در اجراهاي نمايشنامهخواني جوانان رخ ميدهد، به علت كمبود فضاهاي نمايشي و نداشتن امكان ارائه يك اجراي كامل براي اين افراد است."
وي همچنين معتقد است هيچ گاه رونق جريان بدون آگاهي نمايشنامهخواني در ايران نميتواند از رونق و كثرت اجراهاي تئاتر كم كند و پس از مدتي بيپاسخ خواهد ماند.
نمايشنامه خواني به موازت اجراي صحنه اي مي تواند يك اتفاق خوب درتئاتر ايران باشد اما بايد مواظب باشيم با ميزانسن دادن ونزديك كردن اين اتفاق به اجراي صحنه ، برايش رقيب درست نكنيم.
کد خبر 258008
نظر شما