مشفق كاشاني ، شاعر بلند آوازه معاصر در گفت و گويي صريح با خبرنگار ادبي " مهر " با بيان اين مطلب گفت : از ديگر علت هاي كم توجهي مردم به شعر ، هجوم شعرهاي بي مفهوم و متوسط به بازار است كه به طرز قابل توجهي به ذائقه مخاطبان آسيب مي رساند.
سراينده مجموعه شعر " غزل هاي نقشبندان غزل " افزود : به طور صريح بايد بگويم متاسفانه در مملكت ما " شعر " به عنوان غريب ترين هنر مطرح بوده و هست ، زيرا كساني با يدك كشيدن عنوان شاعر ، به اين هنر ملي ضربه مي زنند و با اين بهانه منافع مادي خود را دنبال مي كنند.
عضو شوراي شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تصريح كرد : اگر كتاب هاي " اخوان ثالث " ، " فروغ فرخزاد " ، " سهراب سپهري " ، " شفيعي كدكني " ، " قيصر امين پور " و چند شاعر ديگر مرتب به چاپ هاي بعدي مي رسد ، نشان دهنده درك
در شوراي شعر وزارت ارشاد ، بعضي از شعرها را براي آهنگ گذاري رد مي كنيم چون حتي قواعد اوليه شعري هم در آن رعايت نشده ، اما مدعيان كتاب هاي چاپ شده خود را ارائه مي كنند و در پي تبرئه خود بر مي آيند ، البته شورا تسليم اين ترفندها نمي شود ، اما من متاسفم كه چنين آثار بي ارزشي اصولا مجوز انتشار مي گيرند |
عامه مردم از شعر خوب است و نبايد تصور كرد كه همين مخاطبان از هر كتاب شعر بي ارزشي استقبال مي كنند.
مشفق كاشاني در ادامه صحبت هاي خود افزود : گاهي ما در شوراي شعر وزارت ارشاد ، بعضي از شعرها را براي آهنگ گذاري رد مي كنيم چون حتي قواعد اوليه شعري هم در آن رعايت نشده ، اما مدعيان با اطمينان خاطر ، كتاب هاي چاپ شده خود را ارائه مي كنند و با بيان اين كه آثار آنها از وزارت ارشاد مجوز انتشار گرفته است ، در پي تبرئه خود بر مي آيند البته شورا هرگز تسليم اين ترفندها نمي شود ، اما من متاسفم كه چنين آثار بي ارزشي اصولا مجوز انتشار مي گيرند.
اين شاعر معاصر گفت : باب خيلي بدي در نشر شعر گشوده شده و آن چاپ كتاب با هزينه شاعر است ، در اين ميان سوء استفاده هاي زيادي صورت مي گيرد كه بيان آنها را به مصلحت نمي بينم ، در ثاني اين درست نيست كه هر كس پول دارد ، بتواند بدون طي مراحل كارشناسي ، مطالب و اشعار ضعيف و بي مايه خود را منتشر كند ، در چنين شرايط نا مساعدي ، چگونه مي توانيم انتظار داشته باشيم كه اقبال عمومي از شعر و ادبيات معاصر برنگردد؟
وي با انتقاد از انحصارگرايي بعضي از چهره هاي ادبي در مراكز نشر و گردهم آيي هاي مربوط به ادبيات خاطر نشان كرد : سعدي ، معاصر با شاعراني مانند " مجد همگر " و " امامي هروي " است ، اين دو همواره با سعدي در تعارض بودند و در مواقع و مقاطع مختلفي ، توانمندي هاي فكري و ادبي شيخ شيراز را از روي تعمد ، نفي مي كردند ، اما امروزه آوازه اي كه از سعدي در جهان باقي مانده ، نشان مي دهد كه آن غرض ورزي ها راه به هيچ جايي نبرده است ، اين موضوع بايد درس عبرتي براي باندهاي مافيايي ادبيات معاصر تلقي شود.
استاد مشفق كاشاني كه چندي پيش از سوي " كانون ادبيات ايران " مورد تجليل قرار گرفت ، با تاكيد بر اين كه بايد شناسنامه زمان زندگي شاعر بر شعرش الصاق شود و حرفي از جنس زمان براي مخاطب به تحرير در آيد ، يادآور شد : در شعر نبايد حرف هايي خلاف واقعيت گفت ، زيرا مخاطب همواره به دنبال واقعيت است و حتي در رويا هم سوسويي از واقعيت را دنبال مي كند.
وي افزود : تعجب مي كنم كه هنوز عده اي در برخي از انجمن هاي ادبي با موهاي ريخته و دندان هاي عاريه از " گيسوي يار " و " شب هجران " و عشق هاي كاذب مي گويند ، واقعيت هاي ديگري در جهان امروز هست كه در شعر قابل طرح است و اين غفلت بزرگ ، شعر و ادبيات را به انزوا مي برد ، در حالي كه يك شاعر واقعي همواره در ميان مردم باشد ، آسيب ها را درك كند و دردها را بفهمد و بنويسد.
اين غزلسراي معاصر كه اخيرا مجموعه شعر " سيرنگ " را براي دفاع مقدس منتشر كرده است ، گفت : در زمان ستمشاهي ، استفاده از برخي واژه ها در شعر ممنوع بود و ناديده گرفتن اين دستورالعمل ، تاوان سنگيني براي شاعران داشت ، واژه هايي مانند : " شب " ، " جنگل " ، " تاريكي " ، " چاه " و هر واژه ديگري كه تلويحا يا تصريحا سياه نمايي كند ، اما من غزلي سروده بودم كه در بيان مفهوم سياه نمايي شده بود و نقش " راهبر " و " راهزن " را برابر دانسته بودم كه به خاطر همان شعر ، به ساواك فراخوانده شدم و حدود سه ساعت ، مورد مواخذه و تنبيه رواني قرار گرفتم.
مشفق كاشاني با بيان اين كه زبان شعر ، زبان استعاري است ، گفت : حقيقتا عده معدودي از جماعتي كه خود را شاعر مي نامند ، در اين عرصه حرفي و مطلبي براي گفتن دارند.
اين شاعر كه 6 مجموعه شعر با همراهي " محمود شاهرخي " در ارتباط با انقلاب اسلامي و دفاع مقدس از شاعران نسل اول انقلاب جمع آوري و منتشر كرده است ، ياد آور شد : جنگ ، پديده اي بود كه همه شاعران را به نوعي با خود درگير كرد و اشعار پايداري به سه گروه ممتاز ، خوب و متوسط قابل تقسيم بندي هستند .
مشفق كاشاني در ادامه افزود : ما فقط توانستيم گوشه هايي از حماسه را بسراييم و بنويسيم و نمي توان گفت كه در اين عرصه ، حجت بر شاعران و اهل قلم تمام شده است ، اگر كسي مدعي است ، بهتر است ادبيات پايداري در سطح جهان را مطالعه كند و ببيند كه حماسه ما چقدر بزرگ است اما كارهايي كه شده ، همتراز با آن نيست ، بنابراين بهتر است بعضي از شاعران ، به جاي اين كه با بهانه هاي مختلف از آثار خودشان تقدير كنند ، به فكر خلق آثار قوي باشند.
وي تصريح كرد : البته ايجاد آرامش و آسايش خيال شاعر هم مطلب مهمي است كه در صورت ناديده گرفتن آن نمي توان از شاعر انتظار خلق شاهكار داشت ، واقعا بعضي از شاعران جوان ما به بن بست رسيده اند و دائما حرف هاي ياس آلود را در شعرهاي خود تكرار مي كنند و شعر امروز ، چهره مكدري به خود گرفته است.
مشفق كاشاني گفت : چه اشكالي دارد كه ما هم مثل كشورهاي خارجي ، يك بنياد يا سازمان رسمي داشته باشيم تا به واسطه آن ، تسهيلاتي براي افراد خلا ق ، قائل شويم.
تعجب مي كنم كه هنوز عده اي در برخي از انجمن هاي ادبي با موهاي ريخته و دندان هاي عاريه از " گيسوي يار " و " شب هجران " و عشق هاي كاذب مي گويند ، واقعيت هاي ديگري در جهان امروز هست كه در شعر قابل طرح است و اين غفلت بزرگ ، شعر و ادبيات را به انزوا مي برد |
اين شاعر افزود : وقتي كه سهراب براي ادامه خدمت فرهنگي به كاشان آمد ، من معاون اداره فرهنگ كاشان بودم.
مشفق كاشاني افزود : قبل از اين كه من " آذرخش " را منتشر كنم ، هيچ كس خبر نداشت كه سپهري هم شعر كلاسيك سروده است ، او يك تركيب بند هم براي من سروده بود كه نمونه خطي آن را هنوز در خانه دارم .
وي گفت : سهراب در اوايل ، بيشتر به عنوان يك نقاش مطرح بود اما شناخت خيلي خوبي از ادبيات قديم داشت و آثار بيدل و خاقاني و صائب را بيشتر از همه خوانده بود و من اندوخته و پشتوانه عميقي را از ادبيات قديم در وجود شاعر " هشت كتاب " ديدم.
مشفق كاشاني با تاكيد بر ضرورت مطالعه ادبيات كلاسيك توسط جوانان و نوقلمان حوزه ادبيات گفت : قبل از انقلاب ، عده اي تندرو و مغرض كه در دستگاه هاي فرهنگي رژيم ، نفوذ داشتند به جوانان تلقين مي كردند كه شعرهاي مولا نا ، ثنايي ، خاقاني و حافظ را نخوانيد چون از نوآوري به دور مي مانيد !
شاعر " آذرخش " با تجليل از نيما و حركت ارزنده اش در ادبيات تصريح كرد : اوزان نيمايي به شعر ، گستردگي بخشيد و نيما اين امكان را به ما داد كه احساسمان را در اوزان شكسته شعر فارسي هم رقم بزنيم.
وي يادآور شد : البته عده انگشت شماري توانستند نيما را درك كنند و مي توان از آنها به عنوان پيروان راستين نيما يوشيج نام برد كه اخوان ، نادر نادرپور ، فروغ ، م آزاد ، منوچهر آتشي و شاملو ( با برخي از آثارش ) در اين فهرست قرار دارند.
مشفق كاشاني با بيان اين كه هر شاعري مي تواند بهترين منتقد براي شعر خودش باشد ، گفت : من در مجموعه شعر جديدم "
عده انگشت شماري توانستند نيما را درك كنند و مي توان از آنها به عنوان پيروان راستين نيما يوشيج نام برد كه اخوان ، نادر نادرپور ، فروغ ، م آزاد ، منوچهر آتشي و شاملو ( با برخي از آثارش ) در اين فهرست قرار دارند |
اين شاعر با تاكيد بر توجه بيشتر مسئولان به پيشكسوتان هنر و ادبيات به ويژه " نصرالله مرداني " كه مدتهاست در بيمارستان بستري است و حال رضايت بخشي ندارد ، يادآور شد : اگر خيابان يا ميداني در زادگاه اين شاعر متعهد ، شيراز به نام مرداني ثبت شود ، تاثير خوبي در جامعه سياست زده ما خواهد داشت ، زيرا تا انديشمند و شاعر حيات مادي دارد بايد مورد توجه قرار بگيرد.
وي با بيان اين كه بايد قدر و منزلت ادبيات معاصر در سطح دانشگاهها شناخته شود و بي توجهي به شعر روزگار ما از اهميت آن نمي كاهد ، گفت : در اوايل ، مداحان ما شعرهاي فوق العاده ضعيف و گاه خلاف ارزش ها را زمزمه مي كردند اما امروزه با وجود آثاري قوي و اثر گذار كه در باب شعر آييني و ديني وجود دارد ، ديگر توجيهي براي ادامه اين روند نيست.
مشفق كاشاني تصريح كرد : در شعر ديني پس از انقلاب ، خاصه شعر عاشورايي ، بيشترين امتياز را بايد به جواناني داد كه توانستند كارهاي خوبي را خلق كنند و از نزديك ابعاد حماسي عاشورا را در صحنه هاي جنگ خودمان ببينند و هر كس كه اين واقعيت را انكار كند يا مغرض است و يا اصولا شناخت چنداني از شعر ندارد.
نظر شما