رحيم نوسي، نقاش معاصر، در گفتگو با خبرنگار تجسمي "مهر" با اعلام اين مطلب گفت: "هنر نقاشي اساسا به مهارتهاي خاص خودش وابسته است. در واقع هنرمندي كه بخواهد به اين هنر اشراف داشته باشد بايد در درجه اول پايه نقاشي كه طراحي است را خوب بداند و به مواردي چون پرسپكتيو، سايه روشن مقطعي، اجراي كمپوزيسيون، نقاط مثبت و منفي كار و خلاصه يك اقيانوس تكنيك آشنايي داشته باشد تا بتواند اثري درخور اعتنا ارائه دهد. در غير اين صورت هنرمندي كه هنوز از اجراي ابتدايي اين موارد در اثر ناتوان و عاجز باشد، چگونه ميتواند به هنر مدرن و زيرشاخههاي آن روي بياورد؟"
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا هنر مدرن و هنر مفهومي ميتواند جايگزين مناسبي براي نقاشي سنتي ما باشد تصريح كرد: "هرگز! با اندكي دقت متوجه ميشويد كه وقتي چيزي به اسم واقعيت وجود دارد كه هيچ چيز غيرواقعي نميتواند جايگزين آن شود. اگر در سراسر كشورهاي دنيا بهترين و لذيذترين شيرينيها را بيابيد باز هم جاي نان را براي شما پرنخواهد كرد. نقاشي سنتي نيز به همين ترتيب است. به اين معني كه بايد از دل طبيعت بيرون بيايد. با اين تفاوت كه اين برآمدگي ميتواند به اجراي نقاش برگردد. با اين تفاسير خيلي تمايل دارم تا اين پرسش را از نقاشان امروزي بپرسم كه آيا ما واقعا وارد حيطه نقاشي رئاليسم شدهايم يا نه؟ آيا در طي سالها فعاليت خود توانستهايم يك خوشه انگور را همان طور به شكل واقعي خودش ترسيم كنيم؟ مسلما نه!"
نوسي افزود: "البته گفتن اين حرفها به معني نقض و نفي هنر مدرن نيست. چند روز پيش يك اثر نقاشي از يك كودك هشت ساله ديدم كه دو اسب در حال دوش گرفتن و استحمام بودند. خب اگر عميقتر نگاه كنيد متوجه ميشويد كه مدرنترين نقاشيها از افكار جوانان به خصوص كودكان تراوش ميكند. منتهي اين به معني به فراموشي سپردن نقاشي غني خودمان نيست. اين را هم اضافه كنم كه آمادگي پذيرش هنر مدرن در ايران و اساسا هر كشوري به فرهنگ آن كشور برميگردد. اگر شعر نيمايي امروز با گذشت زمان اين قدر در ميان مخاطب جا باز كرده به اين خاطر است كه پشتوانههاي محكمي چون اشعار نظامي، حافظ و ... را داشته است."
اين پيشكسوت نقاشي گفت: "متاسفانه برخي نقاشاني كه به قول خودشان به هنر مدرن و نقاشي مدرن روي آوردهاند حتي اثري كه خلق كردهاند را نميفهمند، چه برسد به مخاطباني كه اين آثار را مشاهده ميكنند. مسئله اين است كه هنر مدرن در ايران تعريف نشده است. بنابراين به پوچي ميرود. شعر مدرن هم به همين شكل است. شما به شعر شاعران به اصطلاح مدرن توجه كنيد. حتي خودشان اعتراف ميكنند كه به پوچي رسيدهاند. در نقاشي نيز به همين ترتيب است. شايد به اين خاطر كه اين آثار از وجود آفريدگار تهي مانده است."
وي در پاسخ به اين پرسش خبرنگار تجسمي "مهر" كه آيا مخاطبان امروز در نقاشيهايي چون نگارگري و خياليسازي نبايد شاهد يك نوآوري باشند گفت: "چرا كه نه. اين حق مسلم مخاطبان است كه سوژههاي نوتري را در نقاشي به قول شما خياليسازي و نگارگري ببينند. در واقع محمود فرشچيان به عنوان يكي از استادان مسلم مينياتور تحولي در اين رشته به وجود آورد. به بيان سادهتر، فرشچيان پرسپكتيو را وارد مينياتور كرد. درباره نقاشي خياليسازي حق با شماست. اين نوع نقاشي به تدريج به دليل داشتن سوژههاي كهنه و تكراري، مخاطب را دلزده كرد. طوري كه امروز مخاطبان اين نوع نقاشي به شكل يك نمونه سنتي به آن نگاه ميكنند."
نوسي خاطرنشان كرد: "چه اشكالي دارد كه از تكنيكهاي پيشرفته اروپاييها در آثارمان استفاده كنيم ولي نگاهمان نگاهي شرقي، معنوي، عرفاني و ايراني باشد؟ اگر به نت موسيقي نگاه كنيم ميبينيم كه نت همان است منتهي قطعههايي كه از سراسر كشورها به وسيله اين نت ساخته ميشود ، با هم تفاوت دارد."
اين هنرمند در پاسخ به اين پرسش كه چقدر به شكستن سبكها در نقاشي اعتقاد داريد گفت: "اين براي من هم جالب است كه برخي نقاشان معتقدند بايد سبكها را شكست و طرحي نو درانداخت. وقتي هنوز سبك و قالبي براي اين خلأ در دست نداريم چطور ميتوانيم عوامل ديگري را جايگزين شكست سبكها كنيم؟ يك مثل قديمي است كه ميگويد تكرار معجزه ميكند. به بيان سادهتر، نقاش در اثر كار و ممارست است كه ميتواند به نتايج مطلوبي دست يابد. هيچ نقاشي يك شبه هنرمند نميشود مگر با كسب تكنيك و ممارست و تكرار. ميتوان گفت دنبال كردن يك هدف خيلي ارزشمندتر از آن است كه انسان از اين شاخه به آن شاخه پريده و به هيچ كدام از اهدافش نيز جامه عمل نپوشاند."
رحيم نوسي در ادامه در اين خصوص كه يك اثر نقاشي چقدر ميتواند پيام خود را براي مخاطب روايت كند تصريح كرد: "نقاشي خود به خود روايتگر است. وقتي شما به عنوان يك مخاطب مقابل يك تابلوي گل ميايستيد، گلهاي داخل تابلو در درجه اول شما را به ياد زيبايي مياندازند. روشن است كه اثر در قدم اول توانسته آن پيامي را كه ميخواسته به شما القا كند. اين انبساط طوري از ديدن اين تابلو در شما به وجود ميآيد كه ممكن است همان لحظه با دشمن خود هم آشتي كنيد. خب! به نظر شما اين اثر وظيفه روايي خود را در مقابل مخاطب خوب روايت نكرده است؟"
رحيم نوسي در سال 1330 در خوي به دنيا آمد. وي پس از گذراندن تحصيلات متوسطه، براي ادامه تحصيل در رشته نقاشي به اتريش رفت و درآكادمي اين كشور به شكل جدي به فراگيري اين رشته پرداخت. او از الك كازاريان به عنوان يكي از تاثيرگذارترين استادان خود دراين رشته ياد ميكند. اين هنرمند تاكنون در كشورهايي چون انگليس، فرانسه، آلمان، مجارستان و ... به برپايي نمايشگاه پرداخته است. آثار وي همچنين در موزه هنرهاي معاصر تهران، فرهنگسراي نياروان و گالري كمالالملك نيز به معرض نمايش عمومي درآمده است.
نظر شما