پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۱۳ آذر ۱۳۸۴، ۱۷:۱۸

استاد فلسفه هنر در همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق اظهار داشت:

تمدنهاي آسيايي تفاوتهاي مهمي با تمدن مدرن امروزي دارند

تمدنهاي آسيايي تفاوتهاي مهمي با تمدن مدرن امروزي دارند

استاد فلسفه هنر در نشست طبيعت در فرهنگ و هنر هند در همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق گفت: بناي تمدن هندي و چيني بر ساحت شرقي وجود است. در حالي كه تمدن اسلامي و ايراني بر ساحت شرقي تكيه ندارد.از تفاوتها كه بگذريم همه تمدنهاي آسيايي از وجهي تمدنهاي ديني اند و در مقابل تمدن مدرن امروزي بشر قرار مي گيرند.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" دكتر محمد رضا ريخته گران، استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران، صبح امروز در اولين نشست علمي همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق كه به موضوع " طبيعت در فرهنگ و هنر هند" اختصاص داشت به تبيين طبيعت د رتفكر هند پرداخت.

وي آغاز سخنانش را با اين نكته آغاز كرد كه در تفكر هندوان نزديكترين مفهوم به آنچه كه در زبانهاي اروپايي با الفاظ هم خانواده با Nature از آن تعبير مي شود، مفهوم پركريتي است. در آيين سانكيا كه از مكاتب فكري دارساناهاي هندويي است، پركريتي در مقابل پوروشا قرار مي گيرد.

دكتر ريخته گران پركريتي را حاصل اعتدال ميان سه كيفيت توصيف كرد و اظهار داشت: اين سه كيفيت عبارتند از : رجس (rajas) ، طمس (tamas)، ساتوا (sattva) . ساتوا كيفيت تصاعدي است و به سوي نور و روشنايي متوجه است. طمس كيفيت تنازلي است و  روي به تيرگي و تاريكي دارد. همچنين رجس قوه كيفيتي است كه هر چيزي را يا به جانب طمس و يا به جانب ساتوا به جنبش و حركت در مي آورد. به هرترتيب پركريتي در هر چيزي حالت اعتدال و توازن ميان اين سه كيفيت است.

استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران در ادامه سخنانش تصريح كرد: اما در تلقي بونانيان متقدم نزديكترين مفهوم به طبيعت واژه فوسيس است. فوسيس همانا بر آمدن و سر زدن چيزها و طالع شدن هيئت ظاهر آنهاست. فوسيس از حيث لفظ با الفاظ يوناني به معناي ظهور و درخشش و نيز با phos به معناي نور هم ريشه و هم معني است.

دكتر ريخته گران از حيث تطبيق، پركريتي را در تحليل نهايي همان تعين هر شي توصيف كرد كه حاصل موازنه و اعتدال سه كيفيت ساتوا، طمس و برجس در آن چيز است و در ادامه اظهار داشت :  اين تعين بنابر اصطلاحات عرفان اسلامي در فيض اقدس الهي پديد مي آيد و چون در عالم شهادت اين تعين ازلي سر بر آورد و ظاهر شود فوسيس پديدار مي گردد.

وي سه كيفيتي را كه از نظر هندوان مطرح است به يك نظم معنوي در طبيعت برشمرد  و گفت : نظم معنوي تناسب به هارموني تكويني كه هندوان از آن تعبير به رتا مي كنند كه يك قانون تكويني است و هر چيزي كه پديد مي آيد و فعل خاصي كه انجام مي دهد بر حذف آن قانون طبيعت است. يعني اگر باد مي وزد و باد مي آيد همه اينها بر حذف نظم تكويني است. به يك معنا هنر هم هماهنگ با آن نظم تكويني شده است. هنر همراه شدن با آن نظم تكويني است. بنابراين طبيعت ما را به نظم تكويني سوق مي دهد.

استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران در پايان اظهار داشـت : تمدن ايران زمين، تمدن چين، تمدن يونان و تمدن هند در دوران باستاني بسيار شباهتهاي نزديكي با يكديگر داشتند تا افتراقاتشان. اين تمدنها مطلب واحدي را ارائه مي كردند و به يك معنا حقيقت واحدي بودند. وليكن از وجهي هم اختلافهايي بينشان هست. بناي تمدن هندي و چيني بر ساحت شرقي وجود است. در حالي كه تمدن اسلامي و ايراني بر ساحت شرقي تكيه ندارد و به بيان ديگر تمدن اسلامي همانگونه كه در قرآن آمده است نه شرقي است و نه غربي. اين نه شرقي و نه غربي را نبايد به معناي سياسي گرفت. از تفاوتها كه بگذريم همه تمدنهاي آسيايي از وجهي تمدنهاي ديني اند و در مقابل تمدن مدرن امروزي بشر قراتر مي گيرند.  

کد خبر 261463

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha